پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
آزادی انجمن، آزادی اجتماع
آزادی ادیان، آزادی در انتخاب مذهب
آزادی عمل
آزادی بیان
آزادی انتخاب
بستن پیمان
ناوگان جنگی
سپرده شده
واگذار کردن
در گردش، به تناوب، متناوب، به صورت چرخشی، دورانی، به نوبت، نوبتی، گاه به گاه
شهر اِنک هایزِن
شهر هورن
تقسیم، تقسیم بندی، قسمت بندی، بخش بندی، جزءبندی
مقرر، مقرره، مقررشده policies set by a board of directors = سیاست های مقرره هیت مدیره
پیوستن به
در همین زمان
مورد حمایت، در حمایت، حمایت شده، پشتیبانی شده، مورد پشتیبانی
چنین
دارای مجوز رسمی
ترکیب، درهم آمیزی
حروف اول ( نام چیزی )
تولید، ایجاد
آن موقع، آن زمان، آن هنگام، اینک، هم اینک
واژگون، واژگونه، عکس
محذور، حذرشده، مورد حذر، پرهیزشده، احترازشده، اجتناب شده، مجتَنَب ( با مجتَنِب فرق می کند ) ملغی، لغو، باطل
خودنمایی، فخرفروشی
خودنمایی
برابرسازی، متناظرسازی، یکسان سازی، همانندپنداری
مشروعیت بخشیدن، مشروعیت بخشی
قوای جنگ، نیروهای مسلح، ارتش، نظام، ماشین آلات جنگی
ماشین آلات
be legitimated = مشروعیت یافتن، مشروعیت پیدا کردن, مشروع شدن
مشروعیت بخشی
جعلی، دروغین
وقوع، صورت گرفتن
در عین حال، در عینِ
مقاومت، پایداری، ایستادگی، استقامت
سرشار، لبریز، مالامال
موضع
مقام اجرایی
هرازگاهی
اجبار، جبر، خشونت، درشتی، زور، قهر
عنفا، به جبر، به زور، به عنف، جبرا، زوری، قهرا
1 برحسب 2 به قلمِ، اثرِ، نوشته ی، نگاشته ی، نبشته ی، تالیفِ A book by Adam Brown : کتابی به قلم/نوشته ی آدام براون 3 از سوی، از طرف، از جانب constr ...
حمایت شده، پشتیبانی شده، مورد حمایت، مورد پشتیبانی، در حمایت
اجماع، وفاق، هم آهنگی، هم نوایی، متفق القولی، متحد القولی، هم صدایی، هم آوازی، هم داستانی، هم اندیشی
متفق القولی، متحد القولی، هم صدایی، هم آوازی، هم داستانی، هم آهنگی، هم نوایی، هم اندیشی
داوری/حکمیت سیاسی
ستیز و سازش، مناقشه و مصالحه، تعارض و تراضی، تضاد و توافق، ناسازگاری و سازش
1 انعقاد، بستن ( قرارداد ) 2 جمع بندی