پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٣٧٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جعلی، دروغین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

وقوع، صورت گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

در عین حال، در عینِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مقاومت، پایداری، ایستادگی، استقامت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

سرشار، لبریز، مالامال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

موضع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مقام اجرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

هرازگاهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجبار، جبر، خشونت، درشتی، زور، قهر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

عنفا، به جبر، به زور، به عنف، جبرا، زوری، قهرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

1 برحسب 2 به قلمِ، اثرِ، نوشته ی، نگاشته ی، نبشته ی، تالیفِ A book by Adam Brown : کتابی به قلم/نوشته ی آدام براون 3 از سوی، از طرف، از جانب constr ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

حمایت شده، پشتیبانی شده، مورد حمایت، مورد پشتیبانی، در حمایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اجماع، وفاق، هم آهنگی، هم نوایی، متفق القولی، متحد القولی، هم صدایی، هم آوازی، هم داستانی، هم اندیشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

متفق القولی، متحد القولی، هم صدایی، هم آوازی، هم داستانی، هم آهنگی، هم نوایی، هم اندیشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

داوری/حکمیت سیاسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستیز و سازش، مناقشه و مصالحه، تعارض و تراضی، تضاد و توافق، ناسازگاری و سازش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1 انعقاد، بستن ( قرارداد ) 2 جمع بندی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

به رهبری، به سرکردگی، به سرپرستی، با هدایت، با راهنمایی، با راهبری، با پیشوایی، به پیشگامی، با ریاست، با دنباله روی از، با پیروی از، با اقتدا به، به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

led by = به رهبری، به سرکردگی، به سرپرستی، با هدایت، با راهنمایی، با راهبری، با پیشوایی، به پیشگامی، با ریاست، با دنباله روی از، با پیروی از، با اقتد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

درخصوص، در ارتباط با، مربوط به، مرتبط با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برای نمونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فی المثل، بر حسب مثال، به طور مثال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گنجاندن، قید کردن، درج کردن، مندرج کردن، مرقوم داشتن/کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

written by = به قلمِ، نوشته ی، اثرِ، نگاشته ی، نبشته ی، تالیفِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

عناصر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپر نظامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

هزینه چیزی را پرداختن/تقبل کردن، بهای چیزی را پرداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پُرولتاژ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در محاصره دشمن، در میان دشمنان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در احاطه ی، در محاصره ی، در حصارِ، محصور در، احاطه شده با، در میانِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

surrounding = محیط، احاطه کننده، حاصر surrounded = محاط، احاطه شده، محصور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کنونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ائتلافات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

be outmanoeuvred by = پس افتادن از، عقب افتادن از، جا ماندن از، رودست خوردن از، مغلوب شدن با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حاصل، حاصله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

طی، از طریق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پیاده سازی، پیاده کردن، کاربرد داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

گوش بزنگ، هشیار، مراقب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مسائل، امور، قضایا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سر فرود آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فهمیدنی، فهم پذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بازآرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پررنگ، درشت، سیاه، برجسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پرواضح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

convincing= thefreedictionary. com/credible متقاعدکننده، مجاب کننده، قانع کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مبحث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مُجَلَّد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

:attend to work for or be a servant to/aid, assist, help= thefreedictionary. com/attend to کار کردن برای، در خدمتِ . . . بودن، خدمت کردن، کمک کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کار کردن برای، در خدمتِ . . . بودن، خدمت کردن، کمک کردن