پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
چندی، چندصباحی، برای مدت زمانی
دردم، بی درنگ، بلادرنگ، در آنی، در چشم برهم زدنی، بلافاصله، فورا، فوری، فی الفور، فی الحال، بی تامل، به تاجیل، همان دم
چندپاره، چندتکه
پرداخت شده، پرداختی
فعالیت ها
مبارز با، در مصاف، در جنگ/نبرد/پیکار/ستیز/محاربه/حرب با، جنگنده با Spanish troops fighting the Dutch = سربازان اسپانیایی مبارز با هلندی ها
سربازان، لشکریان، سپاهیان، قشون، نظامیان، نیروها
ارسال شده، ارسالی
توان فرسا، ناتوان ساز، مضعف
توان کاه، توان فرسا، ناتوان ساز، جان فرسا
توان فرسایی، جان فرسایی
پا نهادن در
پول قوی، پول سالم، پول باثبات
پول باثبات
ارز باثبات
روبه جلو پیشرفت
به اضافه, به علاوه، علاوه بر، مزید بر
حفظ کردن از، محافظت کردن از
برای معانی بیشتر به مدخل organize رجوع کنید
روزافزون، هرچه بیشتر
درآمیختن، ترکیب/مخلوط/ملحق/یک کاسه کردن
ازکف رفته، نابودشده
از کف دادن
پایان دهی، پایان بخشی، پایان یابی، خاتمه دهی، خاتمه یابی، اتمام، خاتمه، پایان پایان دهنده، پایان بخش، اتمام گر، اتمام دهنده
پایان ناپذیر
با احتیاط، محتاطانه
به طور قطع
چند مرتبه، چند بار، چند دفعه چندین مرتبه، چندین بار، چندین دفعه
بارها، دفعات، مراتب زمان، روزگار، ایام، دوران تایمز Times Atlas = اطلس تایمز
با فراست
دست نشانده
داخل کردن، داخل شدن به کار گرفتن، بکارگیری باعث دریافت کمک، پول و . . . شدن
سوم آنکه. . .
دوم آنکه. . .
اول آنکه. . . ، در وهله نخست
تصور
توقعات، تصورات
پیشنهادی پیشنهادشده، ارائه شده، عرضه شده
غیرمتعهد، نامتعهد، مشغول نشده، غیرمشغول
درگیرنشده، بی نقش، گرفتارنشده، دخالت نکرده، مداخله نکرده
صورت گرفتن، واقع شدن، انجام شدن
ادامه یافتن، امتداد داشتن، گسترش یافتن
گوشزد کردن
خیلی ها
تولد دوباره
در سرتاسر جهان
دارای رضایت خاطر
آسیب پذیر، خدشه پذیر، خلل پذیر، صدمه پذیر، گزندپذیر
هماورد
پنهانی، پنهانکارانه، محرمانه، مخفیانه