پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
پنهانی
تعاملات، تبادلات، مبادلات
رایزنی های عمومی
نحوه
خودمختاری، خودگردانی، خودفرمانی
موردنظر، مدنظر، مقصود
رفتن به فلان صفحه، باز کردن صفحه ی. . . to look for a particular page in a book : macmillandictionary. com Turn to page 17 for our prices : برای قیم ...
یاد کردن، نام بردن، نامیدن، خواندن، اطلاق کردن، پنداشتن، انگاشتن
عنوان کردن
متلاشی، خراب، ویران، در هم شکسته؛ ازهمپاشیده، گسیخته، منهدم
در هم شکستن
دسایس
درگیرنشدگی، عدم مداخله
به دور از جنجال، درگیرنشده در بگومگو
تصور کردن
مقرر، درنظرگرفته شده، تلقی شده، قلمدادشده، تصورشده
محکوم به فنا/نابودی
محکوم به باید، بالاجبار، اجبارا
تعلیم دیده، کارآموخته، آموزش دیده، آموخته شده
پودستا ( نام اطلاق شده به برخی مقامات بلندپایه در بسیاری از شهرهای ایتالیا در قرون وسطی )
درباری
مخاطره آمیز، خطرزا، خطرخیز، وخیم، هولناک، سیجناک، بیمناک، هراس انگیز، سهمگین، سهمناک، وحشت انگیز، مهیل، وهمناک، هراسناک، ترس آور، ترس آلود، تهدیدآمیز ...
فاصله گرفتن، فاصله داشتن
حین، ضمن
وسیعا، عمدتا
اواسط
موید چیزی بودن، تصدیق کننده چیزی بودن، اعلام/اظهار/تصریح کردن
موید، تصدیق کننده، تصدیق گر، اثبات کننده، گواه
کمابیش، تاحدودی، ( به ) نوعی
پشتیبان، پشت بند، پشتواره، نگهدار، پشتیبانی، نگهداری
میل داشتن به، میل کردن به، متمایل بودن به، جانبداری/طرفداری کردن از، تبعیض قائل شدن
میل کردن
به یاد آورید، به خاطر آورید، به خاطر داشته باشید به یاد می آورید که. . . ؟ به خاطر می آورید که. . . ؟ به خاطر دارید که. . . ؟
جواز، تحسین
به کارگیرنده
بی اطلاعی، بی خبری، ناآگاهی
پایه، حد
شیوه کار
شیوه
شیوه زندگی
حاصل از، منتج از، فرآمدِ، برگرفته از، برخاسته از، برآمده از، محصولِ، ثمره ی، مولودِ، ماحصلِ
انتخاب شده، گزینش شده، انتخابی، موردانتخاب
پیش افتادن غالب آمدن، مغلوب ساختن، غلبه یافتن
مغلوب، مورد غلبه، جاافتاده، جامانده، عقب افتاده، عقب مانده
نشان دهنده
در معرض نمایش، عرضه شده
مستثنا
پرواضح است که، به طور اَوضَح، به تعبیر روشن تر، به صورت آشکارتر، به روشنی بیشتر
واجدالشرایط، مجاز
تعجب برانگیز