پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٥٤
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

موردنظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

مرتبط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

پرپیامد، پرتاثیر، پراثر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به راه انداختن، به جریان انداختن، جریان گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به راه انداختن، به جریان انداختن، جریان گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آزردن، آزرده خاطر کردن، شوکه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مرد متشخص/شخیص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فوق الذکر، گفته شده در بالا، نامبرده، مذکور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اختصاص دادن، تخصیص دادن، مختص چیزی بودن to assign or resign to a specific purpose or function= thefreedictionary. com/give over the day was given ove ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اختصاص دادن، تخصیص دادن، مختص چیزی بودن to use something for a specific purpose —usually used in the form given over to: the day was given over to pl ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دوقطبیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

واپسین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مهلت، موقعیت، شانس a possibility due to a favorable combination of circumstances= thefreedictionary. com/possibility

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

احتمالات، پیشامدها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فراوان، وافر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

فقرزده، بی نوا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مجزا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

تشکیل دهنده چیزی بودن، ایجاد کردن، به وجود آوردن، شکل دادن، به شمار آمدن، مشمول بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

in می تواند به معنای هرجایی باشد و صرفا به معنی خانه نیست وقتی میگوییم he is not in می تواند این فرد در خانه، در دفتر کار، در مطب، در مغازه و . . . ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیرنپذیرفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مجامع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

حاصل از، محصولِ، ماحصلِ، ناشی از، مولودِ، ثمره ی، نتیجه ی، زاده ی، پیامدِ، تولیدیِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پیوسته، مدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به جریان افتادن، مشغول به کار یا تولید یا فعالیت شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

طرز فکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیفایده، بیهوده، بلااستفاده، بیمصرف، باطله، عبث، غیرسودمند، به دردنخور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

نهادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دورسازی، دوری گزینی، فاصله گیری، فاصله گذاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

قرارگیری، قراردهی، گذاشتن، گماردن، نهادن، قائل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نوسان داشتن، پیوسته فراز و فرود داشتن، افت و خیز داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در اواخر عمر، در کهنسالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سالیان، سنوات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اراضی، زمین ها، سرزمین ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

عقب ماندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ضمن، طی، حین، در اثنای، در جریان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کهن الگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیربنایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اروپادوست، اروپاخواه، اروپاطلب اروپادوستی، اروپاخواهی، اروپاطلبی اروپادوستانه، اروپاخواهانه، اروپاطلبانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پسوند به معنای: - دوستی، - خواهی، - طلبی Europhilism = اروپادوستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اروپادوستی، اروپاخواهی، اروپاطلبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پسوند به معنای: - دوست، - دوستی، - خواه، - خواهی, - طلب، - طلبی Europhilic = اروپادوست، اروپادوستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پسوند به معنای - دوستی، - خواهی، - طلبی Europhilia =اروپادوستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به پایان خود رسیدن، به نهایت خود رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 محدودسازی 2 نهایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

حاصل، حاصله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

عیان، عریان، برملا، فاش، بی پرده، رسوا، برهنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

نمایان سازی، آشکارسازی، افشاسازی، افشاگری، عیان سازی، برهنه سازی، رسواسازی، پرده دری، برملاسازی، علنی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

نمایان سازی، آشکارسازی، افشاسازی، افشاگری، عیان سازی، برهنه سازی، رسواسازی، پرده دری، برملاسازی، علنی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

بازنموده، ترسیم شده، وصف شده