پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
be conspicuous = خودنمایی کردن
عیان
دسترس پذیر
ادراکات، استنتاجات، برداشت ها
آگاه سازی، اطلاع رسانی
سست پیوند، دارای ارتباط سست
( به صورت ) بی قاعده
سکونتگاه، منزلگاه، منزلگه، مسکن
لذا
derived from, consequent upon, resulted from , drawn from, from
وجوه
معانی، مفاهیم، تعابیر
به عمل آوردن she made a careful measure : او اندازه گیری دقیقی به عمل آورد برقرار کردن the link that I have made : پیوندی که من برقرار کرده ام مرتکب ...
مدرن ( شده ) ، مدرن سازی شده، مدرنیزه ( شده )
مدرن سازی
مخازن
چندتکه، چندپارچه
مدرنیته
مشمول، گرفتار، درگیر، شریک
معزول، مخلوع، برکنار، برافتاده، محذوف
در لباسِ، در جامه ی، ملبس به، در ردایِ، در قالبِ، با چهره ی، در نقابِ، به ظاهرِ
انتظام
شمول، فراگیری، تمامیت
مضاعف
نوشدگی
مدرن سازی، نوین سازی
به طور معروف، به صورت شناخته شده، معروف است که. . .
لحاظ کردن، تلقی کردن
درآمدزایی، پول سازی
امر، مسئله
( مثل ) آب خوردن
ارسال، روانه سازی
روانه سازی
درهم کوبی
زیورآلات
خزائن
خزانه داری
بی دینان، بی ایمانان
اغواگری
وقایع
in limbo : پادرهوا، بلاتکلیف، در برزخ
تجدیدقوا کردن
طبقات، اقشار
تهدیدنشده، مورد تهدید واقع نشده، به خطر/مخاطره نیفتاده
شرکت کردن
درگیر شدن در، مشغول شدن به
کشیده شدن به
پایان دهی، پایان بخشی، متوقف سازی پایان بخش
پایان دادن، پایان بخشیدن، پایان دهی، پایان بخشی
تولیدکننده