پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٥٩
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

تجملاتی، فاخر، اعیانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

گسستن، گسلیدن، گسیختن، گسستگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( noun ) تلاش، اقدام An attempt or a try: He got the answer on the third take رویکرد، نگرش، گرایش an approach; treatment: a new take on an old idea ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مدون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

ابزار، اسباب، آلات، ادات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

به حساب آوردن، به شمار آوردن، ممکن ساختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازتاب کننده، بازتابنده، بازتابگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رخت بربستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

و همچنین، و نیز evidence, both quantitative and qualitative = شواهد کمی و همچنین کیفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارولنژی، کارلینگ ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تشکیل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

ماندگاری، دیرمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ملخص کلام، خلاصتا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیرو چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نیمه نهایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کم نظیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رومی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

متمدن سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

درپیچیده در

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لاینفک، جدانشدنی، جدایی ناپذیر، غیر قابل انفصال، غیر قابل انفکاک، تجزیه ناپذیر، متلازم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نه تنها. . . نیست بلکه. . . Far from being Eurocentric, my analysis exoticizes Europe =تحلیل من نه تنها اروپامحوری نیست، بلکه بیگانه سازی اروپاست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

گریخته، فراری، رهیده، جان به در برده، خلاص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

اروپامحوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اروپامحور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رحجان بخشی، رجحان دهی، ارجحیت بخشی، ارجح سازی، برتری بخشی، مستثنی سازی، امتیازدهی، امتیازبخشی، تفضل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مفید، فایده بخش، موثر، نافع، سودبخش، نتیجه بخش، ثمربخش، مثمر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تاکید کردن، تاکید داشتن، موکد چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زودهنگام، پیشتاز، پیشرو اولیه early - being or occurring at an early stage of development

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آتی، متعاقب، بعدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

غرض ورزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

غرض ورزانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

چسبیده، ملحق، منضم، ضمیمه شده، الصاق شده، الصاقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رو به باختر، رو به غرب، در جهت/به سوی غرب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نمایانگر/نشانگر/بیانگر/مبین/نشان دهنده/آشکارکننده/ روشنگر/گویای چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درخور، فراخور، برازنده، شایان، شایگان، مستحق، لایق سزاوار بودن، خوب بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مورد نظر، مد نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دست ساخت، دست ساخته، دست ساز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به منظور، جهتِ، به خاطر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نقشی را ایفا کردن، نقشی را بازی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرسه زدن، سیر کردن، جریان داشتن/یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خود را درگیر نکردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مسیریابی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در فاصله ( دو چیز )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

یکپارچه، نامتغیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ظهور یافتن، سر برآوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

از هم پاشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ازهم پاشیدگی، از هم پاشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

extend over or across= thefreedictionary. com/straddling مابین the city network straddling AD 700 to 800 = شبکه شهری مابین ۷۰۰ تا ۸۰۰ ب. م

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به صورت تاثیرگذاری، به طرز تاثیربرانگیزی، به طور موثری، شدیدا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پرثبات، باثبات، ثبات یافته، دیرپا، پایدار، به خوبی برقرار