پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)
واقع trade taking place in Italy = تجارت واقع در ایتالیا
اصلی
مستقر واقع located in the south =واقع در جنوب
1 بهتر است، می بایست، بایستی، رواست که 2 should = if اگر should you need anything, please dont hesitate to contact me = اگر به چیزی نیاز داشتی، لطفا ...
از هیچ، از صفر، از نیستی
همانند پنداشتن، یکی پنداشتن، همسان کردن، همانند کردن، برابر دانستن
تمایل داشتن
شهرمحور
کمی به تفصیل
بروز، پیدایش، پیدایی، طلوع، وقوع، تجلی، جلوه
فقط بعدهاست که. . . ، فقط بعدا است که. . .
رواج دادن، ترویج
ایجاد، تشکیل، تاسیس، شکل دهی، وضع، برپایی، برقراری، سازه
غَلَیان
پیشران
خلاف
ادراک
حاشیه ای سازی
an appendage of = جزئی از
منزوی سازی، جداسازی، سواسازی، قرنطینه سازی
موافق، هم رای، همدل، هم نوا، هم ساز، یکدل، هم داستان، متفق الرای، متفق القول، هم آواز، هم زبان، هم صدا، هم نظر، هم عقیده، هم فکر، هماهنگ
گهگدار، گاهگدار
باید، قرار بود
باید، قرار است
تام، تمام، بی کم وکسر، درست و کامل، بی عیب ونقص، مستوفا
همتا، همانند
همتا/همانند بودن
صرف نظر، گذشت، سلب حق، رد، تکذیب، انکار، اعراض، اغماض
بیزانسی ها
دست یافتن به، نیل آمدن، تحصیل کردن، تحصیل، حصول
شهادت نامه، تصدیق نامه
تصورناپذیر
شروع نو، نوآغاز
خودنمایی کردن، چشمگیر بودن، به چشم خوردن
مداخله، مشغولیت، اشتغال، مشغله
ادویه جات
کمبود، نبود
مبادی
مکشوف، پرده برداری شده، برملا، عریان، عیان
مشتاق به، خواهانِ، طالبِ
1 مشهود 2 مبتنی بر شواهد
رویارویی، رودررویی، تقابل
مبادلاتی there was exchange vitality, but not exchange take - off = تکاپوی مبادلاتی وجود داشت، اما نه جهش مبادلاتی
قطع، منقطع، منفصل
حمل ونقل، حمل ونقل دریایی، ترابری دریایی، ناوبری
ترکیب
مستغرق/غرقه/غوطه ور کردن
سرآغاز
اشخاصی که، مردمی که
افراد، کسان، اشخاص، مردم those in bondage = افراد دربند . . . those who = کسانی که، افرادی که، اشخاصی که. . .