produced


معنی: ساخته، مولد

جمله های نمونه

1. she produced her drivers' licence
او گواهینامه ی رانندگی خود را نشان داد.

2. we produced two million bicycles
دو میلیون دوچرخه تولید کردیم.

3. rapid economic growth produced unexpected social repercussions
رشد سریع اقتصادی پیامدهای اجتماعی غیر منتظره ای دربر داشت.

4. so far, she has produced several movies
او تاکنون چندین فیلم تهیه کرده است.

5. the quantity of goods produced is not more important than their quality
کمیت کالاهای تولیدی از کیفیت آنها مهم تر نیست.

6. the quantity of shoes produced
شمار کفش های تولید شده

مترادف ها

ساخته (صفت)
made, artificial, forged, built, constructed, created, manufactured, produced, hypocritical, faked, ready-made, wrought

مولد (صفت)
begetting, generating, producing, produced, bringing forth, born, begotten

پیشنهاد کاربران

نشان دادن
ارائه داده
تولید شده
make, build
به بار آورده
در جایگاه صفت مفعولی:
تولیدی
مثل �محصولات تولیدی� شرکت فلان.
دوستان توجه داشته باشن که لازم نیست تمام صفات مفعولی زبان انگلیسی را در فارسی به ترکیبات � - شده� ترجمه کنیم. مثلا اینجا به جای �تولیدشده� میتوان �تولیدی� را به کار برد. حرف �ی� در صفت �تولیدی� کار صفت �شده� را انجام میدهد.
تولید شده
به معنای پرورش دادن هم می شود
مثلاً می گویند این دانشگاه افراد موفق زیادی را پرورش داده است.
ساخته شدن - تهیه شده
اورهان هستم به نظر من که دخترم
به معنی حاصل و حاصله در عبارت:
the excitement produced
یعنی هیجان حاصل
or the excitement produced by such an activity
هیجان حاصل از چنین فعالیتی
برساخته
حاصل، حاصله
ایجاد شده
تهیه کردن چیزی
تولید کردن چیزی
و یا مربوط به کالا یا اثر است
بوجود بیاید
ساخته است

تهیه کردن - تولید کردن�مربوط به کالا یا اثر�
تولید شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس