پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٣٨٩
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

جانشینی، نشاندن به جای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

لازم به ذکر است که، ذکر این نکته اهمیت دارد که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

همچنان، پیوسته، همواره، همانطور، همینطور their opposition continues to be heard = مخالفت آنان همچنان به گوش می رسد they continued to solicit donation ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در راستای، هم راستا با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به طور ضمنی، ضمنا به صورت تلویحی، تلویحا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بازنشستگی پیش ازموعد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

نهادینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناممکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بی ابهام، صراحتا، آشکارا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نامبهمی، بی ابهامی، وضوح، صراحت، روشنی، آشکاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نامبهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

گذرگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( عموما ) پذیرفته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

زیان بار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

فروپاشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

قیام کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

علل، دلایل، عوامل، موجبات، اسباب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرسایش، فرسودگی فرساینده، فرسوده کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تعالیم، رهنمودها، دستورات کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

لاینقطع، بلاوقفه، علی الدوام، دایم، مدام، وقفه ناپذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

موانع، محاصرات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مضرات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

رنج بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

رنج بردن از suffer - experience ( emotional ) pain= thefreedictionary. com/bear

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ضرر، نقص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

موجد، ایجادگر، ایجادکننده، تولیدکننده ایجاد، تولید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیشرفت، عمران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

حائزاهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

مطلقا، به طور محض، تماما، به تنهایی، فقط، محضا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

شکوفایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

صاحب منصبان، افراد صاحب اختیار، منابع قدرت، مسئولان، مراجع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برجسته سازی

پیشنهاد
٧

کسی را به حال خود رها کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

حقوق خانواده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

آتی، باز هم، نیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زیادی تاکیدشده، دارای تاکید بیش از حد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاکید بیش از حد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تضاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قرون وسطی ( سده های میانی، قرون میانی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ذی نفع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ذی نفعان، منتفعان، ذی نفوذان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

منتفع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

متصف ( بودن به ) ، ترسیم شده، توصیف شده با مشخصه ی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

مشخصه آن . . . است this city is characterized by population density = مشخصه این شهر تراکم جمعیت است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

هانزایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به گفته دیگر، به سخن دیگر، به دیگر سخن، در کلامی دیگر، به کلامی دیگر، به دیگر کلام، به قولی دیگر، به دیگر قول، به تعبیر دیگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پنداشتن، انگاشتن، دانستن Braudel designates Antwerp the dominant city = برودل آنتورپ را شهر غالب می پندارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پایسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بر پایه چیزی بودن، متکی بودن بر، ( وا ) بسته بودن به، استوار بودن بر، اتکا/تکیه داشتن بر، بنا نهادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

انحطاط، زوال، هلاکت، اضمحلال، امحا