پیشنهاد‌های حسین قربانی (مدرس سه زبان) (٣,١٦٧)

بازدید
٢,٤٦٦
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

شورای اعلام مثال: The bill was passed by the Senate. قانون توسط شورای اعلام تصویب شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کف دست مثال: He read his future in the lines of his palm. او آینده اش را از خطوط کف دستش خواند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

برنامه، درخواست مثال: She submitted her job application online. او درخواست کار خود را آنلاین ارسال کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

افزودنی، افزودن مثال: In addition to her job, she also volunteers at a local charity. علاوه بر کارش، او همچنین به عنوان داوطلب در یک سازمان خیریه مح ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به زودی مثال: We will leave for the airport soon. ما به زودی به فرودگاه می ریم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پل مثال: The bridge connects the two sides of the river. پل دو طرف رودخانه را به هم وصل می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

مقاله، مقاله نویسی مثال: She wrote an essay about the importance of education. او یک مقاله درباره اهمیت آموزش نوشت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

ارزش، ارزش دادن مثال: Honesty is a value that is highly respected. راستی و امانت یک ارزش است که بسیار ارزش مند است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرید، خرید کردن مثال: She enjoys shopping for clothes on weekends. او لذت می برد که روزهای آخر هفته برای خرید لباس می رود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

و غیره مثال: We need to buy some groceries: milk, eggs, bread, etc. ما باید چند مورد از مواد خوراکی را خریداری کنیم: شیر، تخم مرغ، نان و غیره. *آم ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اکنون مثال: I am busy now, can I call you back later? هم اکنون مشغول هستم، آیا می توانم بعداً به شما زنگ بزنم؟ *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبول ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جستجو مثال: I need to search for more information before making a decision. من باید قبل از تصمیم گیری، بیشتر جستجو کنم. *آموزش زبانهای انگلیسی، تر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

ساختن، بنا کردن مثال: They are planning to construct a new building downtown. آن ها قصد دارند یک ساختمان جدید در مرکز شهر بسازند. *آموزش زبانهای ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارگانیک، زنده مثال: Many people prefer to buy organic fruits and vegetables. بسیاری از افراد ترجیح می دهند میوه و سبزیجات ارگانیک را بخرند. *آموزش ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

توپ، گلوله مثال: The children were playing with a ball in the park. بچه ها با توپ در پارک بازی می کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لذت، شادی مثال: Reading is one of my greatest pleasures. خواندن یکی از بزرگ ترین لذت های من است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعالیت، فعال بودن مثال: Regular physical activity is important for maintaining good health. فعالیت های بدنی منظم برای حفظ سلامتی خوب بسیار مهم است. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرخر کردن، گه گه زدن مثال: I accidentally stepped in dog shit. من به اشتباه در گه گه سگ پا گذاشتم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشکار کردن، فاش کردن مثال: The investigation exposed the corruption within the government. تحقیق فساد درون دولت را آشکار کرد. *آموزش زبانهای انگلی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرواز، پرواز کردن مثال: The flight from New York to London takes about seven hours. پرواز از نیویورک به لندن حدود هفت ساعت طول می کشد. *آموزش زبان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معامله، معامله کردن مثال: They made a deal to buy the house. آن ها یک معامله برای خرید خانه انجام دادند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درمان کردن، شفا دادن مثال: Time can heal many wounds. زمان می تواند بسیاری از زخم ها را شفا دهد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توزیع کردن، پخش کردن مثال: The charity organization distributed food to the needy families. سازمان خیریه غذا را به خانواده های نیازمند توزیع کرد. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کواتوردکیلیون ( عدد بزرگی ) مثال: The number of stars in the universe is estimated to be around a quattuordecillion. تخمین زده می شود تعداد ستارگان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

راه حل مثال: We need to find a solution to this problem. ما باید یک راه حل برای این مشکل پیدا کنیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره، زمان مثال: The Jurassic period was millions of years ago. دوره ژوراسیک میلیون ها سال پیش بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربی، اتوبوس مسافربری مثال: The coach trained the team for the upcoming match. مربی تیم را برای مسابقه آینده آماده کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، تر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعادل، تراز مثال: You need to find a balance between work and leisure. شما باید تعادلی بین کار و تفریح پیدا کنید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی است ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

رهنمود، دستورالعمل مثال: The government issued new guidelines for businesses. دولت دستورالعمل های جدیدی برای کسب وکارها منتشر کرد. *آموزش زبانهای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آسیب پذیر مثال: Children are particularly vulnerable to this disease. کودکان به خصوص به این بیماری آسیب پذیر هستند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیست مثال: There are twenty students in the classroom. در کلاس بیست دانش آموز هستند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نزدیک تر، نزدیک ترین مثال: The store is closer to my house than the school. فروشگاه نزدیک تر از مدرسه به خانه ام است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاکتیک، راهبرد مثال: They used clever tactics to win the game. آنها از تاکتیک های باهوش برای برد بازی استفاده کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوابیده، خوابیده مثال: The baby is asleep in her crib. نوزاد در تخت خواب خود خوابیده است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سورپرایز، شگفتی مثال: She opened the door to find a surprise waiting for her. او درب را باز کرد تا متوجه یک سورپرایز در انتظار او بشود. *آموزش زبا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازنشستگی، بازنشسته شدن مثال: He's planning for retirement next year. او برای بازنشستگی سال آینده برنامه ریزی می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

احتمالاً، احتمالاً مثال: It's likely to rain later this afternoon. احتمالاً بعدازظهر امروز باران می بارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هدف، هدفمند بودن مثال: Her aim in life is to become a doctor. هدف او در زندگی، تبدیل شدن به دکتر است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتم مثال: An atom is the basic unit of matter. اتم واحد اصلی ماده است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

عامل، عاملی مثال: One of the factors contributing to his success was hard work. یکی از عواملی که به موفقیت او کمک کرد، کار سخت بود. *آموزش زبانهای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در میان، بین مثال: She was among the first to arrive. او در میان اولین ها بود که رسید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهواره مثال: The satellite orbits the Earth. ماهواره در مدار زمین قرار دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کربن مثال: Carbon is the basis of organic chemistry. کربن پایه شیمی آلی است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمره، پایه مثال: She received an A grade on her exam. او در آزمونش نمره A گرفت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شعله، آتش مثال: The flame flickered in the night. شعله در شب درخشید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

خوب، خوبه، درست مثال: Is everything okay with you? همه چیز با شما خوبه؟ *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

درخشان، باهوش مثال: She gave a brilliant performance in the play. او یک اجرای درخشان در نمایش داد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ردیف، سطر مثال: They sat in the front row at the concert. آنها در ردیف جلویی در کنسرت نشستند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

پیچیده، پیشرفته مثال: The new technology is very sophisticated. فناوری جدید بسیار پیچیده است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

پیشنهاد، پیشنهادی مثال: She rejected his marriage proposal. او پیشنهاد ازدواج او را رد کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی