پیشنهادهای حسین قربانی (مدرس سه زبان) (٣,١٦٧)
ظرفیت، توانایی مثال: The theater has a seating capacity of 500. تئاتر ظرفیت نشستن ۵۰۰ نفر را دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...
نبرد، جنگ مثال: The soldiers fought bravely in the battle. سربازان در نبرد با شجاعت جنگیدند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
قانون، لایحه مثال: The government introduced a new bill to parliament. دولت یک لایحه جدید را به پارلمان معرفی کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی اس ...
نصب کردن، تجهیز کردن مثال: They installed new software on all the computers. آن ها نرم افزار جدید را بر روی همه ی کامپیوترها نصب کردند. *آموزش زبا ...
سینه مثال: The baby nestled against its mother's breast. نوزاد به سینه مادرش متکی شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
استعماری، مستعمره ای مثال: They studied the colonial history of the region. آن ها تاریخ استعماری منطقه را مطالعه کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، تر ...
مدنظر قرار دادن، در نظر گرفتن مثال: I'll consider your offer and let you know. پیشنهاد شما را در نظر خواهم گرفت و به شما اطلاع خواهم داد. *آموزش ز ...
هرجا، هر کجا مثال: You can sit anywhere you like. می توانید هرجا که دوست دارید بنشینید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
نمایندگی کردن، نشان دادن مثال: The painting represents a beautiful landscape. این نقاشی یک منظره زیبا را نشان می دهد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...
بومی، سرزمینی مثال: She is a native of Spain. او بومی اسپانیا است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
پارچه، بافت مثال: The dress was made of a soft fabric. لباس از یک پارچه نرم ساخته شده بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
جایی مثال: I left my keys somewhere in the house. کلیدهایم را جایی در خانه گذاشته ام. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
هیچ جا مثال: He searched everywhere but found his keys nowhere. او همه جا جست و جو کرد، اما کلیدهایش را هیچ جا پیدا نکرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...
کوکی مثال: She baked chocolate chip cookies. او کوکی های شکلاتی پزید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
جوری، هیئت منصفه مثال: The jury reached a verdict. هیئت منصفه به نتیجه ی پرونده رسید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
نان مثال: She bought a loaf of bread at the bakery. او یک قرص نان از نانوایی خرید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
تحسین برانگیز مثال: Her presentation was very impressive. ارائه اش بسیار تحسین برانگیز بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
خانواده مثال: He comes from a large family. او از یک خانواده بزرگ است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
تجزیه و تحلیل کردن مثال: The scientists analyzed the data. دانشمندان داده ها را تجزیه و تحلیل کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...
کار کردن مثال: She's been working on this project for months. او ماه هاست در این پروژه کار می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...
دیجیتال، عددی مثال: The camera stores photos in digital format. دوربین عکس ها را به صورت دیجیتال ذخیره می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانب ...
حکمت، دانش مثال: She sought the wisdom of her elders. او به دنبال دانش سالمندانش بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
شهرت، نام مثال: The company has a reputation for quality products. شرکت شهرتی برای محصولات با کیفیت دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...
رشته، طناب مثال: He tied the packages with string. او بسته ها را با طناب بست. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
پختن مثال: She likes to bake cookies on the weekends. او دوست دارد در آخر هفته ها کوکی پزد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
خرد کردن، شکستن مثال: He accidentally snapped the pencil in half. او به طور تصادفی مداد را به دو خرد کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...
بزرگ، عظیم مثال: The elephant was huge. فیل بسیار بزرگ بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
روح مثال: Some people believe in ghosts. برخی افراد به روح ها اعتقاد دارند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
خودبزرگی، غرور مثال: His hubris eventually led to his downfall. غرورش در نهایت منجر به سقوط او شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...
از طریق، با واسطه مثال: You can send the document via email. می توانید سند را از طریق ایمیل ارسال کنید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ا ...
نیوهیچین مثال: He's originally from Connecticut, so he's a Connecticutian. او اصالتاً اهل نیوهیچین است، بنابراین او یک نیوهیچین است. *آموزش زبانها ...
فرصت مثال: She saw the job opening as a great opportunity. او شغلی فرصت عالی می دانست. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
غلبه کردن بر، پیروز شدن بر مثال: She worked hard to overcome her fears. او برای غلبه بر ترس هایش سخت کار کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبو ...
مشاور مثال: She hired a consultant to help with her business plan. او یک مشاور استخدام کرد تا به او در برنامه کسب و کارش کمک کند. *آموزش زبانهای ا ...
سینه مثال: He felt a sharp pain in his chest. او در سینه اش درد تندی احساس کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
در، به، در هر مثال: She arrived at the airport. او در فرودگاه رسید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
مرتبط بودن مثال: These two issues are closely related. این دو مسئله به طور نزدیکی مرتبط هستند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
آتشفشان مثال: The eruption of the volcano was sudden and violent. فوران آتشفشان ناگهانی و خشن بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...
به دست آوردن، در دسترس بودن مثال: She obtained a copy of the report from the office. او یک نسخه از گزارش را از دفتر به دست آورد. *آموزش زبانهای ان ...
مسیحی مثال: They celebrate Christmas as part of their Christian faith. آن ها عید کریسمس را به عنوان بخشی از ایمان مسیحی خود جشن می گیرند. *آموزش ز ...
گونه مثال: She kissed him on the cheek. او به او روی گونه بوسه داد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
با فراوانی، بس frequently مثال: He frequently travels for work. او با فراوانی برای کار سفر می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...
باز شدن، آغاز مثال: The opening of the new restaurant was a big event. آغاز رستوران جدید رویداد بزرگی بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...
نفس، تنفس مثال: She took a deep breath before speaking. او قبل از صحبت کردن یک نفس عمیق گرفت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
تغییر دهنده، تغییرات مثال: The weather is constantly changing. هوا به طور مداوم در حال تغییر است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیا ...
هرگز مثال: I've never been to Europe. هرگز به اروپا نرفته ام. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
ملایم مثال: She had a gentle voice that put everyone at ease. او صدای ملایمی داشت که همه را آسوده می کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...
باید، واجب است مثال: You ought to apologize for what you said. باید برای آنچه گفتی عذرخواهی کنی. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
رسانه ها، مدیا مثال: The media plays a significant role in shaping public opinion. رسانه ها نقش قابل توجهی در شکل دهی به نظرات عمومی دارند. *آموزش ...
ما مثال: We are going to the beach tomorrow. ما فردا به ساحل می رویم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی