پیشنهاد‌های حسین قربانی (مدرس سه زبان) (٣,١٦٧)

بازدید
٢,٤٦٠
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیمیایی مثال: The chemical reaction produced a strange smell. واکنش شیمیایی بوی عجیبی ایجاد کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

روحانی، معنوی مثال: She finds comfort in her spiritual beliefs. او آرامش را در باورهای معنوی خود پیدا می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

هتل مثال: They stayed in a luxurious hotel during their vacation. آن ها در تعطیلات خود در یک هتل لوکس اقامت داشتند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دهه مثال: They've been married for over a decade. آن ها بیش از ده سال است که ازدواج کرده اند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سرانجام، در نهایت مثال: Ultimately, it's your decision. در نهایت، این تصمیم شماست. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

گلدان، قابلمه مثال: She planted flowers in the pot on the windowsill. او گل ها را در گلدان روی پنجره کاشت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خانوار، خانه ای مثال: Household chores include cooking and cleaning. وظایف خانه ای شامل پخت و پاک کردن است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کشیدن، کشش مثال: She did some stretching exercises before her run. او قبل از دویدن چند حرکت کششی انجام داد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلی، به طور کلی مثال: The overall situation seems to be improving. به طور کلی وضعیت به نظر می رسد در حال بهبود است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد مثال: The country's economy is growing steadily. اقتصاد کشور به طور پایدار در حال رشد است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارزیابی، بررسی مثال: The assessment of the situation revealed several problems. ارزیابی وضعیت چند مشکل را آشکار کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قله، اجلاس مثال: They reached the summit of the mountain just before sunset. آن ها به قله کوه رسیدند، تازه پیش از غروب. *آموزش زبانهای انگلیسی، تر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نزدیک، بستن مثال: The store is close to my house. فروشگاه نزدیک به خانه ام است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بتن، ملموس مثال: The new sidewalk was made of concrete. پیاده روی جدید از بتن ساخته شده بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

از، دور مثال: She took the rest of the day off to relax. او بقیه روز را آزاد گرفت تا استراحت کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی پرده، بی شرمانه مثال: She asked the question unabashedly, despite the audience's reaction. او به سوال بی پرده پرسید، با اینکه واکنش مخاطبان را می ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

وزیر، کشیش مثال: The prime minister announced new policies to improve the economy. وزیر اعلام کرد که سیاست های جدیدی برای بهبود اقتصاد راه اندازی کر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سی مثال: He celebrated his thirtieth birthday with a big party. او سی امین سالگرد تولدش را با یک مهمانی بزرگ جشن گرفت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جریان، جاری مثال: The current of the river was too strong to swim against. جریان رودخانه بسیار قوی بود که نمی شد با آن شنا کرد. *آموزش زبانهای انگ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوع، گونه مثال: What type of music do you like? کدام نوع موسیقی را دوست دارید؟ *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زخم، صدمه مثال: He fell off his bike and hurt his leg. او از دوچرخه افتاد و پاش زخمی شد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فرار کردن مثال: The villagers fled when they heard the approaching army. روستاییان هنگام شنیدن نزدیک شدن ارتش فرار کردند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

آه مثال: She sighed with relief, "Ah, finally home. " او با آرامشی نیکو، آه کشید: "آه، سرانجام خانه. " *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میوه مثال: She enjoys eating fresh fruit for breakfast. او لذت می برد از خوردن میوه های تازه در صبحانه. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

وجود، زندگی مثال: The scientists study the existence of life on other planets. دانشمندان وجود زندگی در سیارات دیگر را مطالعه می کنند. *آموزش زبانه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطار مثال: I take the train to work every morning. هر روز صبح با قطار به محل کار می روم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

محوطه دانشگاه یا مدرسه مثال: The campus is buzzing with activity during the day. محوطه در روز پر از فعالیت است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزرگ، با شکوه مثال: The hotel lobby was grand and elegant. لابی هتل بزرگ و شکیبا بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

عاشق، عاشقانه مثال: She wrote a letter to her lover expressing her feelings. او نامه ای به عاشقش نوشت و احساساتش را بیان کرد. *آموزش زبانهای انگلی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برجسته، مشهور مثال: She is a prominent figure in the business world. او یک شخصیت برجسته در دنیای تجارت است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نمودار، نمایه مثال: She created a chart to illustrate the data. او یک نمودار برای توضیح داده ها ایجاد کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وحشتناک، بد مثال: The accident was terrible, but fortunately no one was seriously injured. تصادف وحشتناک بود، اما خوشبختانه هیچ کس جدی آسیب ندید. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منبع، مأخذ مثال: We need to find the source of the problem. ما باید منبع مشکل را پیدا کنیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکل دادن، شکل مثال: Exercise can help you shape your body. ورزش می تواند به شما کمک کند تا بدنتان را به شکل دلخواه بدهید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اثبات کردن، اثبات مثال: The experiment failed to prove the hypothesis. آزمایش نتوانست فرضیه را اثبات کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکست دادن، شکست مثال: They were determined to defeat their opponents. آن ها مصمم بودند که رقبای خود را شکست دهند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی است ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مذهبی، دینی مثال: Many people visit the temple for religious ceremonies. بسیاری از مردم برای مراسم دینی به معبد می روند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستور پخت، دستور غذا مثال: She followed the recipe to make a delicious cake. او دستور پخت را دنبال کرد تا یک کیک خوشمزه بپزد. *آموزش زبانهای انگلی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

آتش، آتش کردن مثال: The fire destroyed the entire building. آتش کل ساختمان را از بین برد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بامزه، خنده دار مثال: The comedian told a funny joke that made everyone laugh. کمدین یک شوخی بامزه گفت که همه را خنداند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فرض کردن، پنداشتن مثال: Let's suppose that you win the lottery. بیایید فرض کنیم که شما در قرعه کشی برنده شوید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

فکری، هوشمند مثال: She is known for her intellectual pursuits. او به دلیل پیگیری های فکری اش شناخته می شود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گفتگو، صحبت مثال: They had a long conversation about their future plans. آن ها یک گفتگوی طولانی درباره برنامه های آینده شان داشتند. *آموزش زبانهای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

رسوایی، فاجعه مثال: The politician was involved in a scandal. سیاست مدار در یک رسوایی دست داشت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گردن مثال: She wore a necklace around her neck. او گردنبندی را دور گردنش بسته بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

عادت، عادت داشتن مثال: Smoking is a bad habit. سیگار کشیدن یک عادت بد است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موتور، موتوری مثال: The boat is powered by an electric motor. قایق با یک موتور الکتریکی تأمین انرژی می شود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغویت، اشتباه غیرعمدی مثال: His comment was a gaffe that offended many people. نظر او یک لغویت بود که بسیاری از مردم را ناراحت کرد. *آموزش زبانهای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سکته، ضربان مثال: He suffered a stroke last year. او سال گذشته یک سکته داشت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

آلبوم، گوشی مثال: She keeps all her favorite photos in an album. او همه عکس های مورد علاقه اش را در آلبوم نگه می دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترک ...