ترجمه‌های مریم سالک زمانی (٥٧٩)

بازدید
٢,٤٥٦
تاریخ
٢ سال پیش
متن
Your work is always erratic.
دیدگاه
٠

کارتون همیشه درهم برهم و بی نظم است

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Mary is a gifted but erratic player .
دیدگاه

مری با وجود تیزهوش بودن، در مقام بازیکن، بسیار دمدمی و بی نظم است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The young man worked hard in emulation of his famous father.
دیدگاه
٠

مرد جوان از روی چشم و همچشمی با پدر پرآوازه اش، حسابی کار کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She worked hard in emulation of her elder sister.
دیدگاه
٠

او از روی چشم و همچشمی با خواهر بزرگترش، حسابی کار کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
And the emulation experiments show that this method is valid and practicable.
دیدگاه
٠

معتبر و کاربردپذیربودن این روش، در پی انجام آزمون های شبیه سازی، آشکار شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Manufacturing failed to compensate for the losses, even if a cultural efflorescence led by the Beatles accompanied the economic woes.
دیدگاه
٠

گرچه شکوفایی فرهنگی منبعث از گروه بیتل ها، همپای گیر و گرفت های اقتصادی شد، تولیدکنندگان از عهدۀ جبران خسارت ها بر نیامدند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The period of literary and artistic efflorescence has come.
دیدگاه
٠

در روزگار شکوفایی ادبیات و هنر هستیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This efflorescence was undoubtedly linked to general progress throughout the Far East.
دیدگاه
٠

پیشرفت هایی که در سرتاسر خاور دور به عمل آمد، بی تردید در این شکوفایی سهیم بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He spoke with menace.
دیدگاه
٠

صحبت هایش تهدیدآمیز بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
There was menace in his voice.
دیدگاه
٠

صدایش تهدیدآمیز بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
In my view you are a menace to the public.
دیدگاه
٠

من بر این باورم که شما مایۀ دردسر و آزار برای عموم هستید

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Drunk drivers are a menace to everyone.
دیدگاه
٢

رانندگان مست مایۀ دردسر و خطر برای همگان هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We need someone with enterprise and imagination to design a marketing strategy.
دیدگاه
٠

به منظور طرح ریزی راهبرد بازاریابی، به فردی با روحیۀ ابداع و خوش فکر و برخوردار از قوۀ تخیل نیاز داریم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
State bureaucracies can tend to stifle enterprise and initiative.
دیدگاه
٠

دیوان سالاری ها موجب خفه شدن ابتکار عمل و روحیۀ ابداع در نطفه می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The programme is a joint enterprise with the London Business School.
دیدگاه
٠

آموزشکدۀ کسب و کار لندن در این برنامه سرمایه گذاری کرده است

تاریخ
٢ سال پیش
متن
They are determined to carry forward the enterprise.
دیدگاه
١

آنها عزمشان را دربارۀ پیش بردن امور موسسه جزم کرده اند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Don't forget this is a commercial enterprise - we're here to make money.
دیدگاه
٠

چیزی که نباید فراموش کرد این است که ما بنگاه اقتصادی هستیم و هدفمان درآمدزایی است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Tonight Villiers faces the most redoubtable opponent of his boxing career.
دیدگاه
٠

در مسابقۀ بوکسی که امشب برگزار خواهد شد، ویلیرز با قدرترین حریف عمر حرفه ای خود مبارزه خواهد کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She gave an exuberant performance.
دیدگاه
٠

نقشش را پرنشاط ایفا کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He has embedded his name in the minds of millions of people.
دیدگاه
٠

نامش در اذهان میلیون ها نفر حک شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
That happy day will be for ever embedded in my memory.
دیدگاه
٠

خاطرۀ آن روز فرحناک برای همیشه در ذهنم حک خواهد شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A love of colour is embedded in all of his paintings.
دیدگاه
٠

در تمامی آثار نقاشی او، عشق به رنگ حک شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She embedded the bulbs in a box of sand.
دیدگاه
٠

پیازهای گل را درون جعبه ای پر از شن نشاند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A piece of glass was embedded in her hand.
دیدگاه
٠

خرده شیشه در دستش فرو رفته بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
These ideas are deeply embedded in our culture.
دیدگاه
٠

این باورها در فرهنگمان عجین شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She treated him abominably.
دیدگاه
٠

بدجوری با او تا کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He behaved abominably towards her.
دیدگاه
٠

رفتاری که با او داشت بسیار شرم آور بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I was abominably ill-mannered, and I apologize.
دیدگاه
٠

بدجوری خارج از نزاکت رفتار کردم، پوزش می طلبم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She is unsparing in her criticism.
دیدگاه
٠

او صریح و بی گذشت، انتقاد می کند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The harangue is very serious.
دیدگاه
٠

این سخنرانی غرا خیلی خطیر و جدیست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We had to listen to a long harangue about our own shortcomings.
دیدگاه
٠

به اجبار مدتی طولانی به داد و بیداد دربارۀ نقاط ضعف و عیب هایمان گوش دادیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The team were given the usual half-time harangue by their manager.
دیدگاه
١

مدیر تیم طبق روال در نیمه وقت کلی رجز خواند .

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This would have been considered unthinkable only a decade ago.
دیدگاه
٠

این امر، یک دهۀ پیش باورنکردنی به نظر می رسید.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
It would be unthinkable to ask him to do that.
دیدگاه
٠

واداشتن او به انجام آن کار، تصورش هم ناممکن است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The policy has been widely condemned from the pulpit .
دیدگاه
٠

روحانیت سیاست مذکور را به شدت محکوم کرده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Such a remark is unworthy of notice.
دیدگاه
٠

چنین بیاناتی در خور ملاحظه و توجه نیست

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Such opinions are unworthy of educated people.
دیدگاه
٠

نظرها و دیدگاه هایی این چنینی، دون شان باسوادان است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A person who cheats is an unworthy winner.
دیدگاه
٠

متقلب برنده ای بی قابلیت و بی لیاقت است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She showed total indifference to his fate.
دیدگاه
٠

او ذره ای اعتنا به سرنوشت آن فرد نکرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The clergyman has been beneficed in that cathedral.
دیدگاه
٠

روحانی مذکور مسئولیت دریافت درآمد موقوفات آن کلیسا را بر عهده دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The high rate of absenteeism is costing the company a lot of money.
دیدگاه
١

میزان بالای غیبت های پیاپی، بار مالی زیادی بر شرکت دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Poor timekeeping and absenteeism will not be tolerated.
دیدگاه
١

با از کارگریزی و عدم رعایت دقیق ساعات حضور، مدارا نخواهد شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
There were strict sanctions against absenteeism.
دیدگاه
١

تنبیه ها و مجازات سخت گیرانه در برابرا از کارگریزی وضع شده بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Absenteeism is a problem in some industries.
دیدگاه
١

برخی از صنایع با معضل کارگریزی مواجه هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Indulgence in smoking can seriously harm your health.
دیدگاه
٠

کنار نگذاشتن سیگار به شدت برای سلامتی شما زیانبار است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A cigar after dinner is my only indulgence.
دیدگاه

تنها ناپرهیزی ام کشیدن سیگاری پس از صرف شام است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Farmers come to Seoul to peddle rice.
دیدگاه
٠

کشاورزان برای دست فروشی کردن برنج به سئول می آیند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The man loves to peddle gossip all over the office.
دیدگاه
١

شیفته شایعه پراکنی در کل اداره است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We'd better not alienate ourselves from the colleagues.
دیدگاه
٠

بهتر است کاری نکنیم که همکارانمان از ما دور شوند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Don't alienate yourself from the masses.
دیدگاه
٠

موجبات بیزاری توده ها را از خودتان فراهم نکنید.