ترجمههای مریم سالک زمانی (٥٧٩)
چیزی به اعدامش نمانده بود که حکم آن لغو شد.
اولین گام منتهی به چوبۀ دار، دروغگویی است.
اقداماتش فقط به افزایش اختلافش با اکثریت اعضای کنگره انجامید.
ریاضیات انگار موهبتی همچون درایتی ویژه به افراد می بخشد.
با یکدندگی تمام، از تصمیم خود منصرف نشد.
با وجود استدلال آنها، او ذره ای انعطاف نشان نداد.
انتقادهای او ظاهری سبک، اما باطنی عمیق دارد.
جک خاطرجمع بود که آنها مطابق آنچه گفته شده است، عمل کردند.
تولیدکنندگان محصول این اطمینان را به ما دادند که وجوه کیفی محصول زیرپا گذاشته نشده است.
ضوابط اخلاقی محلی از اعراب در این دولت ندارد. اقدامات براساس مصلحت اندیشی صورت می گیرد.
آنها ضوابط اخلاقی متعالی را در پای مصلحت های کوتاه مدت و منافع خودخواهانه قربانی کردند.
سنگ بنای رابطۀ آنها مصلحت اندیشی و راحت طلبی بود نه پشتبانی متقابل و سازگاری.
کشاکش بین مصلحت و ضوابط اخلاقی ، دولت را داغون کرده است.
اقدام او از سر مصلحت بود نه ضوابط.
زندانی پس از بازجویی های طولانی مدت، به حرف آمد و سرقت جواهرات را به گردن گرفت.
سقوط جواهر در منجلاب از ارزش ذاتی آن نمی کاهد، همین طور صعود گردوغبار هم به آسمان، جایگاه آن را بلندمرتبه نمی سازد.
سخنرانی چنین ناشیانه نوبر است.
رفع و رجوع نامناسب مشکل، انتقاد از او را برانگیخت.
او متوجه تبانی و زدوبندهای وسیع در شرکت شد.
میانگین عمر زنان، شش و نیم سال بیشتر از میانگین عمر مردان است.
به طور کلی عمر زنان هفت سال ( و بیشتر ) از عمر مردان است.
سبک زندگی تجملیش، نقدینگیش را بلعید.
آنها در ایام پرهیجان شباب، هر چیزی را دست یافتنی می دانستند.
سرانجام بلندپروازی های آن ایام پرالتهاب و پرهیجان، البته شوربختی و مصیبت بود.
گلهای رز عطرآگین، فضا را حسابی سکرآور کرده بود.
گردهمایی اعصابم را حسابی داغون کرد.
خسته و له ولورده بالاخره به خانه رسیدند.
در کریسمس کل مسیحیان عالم به رقص و پایکوبی می پردازند و جشن می گیرند.
این حزب سیاسی در پی ارتباط با گروه های تروریستی، شهرت و اعتبارش را از دست داد.
افرادی این چنینی موجب بدنامی حرفۀ ما می شوند.
اعتبار این نظریه در دهۀ پنجاه از بین رفت.
اخبار مذکور، موجب یاٌس و هراس رهبران کسب و کارهای محلی شده است.
واکنش مشاوران محلی تواٌم با دلهره و انزجار بود.
حرص او تمامی نداشت، هر قدر بیشتر به دست می آورد دلش بیشتر از آن میخواست.
این کشیشان همگی مال پرست و طمع کار هستند.
او فردی است ناخن خشک و کمتر دست یاری می گیرد.
پسری ولخرج و اسراف کار از پدری خسیس و مال پرست
در قبال حادثۀ رخ داده، مقصر وزارت کشاورزی نیست، شرکت های مال اندوز و آزمند بایستی پاسخگو باشند.
خوانندگان دلزده شده، دیگر دنبال هیچ خوراک فکری نخواهند بود.
فرصت مشارکت در چنین جنبش تاریخی شکوهمندی همیشه پیش نمی آید.
آنها ما را به تناول غذای ساده شان، دعوت کردند.