ترجمههای مریم سالک زمانی (٥٥٨)
سخنرانی چنین ناشیانه نوبر است.
رفع و رجوع نامناسب مشکل، انتقاد از او را برانگیخت.
او متوجه تبانی و زدوبندهای وسیع در شرکت شد.
میانگین عمر زنان، شش و نیم سال بیشتر از میانگین عمر مردان است.
به طور کلی عمر زنان هفت سال ( و بیشتر ) از عمر مردان است.
سبک زندگی تجملیش، نقدینگیش را بلعید.
آنها در ایام پرهیجان شباب، هر چیزی را دست یافتنی می دانستند.
سرانجام بلندپروازی های آن ایام پرالتهاب و پرهیجان، البته شوربختی و مصیبت بود.
گلهای رز عطرآگین، فضا را حسابی سکرآور کرده بود.
گردهمایی اعصابم را حسابی داغون کرد.
خسته و له ولورده بالاخره به خانه رسیدند.
در کریسمس کل مسیحیان عالم به رقص و پایکوبی می پردازند و جشن می گیرند.
این حزب سیاسی در پی ارتباط با گروه های تروریستی، شهرت و اعتبارش را از دست داد.
افرادی این چنینی موجب بدنامی حرفۀ ما می شوند.
اعتبار این نظریه در دهۀ پنجاه از بین رفت.
اخبار مذکور، موجب یاٌس و هراس رهبران کسب و کارهای محلی شده است.
واکنش مشاوران محلی تواٌم با دلهره و انزجار بود.
حرص او تمامی نداشت، هر قدر بیشتر به دست می آورد دلش بیشتر از آن میخواست.
این کشیشان همگی مال پرست و طمع کار هستند.
او فردی است ناخن خشک و کمتر دست یاری می گیرد.
پسری ولخرج و اسراف کار از پدری خسیس و مال پرست
در قبال حادثۀ رخ داده، مقصر وزارت کشاورزی نیست، شرکت های مال اندوز و آزمند بایستی پاسخگو باشند.
خوانندگان دلزده شده، دیگر دنبال هیچ خوراک فکری نخواهند بود.
فرصت مشارکت در چنین جنبش تاریخی شکوهمندی همیشه پیش نمی آید.
آنها ما را به تناول غذای ساده شان، دعوت کردند.
انگیزه اصلی مبارزۀ او با برده داری ، از ایمان و باوری که به آزادی داشت، سرچشمه می گرفت.
حرکت ساعت با کمک شاه فنر، ممکن می شود.
مضمون اصلی پی رنگ رمان، حسادت اوست.
آنها همیشه به خوبی از عهدۀ وظایف خود بر می آیند. ( acquit oneself یعنی از عهده برآمدن )
کاغذبازی می تواند ماه ها سرمایه گذاری ها را دچار مخمصه سازد.
همش فقط کلکی بود که برای تصاحب آنچه خواهانش بودم، سوار کردم.
بچه ها برای اینکه بتوانند همه چیز را مهیا و مادرشان را غافلگیر کنند، کلک هوشمندانه ای سوار کردند تا او خانه را ترک کند.
بنا به تعریف، خطوط موازی، خطوط واقع در صفحه همسانی هستند که هم دیگر را قطع نمی کنند .
دلخراش ترین کشتاری است که در عمر م شنیده ام.
بارش بی وقفه، تعطیلاتمان را خراب کرد.
همۀ جزئیات این آدم کشی دلخراش در روزنامه امروز آورده شده است.
راهی کردن مهمان بدون غذادادن از نظر مادرم حرمت شکنی و بی احترامی است.
جیل مشاهده آسمان آبی را که در طول این چند هفته اثری از آن نبود، به فال نیک گرفت.
دلواپسی مان تمامی نداشت تا اینکه خبردار شدیم آنها محفوظ و در امان هستند.
برای حصول اطمینان از مناسب بودن اوضاع، همه جای خانه را زیرپا گذاشتم. ( scout around یعنی گشتن، جست و جو کردن، همه جا را زیر پا گذاشتن )