معنی: بیشتر زنده بودن از، بیشترعمر کردن از، بیشتر دوام اوردنمعانی دیگر: عمر طولانی تر کردن، بیشتر دوام کردن
بررسی کلمه
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: outlives, outliving, outlived
• (1)تعریف: to live or last longer than; outlast. • مشابه: outlast, survive
• (2)تعریف: to live or last through; survive. • مشابه: survive
- He outlived three serious injuries.
[ترجمه گوگل] او بیش از سه مجروحیت شدید زنده ماند [ترجمه ترگمان] او سه بار بیش از حد متحمل جراحاتی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. I'm sure Rose will outlive many of us.
[ترجمه گوگل]مطمئنم رز خیلی از ما زنده خواهد ماند [ترجمه ترگمان]مطمئنم که رز بیشتر از ما عمر می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In the aggregate, women outlive men by 7 or more years.
[ترجمه مریم معبدی] در مجموع زنان ۷ سال یا بیشتر از مردان عمر می کنند
|
[ترجمه گوگل]در مجموع، زنان 7 سال یا بیشتر بیشتر از مردان عمر می کنند [ترجمه ترگمان]در مجموع، زنان بیش از ۷ یا چند سال عمر می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Thirty-three years is a long time to outlive a son, too long.
[ترجمه گوگل]سی و سه سال زمان زیادی برای زنده ماندن از یک پسر است، خیلی طولانی است [ترجمه ترگمان]سی و سه سال زمان طولانی برای زنده کردن یک پسر خیلی طولانی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Since women outlive men in substantial numbers, inadequate housing is more a problem for elderly women than for elderly men.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که زنان در تعداد قابل توجهی بیشتر از مردان زندگی می کنند، مسکن ناکافی برای زنان مسن بیشتر از مردان مسن مشکل ساز است [ترجمه ترگمان]از آنجا که زنان بیش از مردان در شمار قابل توجهی زندگی می کنند، خانه های ناکافی برای زنان مسن مشکل تر از مردان مسن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. How did it outlive George Meany?
[ترجمه گوگل]چگونه آن را بیشتر از جورج Meany؟ [ترجمه ترگمان]چطور بیشتر از \"جورج meany\" زندگی می کنه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. On average women outlive men by more than six and a half years.
[ترجمه گوگل]به طور متوسط زنان بیش از شش سال و نیم بیشتر از مردان عمر می کنند [ترجمه ترگمان]به طور متوسط زنان بیش از شش سال و نیم عمر می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For instance, most birds considerably outlive mammals of comparable size.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بیشتر پرندگان به طور قابل توجهی از پستاندارانی با اندازه مشابه بیشتر زندگی می کنند [ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اکثر پرندگان به طور قابل توجهی بیشتر از پستانداران از اندازه قابل مقایسه عمر می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Women usually outlive their husbands.
[ترجمه گوگل]زنان معمولا بیشتر از شوهرانشان عمر می کنند [ترجمه ترگمان]معمولا زنان از شوهران خود بیشتر عمر می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Can hedge funds outlive their star managers?
[ترجمه گوگل]آیا صندوق های تامینی می توانند از مدیران ستاره خود بیشتر عمر کنند؟ [ترجمه ترگمان]آیا پرچینی می تواند عمر زیادی از مدیران ستاره آن ها داشته باشد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He will not outlive this night.
[ترجمه گوگل]او از این شب بیشتر زنده نخواهد ماند [ترجمه ترگمان] اون امشب زنده نمیمونه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Lord, let me never, never, outlive my love for thee.
[ترجمه گوگل]پروردگارا، بگذار هرگز، هرگز، بیشتر از عشقم به تو دوام نیاورم [ترجمه ترگمان]خدایا، هرگز، هرگز، هرگز، بیش از عشق من به تو عمر نخواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This reflects the tendency for women to outlive their husbands.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده تمایل زنان به زندگی بیشتر از همسرانشان است [ترجمه ترگمان]این نشان دهنده تمایل زنان به بیش از حد شوهر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Well, you know, I thought that bastard would outlive us all.
[ترجمه گوگل]خوب، می دانید، من فکر می کردم که آن حرامزاده از همه ما بیشتر خواهد ماند [ترجمه ترگمان]خب، میدونی، فکر می کردم اون حرومزاده بیشتر از همه ما زندگی می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The world has outlived much, and will outlive a great deal more.
[ترجمه گوگل]دنیا خیلی بیشتر عمر کرده است و خیلی بیشتر هم خواهد ماند [ترجمه ترگمان]دنیا بیشتر عمر می کند و بیشتر عمر می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بیشتر زنده بودن از (فعل)
survive, outlast, outlive
بیشتر عمر کردن از (فعل)
outlive
بیشتر دوام اوردن (فعل)
outlive
انگلیسی به انگلیسی
• live longer than if one person or a thing outlives another, they are still alive or still exist after the second person or thing has died or no longer exists.
پیشنهاد کاربران
بیشتر عمر کردن از verb [ obj] 1 : to live longer than ( someone ) ◀️ No mother wants to outlive her children. ◀️ He outlived his wife by 10 years. 2 : to continue to exist longer than ( something ) : to outlast ( something ) ... [مشاهده متن کامل]
◀️ The law has outlived its usefulness. [=the law still exists, but it is no longer useful] ◀️ Old man way outlived his lifespan🥺. Love you Coli, I'll miss you. Tarantula