ترجمههای مریم سالک زمانی (٥٥٨)
اصلا اهل دوز و کلک نبود، کلام مهربار از دهانش می تراوید.
شیفتۀ بی آلایشی و معصومیت کودکان هستم.
با کمی حقه بازی می توانست آن چه را میخواست به دست آورد.
هیچکدام از این ترفندها، در عمل کارساز نیست.
پرهیجان ترین رویداد این کتاب در مصر اتفاق می افتد.
اوج دوران حرفه ای پریچارد، حضور در مسابقات المپیک بود.
او پر نیرنگ تر از آن است که بتوان باهاش معامله کرد.
درون مایه همه این داستان ها، یکسان است.
تعارض بین عشق و وظیفه، درون مایۀ این کتاب است.
دریغ از ذره ای حقیقت در این گزارش.
ذره ای امید به زنده ماندن کودکان مفقود، وجود ندارد.
برای زدودن بقایای بت پرستی ، محل را ترک نکردند.
کمترین نشانی از دلسوزی در چهره مارکس مشاهده نشد.
یون های فلزی که به وفور در موجوادت زنده یافت می شوند حائز نقش های حیاتی در آنها هستند.
انبوهه ای از جزئیات نالازم ، گزارش مذکور را بی اعتبار کرد.
با آمدن ربات هایی با قابلیت پرستاری از کودکان و بازی با آنها، نیازی به والدین نخواهد بود.
در حال کاهش لایه ها و سطوح نالازم مدیریتی هستیم.
این وظیه را می توان به یکی از زیردستان سپرد.
بالا آمدن تدریجی آب رودخانه ما را ترساند.
با فروریختن دیوار، نزدیک بود جانش را از دست بدهد.
چیزی نمانده بود که با افتادن درخت بر روی چادرش، جانش را از دست بدهد.
درست همان لحظه که خانه فروریخت توانستند بگریزند و از مرگ حتمی نجات یابند.
با امریۀ رئیس جمهور، موضوع فیصله یافت.
هدف اصلی این کنفرانس، خلع سلاح کامل بود.
موضوع بحث نمایندگان، خلع سلاح است.
چون تعادلش را از دست داد نتوانست خوب شوت بکند.
تعادل خود را از دست داد و داخل آب فرو رفت.
نمایندگان همگی سالن کنفرانس را ترک کردند.
از نظر اسمیت، برای این نوع آزمون ها غیر از رعایت نکات احتیاط آمیز، لازم است موضوع تکرار آزمون ها هم مد نظر قرار گیرد.
جمع بندی ارائه شده توسط نویسنده حکایت از هشدار دارد.
سرمقالۀ تایمز حاکی از هشدار است.
می کوشید سربازان سست اراده را سرسخت تر کند.
برای این افراد قرارگرفتن در معرض تهدید و ارعاب و خشونت های فیزیکی به امری عادی تبدیل شده است.
سالیان سال خشونت و تهدید و ارعاب را تحمل کرده بود.
باند تبهکاران، با تهدید و ارعاب شاهدان را وادار به سکوت کردند.
سبک نگارش او پرتکلف است، جایی که با یک کلمه ساده می توان مقصود را رساند، او از چهار کلمه بسیار دشوار استفاده می کند.
خانه مذکور ، خانه ای معمولی بدون هرگونه زرق و برق بود.
اشعار او عمدتا خزعبلاتی پرتکلف است.
ظاهرا استیو به این تصمیم گردن نهاده است.
غیرنظامیان بی گناه قربانی تحریم می شوند.