ترجمه‌های مریم سالک زمانی (٥٥٨)

بازدید
٨٣٢
تاریخ
١ سال پیش
متن
An audible gasp went round the court as the jury announced the verdict.
دیدگاه
٠

با اعلام رای هیئت منصفه در دادگاه، نفس ها در سینه ها حبس شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Laugh often, long and loud. Laugh until you gasp for breath.
دیدگاه
٠

تا به نفس نفس افتادن، هر قدر که تونستی با صدای بلند بخند

تاریخ
١ سال پیش
متن
It means that the country still has huge untapped resources.
دیدگاه
٠

به عبارت دیگر، کشور مذکور هنوز هم از منابع بکر وافری برخوردار است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It is a simple matter to manipulate such a situation.
دیدگاه
١

کنترل چنین موقعیتی، کار چندان شاقی نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Chimps are able to manipulate objects with a high degree of precision.
دیدگاه
١

دقت شمپانزه ها در استفاده درست از اشیا بسیار بالاست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She knows how to manipulate the audience.
دیدگاه
٠

خوب بلد است مخاطبان را دست بیندازد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Primitive man quickly learned how to manipulate tools.
دیدگاه

دیری نپایید که انسان های نخستین توانستند به خوبی از ایزارها استفاده کنند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
As a politician, he knows how to manipulate public opinion.
دیدگاه
٠

در مقام سیاستمدار ، افکار عمومی را ماهرانه به بازی می گیرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The rules are elastic.
دیدگاه
٠

مقررات کشدار هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The new library building is an atrocity.
دیدگاه
٠

ساختمان جدید کتابخانه افتضاح بزرگی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I think I overrated him; he can't handle a senior job.
دیدگاه
٢

ارزیابی من از توانمندی او غلوآمیز بوده است، او از تصدی پست رده بالا عاجز است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Civilian targets were bombed in reprisal.
دیدگاه
٠

بمباران اهداف غیرنظامی به تلافی انجام شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They didn't tell the police for fear of reprisal .
دیدگاه
٠

ترس از انتقام جویی مانع شد چیزی به پلیس بگویند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The emperor issued an edict forbidding anyone to leave the city.
دیدگاه
٠

طبق فرمان امپراطوری، هیچ کس حق نداشت از شهر خارج شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The Eucharist refers to the sacramental bread and wine.
دیدگاه
٠

منظور از اشیای متبرکه، نان و شراب مقدس است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This is not the sacrilege some have made it out to be.
دیدگاه
٠

علیرغم اذعان و ادعای برخی افراد، این کار توهین به مقدسات محسوب نمی شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They paid a $ 5 bounty for dogs.
دیدگاه
٠

پاداش پنج دلاری بابت سگ ها پرداختند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The charity is totally dependent on the Church's bounty.
دیدگاه

بخشش های کلیسا این خیریه را سرپا نگه داشته است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
His aim is honorable and praiseworthy.
دیدگاه
٠

هدفش شریف و تحسین برانگیز است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Nutrition studies laud its low-fat content and suggest it as a healthy alternative to red meat.
دیدگاه
٠

این مادۀ غذایی جایگزینۀ سالمی برای گوشت قرمز است، چون در تحقیقات تغذیه ای، کم چربی بودن آن اثبات شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They lauded the former president as a hero.
دیدگاه
٠

آنان رئیس جمهور سابق خود را به منزلۀ قهرمانی ستودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Dickens was lauded for his social and moral sensitivity.
دیدگاه
٠

حساسیت دیکنز به مسائل اخلاقی و اجتماعی، تحسین و تمجید او را به دنبال داشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was lauded for his courage.
دیدگاه
٠

از او به خاطر شجاعتش تمجید شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The various validation aspects and approaches are covered in sufficient detail and clarity.
دیدگاه
٠

وجوه و رهیافت های گونه گون صحه گذاری با شفافیت تمام و جزئیات کامل گزارش شده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This has brought a deluge of criticism.
دیدگاه
٠

پیامد این امر، سیلی از انتقادات بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
About a dozen homes were damaged in the deluge.
دیدگاه
٠

نزدیک به دوازده خانه در این سیل تخریب شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This little stream can become a deluge when it rains heavily.
دیدگاه
٠

بارش های سنگین باعث راه افتادن سیل از این رود کوچک می شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We had a long tramp home.
دیدگاه
٠

مسافت زیادی را برای رسیدن به خانه طی کردیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He doesn't size up to my expectations.
دیدگاه
٠

در حدی نیست که بتواند انتظاراتم را برآورده سازد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Silvestre: That you size up the situation and act accordingly.
دیدگاه
٠

موقعیت را ارزیابی و به مقتضای آن اقدام کنید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The aim is to size up the situation and deal with a number of conspicuous cases.
دیدگاه
٠

ارزیابی موقعیت و رسیدگی به مشکلات عمده، هدفی است که دنبال می شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He has the ability to size up a situation.
دیدگاه
٠

او می تواند موقعیت را ارزیابی کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We must size up the situation before we decide what to do.
دیدگاه
٠

پیش از هر گونه تصمیم گیری برای اقدام، باید موقعیت ارزیابی شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The AIDS epidemic is accelerating dramatically.
دیدگاه
٠

همه گیری ایدز به سرعت رو به افزایش است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Her cruelty kindled hatred in my heart.
دیدگاه
٠

سنگدلی او قلبم را سوزاند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He uses the metaphor of fire to represent hatred.
دیدگاه
٠

در آثار او، واژۀ آتش سمبل کینه و نفرت است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Study history, study history. In history lies all the secrets of statecraft.
دیدگاه
٠

اگر می خواهید با رموز کشورداری آشنا شوید، خواندن تاریخ را پیشه کنید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He had little real experience of statecraft.
دیدگاه
٠

او فاقد تجربۀ لازم در کشورداری بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He needs an outlet for all that pent - up anger.
دیدگاه
٠

باید راهی برای بیرون ریختن این همه خشم فروخوردۀ خود بیابد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He needs an outlet for his pent - up anger.
دیدگاه
١

باید راهی برای بیرون ریختن خشم فروخوردۀ خود بیابد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I was new at the school and not yet au fait with its customs.
دیدگاه
٠

تازه وارد مدرسه شده بودم و هنوز از آداب و رسوم آن مطلع نبودم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It's my first week here so I'm not completely au fait with the system.
دیدگاه
٠

یک هفته می شود که کارم را شروع کرده ام، از این رو، خیلی در جریان این سیستم نیستم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'm new here so I'm not completely au fait with the system.
دیدگاه
٠

من مبتدی هستم و خیلی در جریان این سیستم نیستم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'm not really au fait with the computer system yet.
دیدگاه
٠

خیلی در جریان سیستم های کامپیوتری قرار ندارم

تاریخ
١ سال پیش
متن
Are you au fait with the rules of the game?
دیدگاه
٠

در جریان قواعد بازی هستید؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
The authoritarian government was tottering.
دیدگاه
٠

حکومت خودکامه و مستبد در شرف فروپاشی بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The property market is tottering.
دیدگاه
٠

بازار املاک در شرف فروپاشی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They truly believe they have dominion over us.
دیدگاه
٠

واقعا باورشان شده است که بر ما تفوق دارند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He constantly tried to undermine her self-confidence.
دیدگاه
١

مدام در پی تضعیف اعتماد به نفس او بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This is a rather rough and ready technique.
دیدگاه
٠

تکنیک مذکور ساده و سرهم بندی شده، است.