ترجمه‌های مریم سالک زمانی (٥٧٩)

بازدید
٢,٤٧٤
تاریخ
٢ سال پیش
متن
They were able to achieve a settlement without using military force.
دیدگاه
٠

دستیابی به توافق بدون دخالت نظامیان ممکن شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The guardians of the status quo usually judge them to be beyond the pale.
دیدگاه
٠

از نظر حامیان وضع موجود، آنان از مرحله پرت هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He was dissatisfied with the status quo.
دیدگاه
٠

وضعیت موجود مایۀ نارضایتی او بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Certain people always want to maintain the status quo.
دیدگاه
٠

عده ای همیشه خواهان حفظ وضع موجود هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He emphasized the need to maintain the status quo.
دیدگاه
٠

او بر الزام پا بر جا نگاه داشتن وضع موجود مصر بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
You ought to assail all the difficulties that may come your way with great courage.
دیدگاه
٠

باید با شجاعت تمام، هر مشکل پیش رو را از میان بردارید.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The opposition's newspapers assail the government each day.
دیدگاه

جراید مخالف موی دماغ دولت شده اند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I pushed the car with a vengeance.
دیدگاه
٠

با تمام نیرو ماشین را هل دادم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
After two days the infection came back with a vengeance.
دیدگاه
٠

عفونت دو روز بعد دوباره با شدت بیشتر ی بروز کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He's been working with a vengeance over the past few weeks to make up for lost time.
دیدگاه
٠

چند هفته ای می شود که با تمام وجود کار می کند تا جبران مافات کند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The music started up again with a vengeance.
دیدگاه
٠

موسیقی بار دیگر با شدت و حدت از سر گرفته شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She set to work with a vengeance.
دیدگاه
٠

تصمیم گرفت با تمام نیرو کار کند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The current struggles to pin down the mechanisms underlying both ordinary intoxication and alcoholism are driving this point home with a vengeance.
دیدگاه
١

بررسی دقیق سازوکارهای موثر بر استفاده از مشروبات الکلی و اعتیاد به آن، آشکارا نقش خانواده ها را در این میان مشخص کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She's a difficult person to pin down.
دیدگاه
٠

نمی توان سر از کار او درآورد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We can't pin down where the leak came from.
دیدگاه
٢

محل دقیق نشت معلوم نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Today, we no longer gasp when we hear a teenage girl is pregnant or whisper about unmarried couples who live together.
دیدگاه
٠

در این روزگار، ازدواج سفید یا بارداری دختری نوجوان، دیگر مایۀ بهت و حیرت کسی نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
"No!" she managed to gasp.
دیدگاه
٠

بریده بریده گفت: نه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The team were at their last gasp.
دیدگاه
٠

تیم کاملا از پا افتاده بود ( رمقی برای تیم نمانده بود )

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She managed to gasp out her name.
دیدگاه
٠

بریده بریده نامش را گفت.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The enemy are at their last gasp.
دیدگاه
٠

دشمن در شرف اضمحلال است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She gave a gasp of surprise.
دیدگاه
٠

از تعجب نفسش بند آمد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
An audible gasp went round the court as the jury announced the verdict.
دیدگاه
٠

با اعلام رای هیئت منصفه در دادگاه، نفس ها در سینه ها حبس شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Laugh often, long and loud. Laugh until you gasp for breath.
دیدگاه
٠

تا به نفس نفس افتادن، هر قدر که تونستی با صدای بلند بخند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
It means that the country still has huge untapped resources.
دیدگاه
٠

به عبارت دیگر، کشور مذکور هنوز هم از منابع بکر وافری برخوردار است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
It is a simple matter to manipulate such a situation.
دیدگاه
١

کنترل چنین موقعیتی، کار چندان شاقی نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Chimps are able to manipulate objects with a high degree of precision.
دیدگاه
١

دقت شمپانزه ها در استفاده درست از اشیا بسیار بالاست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She knows how to manipulate the audience.
دیدگاه
٠

خوب بلد است مخاطبان را دست بیندازد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Primitive man quickly learned how to manipulate tools.
دیدگاه

دیری نپایید که انسان های نخستین توانستند به خوبی از ایزارها استفاده کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
As a politician, he knows how to manipulate public opinion.
دیدگاه
٠

در مقام سیاستمدار ، افکار عمومی را ماهرانه به بازی می گیرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The rules are elastic.
دیدگاه
٠

مقررات کشدار هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The new library building is an atrocity.
دیدگاه
٠

ساختمان جدید کتابخانه افتضاح بزرگی است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I think I overrated him; he can't handle a senior job.
دیدگاه
٢

ارزیابی من از توانمندی او غلوآمیز بوده است، او از تصدی پست رده بالا عاجز است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Civilian targets were bombed in reprisal.
دیدگاه
٠

بمباران اهداف غیرنظامی به تلافی انجام شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
They didn't tell the police for fear of reprisal .
دیدگاه
٠

ترس از انتقام جویی مانع شد چیزی به پلیس بگویند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The emperor issued an edict forbidding anyone to leave the city.
دیدگاه
٠

طبق فرمان امپراطوری، هیچ کس حق نداشت از شهر خارج شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The Eucharist refers to the sacramental bread and wine.
دیدگاه
٠

منظور از اشیای متبرکه، نان و شراب مقدس است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This is not the sacrilege some have made it out to be.
دیدگاه
٠

علیرغم اذعان و ادعای برخی افراد، این کار توهین به مقدسات محسوب نمی شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
They paid a $ 5 bounty for dogs.
دیدگاه
٠

پاداش پنج دلاری بابت سگ ها پرداختند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The charity is totally dependent on the Church's bounty.
دیدگاه

بخشش های کلیسا این خیریه را سرپا نگه داشته است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
His aim is honorable and praiseworthy.
دیدگاه
٠

هدفش شریف و تحسین برانگیز است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Nutrition studies laud its low-fat content and suggest it as a healthy alternative to red meat.
دیدگاه
٠

این مادۀ غذایی جایگزینۀ سالمی برای گوشت قرمز است، چون در تحقیقات تغذیه ای، کم چربی بودن آن اثبات شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
They lauded the former president as a hero.
دیدگاه
٠

آنان رئیس جمهور سابق خود را به منزلۀ قهرمانی ستودند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Dickens was lauded for his social and moral sensitivity.
دیدگاه
٠

حساسیت دیکنز به مسائل اخلاقی و اجتماعی، تحسین و تمجید او را به دنبال داشت.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He was lauded for his courage.
دیدگاه
٠

از او به خاطر شجاعتش تمجید شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The various validation aspects and approaches are covered in sufficient detail and clarity.
دیدگاه
٠

وجوه و رهیافت های گونه گون صحه گذاری با شفافیت تمام و جزئیات کامل گزارش شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This has brought a deluge of criticism.
دیدگاه
٠

پیامد این امر، سیلی از انتقادات بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
About a dozen homes were damaged in the deluge.
دیدگاه
٠

نزدیک به دوازده خانه در این سیل تخریب شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This little stream can become a deluge when it rains heavily.
دیدگاه
٠

بارش های سنگین باعث راه افتادن سیل از این رود کوچک می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We had a long tramp home.
دیدگاه
٠

مسافت زیادی را برای رسیدن به خانه طی کردیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He doesn't size up to my expectations.
دیدگاه
٠

در حدی نیست که بتواند انتظاراتم را برآورده سازد.