with a vengeance


1- شدیدا، باشدت، سخت، 2- به طور افراط آمیز، بیش از حد، فراوان، بمنتهادرجه، بینهایت

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: with great force or fury; violently.
مترادف: drastically, fiercely, furiously, vehemently, violently

(2) تعریف: to an extreme, excessive, or surprising degree.
مترادف: exorbitantly, extraordinarily, flat-out, radically, to the full

جمله های نمونه

1. I pushed the car with a vengeance.
[ترجمه مریم سالک زمانی] با تمام نیرو ماشین را هل دادم.
|
[ترجمه گوگل]با انتقام ماشین را هل دادم
[ترجمه ترگمان]با یک انتقام اتومبیل را هل دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It began to rain again with a vengeance.
[ترجمه گوگل]دوباره با انتقام باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه ترگمان]دوباره باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The music started up again with a vengeance.
[ترجمه مریم سالک زمانی] موسیقی بار دیگر با شدت و حدت از سر گرفته شد.
|
[ترجمه گوگل]موسیقی دوباره با انتقام شروع شد
[ترجمه ترگمان]موسیقی دوباره شروع به انتقام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She set to work with a vengeance.
[ترجمه مریم سالک زمانی] تصمیم گرفت با تمام نیرو کار کند.
|
[ترجمه گوگل]او با انتقام دست به کار شد
[ترجمه ترگمان] اون با یه انتقام کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's been working with a vengeance over the past few weeks to make up for lost time.
[ترجمه مریم سالک زمانی] چند هفته ای می شود که با تمام وجود کار می کند تا جبران مافات کند.
|
[ترجمه گوگل]او در چند هفته گذشته با انتقام جویی کار کرده است تا زمان از دست رفته را جبران کند
[ترجمه ترگمان]او در این چند هفته اخیر با یک انتقام کار می کرده تا زمان از دست رفته را جبران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After two days the infection came back with a vengeance.
[ترجمه مریم سالک زمانی] عفونت دو روز بعد دوباره با شدت بیشتر ی بروز کرد.
|
[ترجمه گوگل]بعد از دو روز عفونت با انتقام برگشت
[ترجمه ترگمان]بعد از دو روز، عفونت دوباره برگشت و انتقامش را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rain came down with a vengeance.
[ترجمه گوگل]باران با انتقام بارید
[ترجمه ترگمان]باران به شدت می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After a poor season last year, he's back with a vengeance.
[ترجمه گوگل]پس از یک فصل ضعیف در سال گذشته، او با انتقام بازگشته است
[ترجمه ترگمان]بعد از یک فصل فقیر، اون با یه انتقام برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Davis began incorporating funk, rock and electric instrumentation with a vengeance.
[ترجمه گوگل]دیویس شروع به ترکیب فانک، راک و سازهای الکتریکی با انتقام گرفت
[ترجمه ترگمان]دیویس با شروع دوباره شروع به نفس کشیدن کرد و شروع به نفس کشیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Not surprisingly, she returned with a vengeance last year, winning her second world 400m title in Seville.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که او سال گذشته با انتقام بازگشت و دومین عنوان جهانی خود را در دوی 400 متر در سویا به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او در سال گذشته با یک انتقام بازگشت و دومین عنوان قهرمانی جهان در سویل را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش بتوانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hit the free-agent market with a vengeance.
[ترجمه گوگل]با یک انتقام به بازار ماموران آزاد بروید
[ترجمه ترگمان] با یه انتقام فروش به بازار آزاد بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mark was now speaking out with a vengeance.
[ترجمه گوگل]مارک اکنون با انتقام صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]مارک داشت با یه انتقام حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is indeed conditioning training-behavior modification with a vengeance.
[ترجمه گوگل]این در واقع اصلاح رفتار آموزشی را با یک انتقام شرطی می کند
[ترجمه ترگمان]این در واقع اصلاح رفتار - رفتار با یک انتقام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Luckily, the Dow rebounded with a vengeance, enjoying record trading Tuesday.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، داو با انتقام‌جویانه بازگشت و از معاملات رکورد روز سه‌شنبه لذت برد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه داو داو با یک انتقام باز شد و از تجارت بی سابقه روز سه شنبه لذت برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• furiously, angrily; more intensely, with great strength

پیشنهاد کاربران

با تمام نیرو
بدجوری
مثلِ چی
با شدت
بی امان
قوی تر از قبل
breaking bad season 1 episode 1:
I am back with a vengeance.

بپرس