ترجمههای مریم سالک زمانی (٥٧٩)
گورت را گم کن! اینجا تو باغ چیکار میکنی
بعد از عمل، خوب نشده ام آن طور که انتظارش می رفت.
رانندگیش به خوبی همیشه نبود و مسابقه را از دست داد
برنامه امشب تلویزیون در حد انتظار نبود
بذرها را در جعبه پر از خاک برگ کاشت.
دزد هنگام بازجویی توسط پلیس کوشید با حرفهای دوپهلو و کلی بافی آنها را بفریبد.
وعده های دولتی در مورد پرداخت پرستاران جز کلی بافی چیزی نبود
گزارش پلیس چیزی نبود جز مشتی کلی گویی و حرف های دوپهلو
به احتمال زیاد تیم مهمان برنده خواهد شد
نود درصد احتمال میرود تیم میزبان بازی را ببرد
مو نمیزنی با عموزاده ام. شباهتی کامل باهاش داری
سس سرکه را روی بولاغ اوتی ها بریزید تا کمی روی آنها را بپوشاند
مقداری از بولاغ اوتی ها را برای تزیین غذا کنار بگذارید.
بدجوری واله و شیدا شده است، گوشش به هیچ حرفی بدهکار نیست.
دو سال پیش در روز بازدید همگانی ارتش، دو نفر از نیروی بسیج مردمی همدیگر را ملاقات کردند. ( در بریتانیا به نیروی بسیج مردمی TA گفته میشود که مخفف Terr ...
آن موضوع کاملا کنار گذاشته شده است و دیگر در موردش صحبت نخواهیم کرد
غرق اندیشه بی آنکه به چیزی گوش بسپارد، نشست.
مادرش برای رسیدگی به کارها و امور خانه نزدشان آمد.
او کارش را ول کرده بود تا با تمام وجود به کار خانه و نگهداری کردن از خانواده بپردازد.
حقیقت را پذیرفته و آویزه گوشم کردم، زندگی همچنان استمرار دارد.
نوزادان مار بوآ ظرف چند ساعت پس از تولد به راحتی قادر به شنا، شکار و مراقبت از خود هستند.
در تاریکی چنان محصور شدم انگار مار بوآیی دورم چنبره زده.
به خاطر موارد ابهام آمیزی که وجود دارد، پاسخ دادن به شما برام راحت نیست.
از نظر اخلاقی و قانونی در وضعیت مبهمی گیر کرده اند.
تصمیم گیری در این خصوص فقط در سایۀ برخورداری از اطلاعات و تجربۀ زیاد میسر خواهد شد، چرا که نکات ابهام زیادی در میان است.
چگونگی رخ دادن این امر، در پرده ابهام قرار دارد.
بوی زنندۀ گوشت فاسد در فضا پیچیده بود.
این حرفه به نظر من بسیار مشمئزکننده هست.
هدف ما در شرکت، فروکاهی انبوهی از پروژه ها و کارآمدتر کردن بازاریابی و فروش است.