ترجمه‌های مریم مزدایی (٨٥)

بازدید
٢٨٩
تاریخ
٧ ماه پیش
متن
At twelve, I acquired a snooker table, and became cross-eyed as I perfected my strokes.
دیدگاه
٠

دوازده سالم که بود ، یک میز اسنووکر به چنگم افتاد و چشمم چپ شد تا ضربه هایم را بی نقص کردم . ( یعنی آنقدر تمرین کردم تا ضربه های این بازی را عالی انج ...

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
He went to heckle at their meetings.
دیدگاه
١

او رفت تا با اعتراض بلند ، میتینگ آنها را بر هم بزند.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The computer takes a few seconds to power up after it's been switched on.
دیدگاه
١

چند ثانیه طول می کشد تا کامپیوتر بعد از روشن شدن ، جان بگیرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I have been over the age of intoxication in cajolery.
دیدگاه
٠

پیرتر از آن هستم که از پاچه خاری مست شوم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Later by means of threats and cajolery, I finally got to the bottom of it.
دیدگاه
٠

بعدا ، چه با تهدید و چه با پاچه خاری ، ته و توه قضیه را در آوردم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Only a fool will believe your cajolery.
دیدگاه
٠

فقط یک احمق پاچه خاری شما را باور می کند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
They manage to sign up all the best performers.
دیدگاه
٠

آنها موفق میشوند که بهترین بازیگران را استخدام کننند. میکنن

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
You can't simply wander around squatting on other people's property.
دیدگاه
٠

ترجمه ی رها جان درست است. فقط اضافه میکنم که squatting یک نوع تصرف غیر مجاز محوطه ی بیرونی ، مثل حیاط یا باغ ، میباشد. کار ولگردها و فرصت طلب ها است.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
We should tout our wares on television.
دیدگاه
٠

ما بایست لوازم خانگی خود را در تلویزیون جار بزنیم.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
They do their best to frustrate my efforts at every turn.
دیدگاه
٠

آنها تمام تلاششان را کردند تا تلاش های مرا همواره عقیم سازند.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
She found her plans frustrated at every turn.
دیدگاه
٠

او فهمید تمام نقشه هایش همیشه عقیم گذاشته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The abbreviation PC stands for "personal computer".
دیدگاه
٠

مخفف PC , جایگزین واژه ی کامپیوتر شخصی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The Stealth bomber is meant to be invisible to radar.
دیدگاه
٠

بمب افکن رادار کریز ، به این منظور ساخته شده که برای رادار نامرئی باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Let's begone, how time flies!
دیدگاه
٠

بیایید خارج شویم. چقدر زمان تند می گذرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Do not have too many irons in the fire.
دیدگاه
٠

معادل پارسی : با یک دست دو تا هندوانه برندار.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Example is better then percept.
دیدگاه
٠

مثال بهتر از آموزه است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'd like an intro to that girl you were talking to!
دیدگاه
٠

من دوست دارم به آن دختری که تو با او حرف میزدی ، معرفی شوم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She's a staunch advocate of free trade.
دیدگاه
٠

او مدافع وفادار ( ثابت قدم ) تجارت آزاد است .

تاریخ
١ سال پیش
متن
She seemed better until her set back.
دیدگاه
١

او بنظر بهتر می رسید، تا وقتی که شکست خورد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
If you sit on that chair it will come apart!
دیدگاه
٠

این جمله برای تمسخر افراد چاق گفته می شود وقتی میخواهند جایی بنشینند : اگر ردی آن صندلی بنشینی ( از فشار اضافه وزن تو ) می شکند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I plunk down a dollar and confront my deepest fears.
دیدگاه
٠

یک دلار پیاده میشوم ، عوضش با عمیقترین ترسهایم روبرو میشوم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Plunk down your money!
دیدگاه
١

پولتان را پیاده شوید . ( یعنی پول زیاد لز شما میگیرند، باید مبلغی پیاده شوید )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Coffee is the staple of this district.
دیدگاه
٠

قهوه قلم اصلی این ناحیه است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Coconut is one of the staple exports of the islands.
دیدگاه
٠

قلم اصلی صادرات جزایر ، نارگیل است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Here are inchoate signs of life, but not as we know it, Jim.
دیدگاه
٠

اینحا نشانه های ابتدایی حیات وجود دارد ، اما نه آنطور که ما میشناسیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Problems in criminal law often start with an inchoate crime - conspiracy, attempt or incitement.
دیدگاه
٠

مشکلات در قوانین جزایی غلب با یک جرم نوپا ( ابتدایی ) آغاز می شود: تلاش یا تحریک برای توطئه.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The boss made a concession.
دیدگاه

رئیس ارفاق کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Is Swindon sliding towards Skid Row?
دیدگاه
٠

آیا سوئد دارد به محله ی عرق خورها تبدیل می شود؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
Even skid row smelled of eucalyptus.
دیدگاه
٠

حتی محله های پست بدنام هم بوی اکالیپتوس میداد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He ended up on skid row.
دیدگاه
٠

آخرش سر و کارش افتاد به محله های بدنام مشروب ردشی

تاریخ
١ سال پیش
متن
He became a skid row type of drunkard.
دیدگاه
٠

او تیپ سیاه مستهای محله های پست را گرفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was a congenital liar and usually in debt.
دیدگاه
٠

او یک دروغگوی بالفطره ( نهادینه ) و همیشه بدهکار بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Ten take away four leaves six .
دیدگاه
٠

گرچه ترجمه ی مهدی و شان هر دو درست است ، ولی فرم رایج این جمله به انگلیسی ، مجهول است. دقت کنید : four taken away ten, leaves six

تاریخ
١ سال پیش
متن
Tabloid newspapers pander to the lowest common denominator.
دیدگاه
٠

در ترجمه ی این جمله ، دو واژه ی کلیدی داریم. اول Tabloid papers به معنی روزنامه جنجالی است. بار مفهومی بدی دارد . ( متضاد جریده ی وزین ) . دوم واژه C ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
He got the sack for petty thieving.
دیدگاه
٠

Petty به معنی جزئی، در اینجا ترجمه ی کورش ، دله دزدی ، درست است و بهتر از آن ، آفتابه دزدی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Many motorcyclists flout the law by not wearing helmets.
دیدگاه

موتورسواران با نگذاشتن کلاه ایمنی بر سر ، قانون را مسخره می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They bristle at attempts to compare their schools to others.
دیدگاه
٠

آنها از هر کوششی که مدرسه هایشان را با بقیه مقایسه کند ، کفرشان در می آید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The staff bristle with efficiency.
دیدگاه
٠

کادر ، با کارایی کفرش در می آید. ( نمیعهمم منظور جمله چیست. آیا دارد تمسخر می کند یا کنایه می زند؟ )

تاریخ
١ سال پیش
متن
It is difficult to cajole him into consent.
دیدگاه
٠

, این مشکل است که زیر پایش بنشینی تا رضایت دهد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Somehow he always manages to outwit his opponents.
دیدگاه
٠

او یک جور هایی همیشه رقبایش را می پیچند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Do pornographic books pervert those who read them?
دیدگاه
٠

Pervert , بصورت اسم ، در فیلم های سینمایی ، بصورت توهین و فحش بکار برده می شود. وفقط به معنی آدم منحرف جنسی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
In the history of ideas, it is always specious to divide matters into a before and an after.
دیدگاه
١

در تاریخچه ایده ها ، این غلط انداز است که مسائل را به ماقبل و بعدی تقسیم کنیم. ( منظور این است که ایده نو همیشه مهم است و ربطی به حوادث قبلی و بعدی ن ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
There was complete mayhem after the explosion.
دیدگاه
٠

بعد از انفجار ، هرج و مرج پیش آمد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She's very blase about parties.
دیدگاه
٠

او نسبت به مهمانی ها بی اعتنا بود . ( از بس مهمانی رفته بود )

تاریخ
١ سال پیش
متن
The film star is blase about endless flattery now.
دیدگاه
٠

از بس از ستاره سینما تملق گفته بودند، بی اعتنا شده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Kids have become blase about violence on television.
دیدگاه
١

کودکان در برابر خشونت در تلویزیون ، بی اعتنا شده اند. ( بر اثر زیاد دیده شدن . زیرا blase مفهوم بی اعتنایی بر اثر زیاد جلوی چشم بودن یاآسان در دسترس ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
They were horrified by the outrage before their eyes.
دیدگاه
٠

از هتک حرمتی که پیش چشمشان اتفاق افتاده بود ، وحشت زده بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Cold winds blow off the Siberian high pressure from October to April.
دیدگاه
٠

بادهای سرد هوای پر فشار سیبری را تخلیه می کنند. ( ترجمه ی گوگل کاملا مفهوم برعکس را میرساند )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Just blow off his comments, he's only joking.
دیدگاه
٠

توصیه هایش را بسپارش به باد هوا. او فقط مسخره می کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I went jogging to blow off some steam.
دیدگاه
٠

رفتم دویدمتا خشمم را بدهم باد هوا.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She kept interrupting our discussion with facetious remarks.
دیدگاه
٠

او بحث جدی ما را مدام با شوخی های بیجا قطع میکرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was so facetious that he turned everything into a joke.
دیدگاه
١

او از بس شوخی بیجا می کرد از هر چیزی جوک ساخته بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
No one likes to think that they're expendable.
دیدگاه
٠

هیچ کس دوست ندارد که بی مصرف تلقی شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The creation of an efficient and sustainable transport system is critical to the long-term future of London.
دیدگاه
٠

این حیاتی است که برای ترابری در لندن ، یک سیستم کارآمد پایدار و کارآمد ایجاد شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Nothing ever seems to ruffle Susan.
دیدگاه
٠

به نظر نمی آید چیزی روی اعصاب سوزان راه برود. ( او ازهیچ چیز به هم نمی ریزد )

تاریخ
١ سال پیش
متن
The deposition of Nepos and then that of Romulus Augustulus in 476 saw the end of the line of western Roman emperors.
دیدگاه
٠

عزل ( براندازی ) نپوس و پس از آن ، رومولوس آگوستوس ، در سال ۴۷۶ ، پایان خط امپراطوران روم غربی بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Most of Manhattan is laid out in/on a grid pattern with avenues going north-south and streets east-west.
دیدگاه
٠

بیشتر منهتن روی یک الگوی شبکه ای شطرنجی قرار گرفته، با بزرگراه های شمالی جنوبی و خیابان ها در

تاریخ
١ سال پیش
متن
It is better to wear out than to rust out.
دیدگاه
١

فرسوده بشوی بهتر است تا اینکه زنگ بزنی. ( یعنی پاشو از فعالیت بخاطر کهنه شدن نترس، بنشینی مثل آهن کار نکرده زنگ میزنی. )

تاریخ
١ سال پیش
متن
He wore out his sneakers.
دیدگاه
٠

او کتانی هایش را کهنه کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Running is strenuous exercise.
دیدگاه
٠

دویدن ورزش سنگینی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I finally went to the doctor so my husband would quit badgering me about it.
دیدگاه

سرانجام رفتم دکتر، بنابراین شوهرم دست از ذله کردن من کشید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The quack's medicines consisted mainly of alcohol and odd flavorings.
دیدگاه
٠

داروهای تقلبی ، عمدتا الکل و طعم دهنده های غیر عادی را شامل می شوند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
His father was an artless man who, being ingenuous himself, found it hard to recognize deceit in others.
دیدگاه
٠

پدرش مرد ساده ای بود، انسانی چنان خالص که بسختی فریبکاری دیگران را تشخیص میداد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Fresh paint perked up the house.
دیدگاه
٠

رنگ تازه به خانه حالو هوایی داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The dog's ears perked up at the sound.
دیدگاه
٠

گوشه ای سگ از این صدا ، تیز شد و راست ایستاد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He perked up at the good news.
دیدگاه
٠

خبرهای خوب به او حال داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He and his brother are alike.
دیدگاه
٠

در مورد شبیه بودن دو نفر از نظر قیافه ، واژه ی identical بکار می رود. بنابراین ترجمه گوگل درست نیست. Alike بیشتر برای نحوه رفتار و منش بکار می رود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The Mount Dora we take for granted seems like paradise to her.
دیدگاه
٢

کوهستان دورا ، که ما آنرا مفت خود می دانستیم، برای او بهشت بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It was a vexatious summons, and none of them turned up.
دیدگاه
٠

این فراخوان آزار دهنده بود و کسی محل بهش نگذاشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Philby remained bitter towards Burgess, whose defection had thrown suspicion on him and ultimately led to his unmasking.
دیدگاه
٠

فیلمی به بورگس بدگمان ماند، چرا که گریز او باعث شده بود سوئ ظن متوجهش شود که سرانجام هم ، نقاش را برداشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
My toes and fingers are tingling with the cold.
دیدگاه
٠

شست پاهایم و انگشتانم بر اثر سرما سوزن سوزن میشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
White was both visionary and rationalist.
دیدگاه
٠

وایت ( اسم کسی است ) هم الهام گیرنده بود هم واقع گرا.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The ideas of a visionary may seem impractical to us.
دیدگاه
٠

ایده های ملهم شدن ( الهام گرفتن ) ممکن است برای ما غیر قابل اجرا باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A truly great inventor, such as Henry Ford, is not simply an inventor, but a visionary.
دیدگاه
٠

مخترع بزرگی چون هنری فورد، یک مخترع ساده نیست ، یک الهام گیرنده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He kept a sweatshop if anyone did.
دیدگاه
٠

او بیگارخانه خود را نگه داشت ، همانطور که هرکس دیگری نیز .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The Oilers called timeout before the ball was snapped, so there was no penalty.
دیدگاه
٠

( oiler نام یک تیم ورزشی هاکی است )

تاریخ
١ سال پیش
متن
The higher court upheld the lower court's decision.
دیدگاه
٠

( تنفیذ حکم ) اصطلاح تخصصی تری است تا ( تایید حکم )

تاریخ
١ سال پیش
متن
I regard your opinion highly.
دیدگاه
٠

من به نظر شما توجه شایان دارم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Let's make plans regarding your visit.
دیدگاه
٢

بیایید طرح های مربوط به ویزیت شما را بررسی کنیم

تاریخ
١ سال پیش
متن
The meat is being swum in gravy.
دیدگاه
٠

گوشت در آبگوشت شناور است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A couple of boozy revellers dropped their trousers.
دیدگاه
٠

چند نفر از اراذل مست ، شلوارشان را در آوردند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Have you considered hire purchase and leasing as well as outright purchase?
دیدگاه
٠

آیا شما خرید قسطی و کرایه را با خرید نقد یکی میدانید ؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
Bach often used counterpoint in his keyboard compositions, with each hand playing a different version of the same melody.
دیدگاه
٠

( توضیح ابتدایی ) : کانترپوینت نوعیاز موسیقی است که باخ استادش بود و در آن دو ملودی بی ربط و گاه متضاد، با هم هماهنگ می شوند. نمونه اش آهنگ توگاتا و ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
The most disquieting thing about the scofflaw spirit is its extreme infectiousness.
دیدگاه
٠

آزار دهنده ترین چیز در مورد کسانی که قوانین ترافیکی را رعایت نمی کنند این است که رفتارشان سایتی است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This was interfaith dialogue in the raw.
دیدگاه
٠

گفتگوی بین ادیان هنوز در ابتدای راه بود. ( خیلی تازه بود )