ترجمه‌های مریم مزدایی (٦٣)

بازدید
٣٦
تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Coffee is the staple of this district.
دیدگاه
٠

قهوه قلم اصلی این ناحیه است.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Coconut is one of the staple exports of the islands.
دیدگاه
٠

قلم اصلی صادرات جزایر ، نارگیل است.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Here are inchoate signs of life, but not as we know it, Jim.
دیدگاه
٠

اینحا نشانه های ابتدایی حیات وجود دارد ، اما نه آنطور که ما میشناسیم.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Problems in criminal law often start with an inchoate crime - conspiracy, attempt or incitement.
دیدگاه
٠

مشکلات در قوانین جزایی غلب با یک جرم نوپا ( ابتدایی ) آغاز می شود: تلاش یا تحریک برای توطئه.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
The boss made a concession.
دیدگاه
٠

رئیس ارفاق کرد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Is Swindon sliding towards Skid Row?
دیدگاه
٠

آیا سوئد دارد به محله ی عرق خورها تبدیل می شود؟

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Even skid row smelled of eucalyptus.
دیدگاه
٠

حتی محله های پست بدنام هم بوی اکالیپتوس میداد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He ended up on skid row.
دیدگاه
٠

آخرش سر و کارش افتاد به محله های بدنام مشروب ردشی

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He became a skid row type of drunkard.
دیدگاه
٠

او تیپ سیاه مستهای محله های پست را گرفت.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
He was a congenital liar and usually in debt.
دیدگاه
٠

او یک دروغگوی بالفطره ( نهادینه ) و همیشه بدهکار بود.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Ten take away four leaves six .
دیدگاه
٠

گرچه ترجمه ی مهدی و شان هر دو درست است ، ولی فرم رایج این جمله به انگلیسی ، مجهول است. دقت کنید : four taken away ten, leaves six

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Tabloid newspapers pander to the lowest common denominator.
دیدگاه
٠

در ترجمه ی این جمله ، دو واژه ی کلیدی داریم. اول Tabloid papers به معنی روزنامه جنجالی است. بار مفهومی بدی دارد . ( متضاد جریده ی وزین ) . دوم واژه C ...

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
He got the sack for petty thieving.
دیدگاه
٠

Petty به معنی جزئی، در اینجا ترجمه ی کورش ، دله دزدی ، درست است و بهتر از آن ، آفتابه دزدی است.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Many motorcyclists flout the law by not wearing helmets.
دیدگاه

موتورسواران با نگذاشتن کلاه ایمنی بر سر ، قانون را مسخره می کنند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
They bristle at attempts to compare their schools to others.
دیدگاه
٠

آنها از هر کوششی که مدرسه هایشان را با بقیه مقایسه کند ، کفرشان در می آید.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The staff bristle with efficiency.
دیدگاه
٠

کادر ، با کارایی کفرش در می آید. ( نمیعهمم منظور جمله چیست. آیا دارد تمسخر می کند یا کنایه می زند؟ )

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
It is difficult to cajole him into consent.
دیدگاه
٠

, این مشکل است که زیر پایش بنشینی تا رضایت دهد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Somehow he always manages to outwit his opponents.
دیدگاه
٠

او یک جور هایی همیشه رقبایش را می پیچند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Do pornographic books pervert those who read them?
دیدگاه
٠

Pervert , بصورت اسم ، در فیلم های سینمایی ، بصورت توهین و فحش بکار برده می شود. وفقط به معنی آدم منحرف جنسی است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
In the history of ideas, it is always specious to divide matters into a before and an after.
دیدگاه
١

در تاریخچه ایده ها ، این غلط انداز است که مسائل را به ماقبل و بعدی تقسیم کنیم. ( منظور این است که ایده نو همیشه مهم است و ربطی به حوادث قبلی و بعدی ن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
There was complete mayhem after the explosion.
دیدگاه
٠

بعد از انفجار ، هرج و مرج پیش آمد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
She's very blase about parties.
دیدگاه
٠

او نسبت به مهمانی ها بی اعتنا بود . ( از بس مهمانی رفته بود )

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The film star is blase about endless flattery now.
دیدگاه
٠

از بس از ستاره سینما تملق گفته بودند، بی اعتنا شده بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Kids have become blase about violence on television.
دیدگاه
١

کودکان در برابر خشونت در تلویزیون ، بی اعتنا شده اند. ( بر اثر زیاد دیده شدن . زیرا blase مفهوم بی اعتنایی بر اثر زیاد جلوی چشم بودن یاآسان در دسترس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
They were horrified by the outrage before their eyes.
دیدگاه
٠

از هتک حرمتی که پیش چشمشان اتفاق افتاده بود ، وحشت زده بودند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Cold winds blow off the Siberian high pressure from October to April.
دیدگاه
٠

بادهای سرد هوای پر فشار سیبری را تخلیه می کنند. ( ترجمه ی گوگل کاملا مفهوم برعکس را میرساند )

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Just blow off his comments, he's only joking.
دیدگاه
٠

توصیه هایش را بسپارش به باد هوا. او فقط مسخره می کند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
I went jogging to blow off some steam.
دیدگاه
٠

رفتم دویدمتا خشمم را بدهم باد هوا.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
She kept interrupting our discussion with facetious remarks.
دیدگاه
٠

او بحث جدی ما را مدام با شوخی های بیجا قطع میکرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He was so facetious that he turned everything into a joke.
دیدگاه
٠

او از بس شوخی بیجا می کرد از هر چیزی جوک ساخته بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
No one likes to think that they're expendable.
دیدگاه
٠

هیچ کس دوست ندارد که بی مصرف تلقی شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The creation of an efficient and sustainable transport system is critical to the long-term future of London.
دیدگاه
٠

این حیاتی است که برای ترابری در لندن ، یک سیستم کارآمد پایدار و کارآمد ایجاد شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Nothing ever seems to ruffle Susan.
دیدگاه
٠

به نظر نمی آید چیزی روی اعصاب سوزان راه برود. ( او ازهیچ چیز به هم نمی ریزد )

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The deposition of Nepos and then that of Romulus Augustulus in 476 saw the end of the line of western Roman emperors.
دیدگاه
٠

عزل ( براندازی ) نپوس و پس از آن ، رومولوس آگوستوس ، در سال ۴۷۶ ، پایان خط امپراطوران روم غربی بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Most of Manhattan is laid out in/on a grid pattern with avenues going north-south and streets east-west.
دیدگاه
٠

بیشتر منهتن روی یک الگوی شبکه ای شطرنجی قرار گرفته، با بزرگراه های شمالی جنوبی و خیابان ها در

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It is better to wear out than to rust out.
دیدگاه
١

فرسوده بشوی بهتر است تا اینکه زنگ بزنی. ( یعنی پاشو از فعالیت بخاطر کهنه شدن نترس، بنشینی مثل آهن کار نکرده زنگ میزنی. )

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He wore out his sneakers.
دیدگاه
٠

او کتانی هایش را کهنه کرد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Running is strenuous exercise.
دیدگاه
٠

دویدن ورزش سنگینی است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I finally went to the doctor so my husband would quit badgering me about it.
دیدگاه

سرانجام رفتم دکتر، بنابراین شوهرم دست از ذله کردن من کشید.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The quack's medicines consisted mainly of alcohol and odd flavorings.
دیدگاه
٠

داروهای تقلبی ، عمدتا الکل و طعم دهنده های غیر عادی را شامل می شوند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
His father was an artless man who, being ingenuous himself, found it hard to recognize deceit in others.
دیدگاه
٠

پدرش مرد ساده ای بود، انسانی چنان خالص که بسختی فریبکاری دیگران را تشخیص میداد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Fresh paint perked up the house.
دیدگاه
٠

رنگ تازه به خانه حالو هوایی داد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The dog's ears perked up at the sound.
دیدگاه
٠

گوشه ای سگ از این صدا ، تیز شد و راست ایستاد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He perked up at the good news.
دیدگاه
٠

خبرهای خوب به او حال داد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He and his brother are alike.
دیدگاه
٠

در مورد شبیه بودن دو نفر از نظر قیافه ، واژه ی identical بکار می رود. بنابراین ترجمه گوگل درست نیست. Alike بیشتر برای نحوه رفتار و منش بکار می رود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The Mount Dora we take for granted seems like paradise to her.
دیدگاه
٢

کوهستان دورا ، که ما آنرا مفت خود می دانستیم، برای او بهشت بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It was a vexatious summons, and none of them turned up.
دیدگاه
٠

این فراخوان آزار دهنده بود و کسی محل بهش نگذاشت.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Philby remained bitter towards Burgess, whose defection had thrown suspicion on him and ultimately led to his unmasking.
دیدگاه
٠

فیلمی به بورگس بدگمان ماند، چرا که گریز او باعث شده بود سوئ ظن متوجهش شود که سرانجام هم ، نقاش را برداشت.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
My toes and fingers are tingling with the cold.
دیدگاه
٠

شست پاهایم و انگشتانم بر اثر سرما سوزن سوزن میشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
White was both visionary and rationalist.
دیدگاه
٠

وایت ( اسم کسی است ) هم الهام گیرنده بود هم واقع گرا.

١