پیشنهادهای میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٨١)
● گرچه، البته ، اما ( هم معنی although ) ● as though: انگاری، انگار که . . ● گاهی اوقات که اخر جمله بعد از یه ویرگول میاد معنی "اصلا" میده: ? Why ...
طرز فکره دیگه! هر کس یه جوری فکر میکنه دیگه!
چه بدجنس، چقدر نامرد!
. . . Be struck on/by از چیزی ( یا کسی ) شوکه شدن، جا خوردن
ظلمات، سیاهی، تاریکی
■اسم: ● کمیسیون ( شورایی که به منظور رفع و رجوع مشکلی تشکیل و به افرادی مسئولیت داده میشود. ● کمیسیون ( حق العمل، حق دلالی ) ● تقاضایی که برای یک ه ...
از اونایی که دوست داری
Get a move on: جنبیدن، عجله کردن
فیلمی که در آن بازیگران به خوبی انتخاب شدند ( یعنی مناسب نقش خود هستند )
● پوشاندن ( با لباس دیگر ، یا لایه ای از کاغذ به دور چیزی ) ● لباس ( گرم ) پوشیدن ● کار یا قرار خود رو به انجام رساندن ● be wrapped up in sth: چیزی ...
پیش بینی کننده ( مخصوصا وضعیت آب و هوایی )
تخلیه شده خالی از سکنه شده
● گرمسیری، استوایی ● خیلی گرم و مرطوب
کارشناس هواشناسی، هواشناس
موج گرما، بادگرم
جزیزه ( بیشتر در شعر کاربرد دارد ) جزایر ( مثلا جزایر بریتانیا British Isles )
مدید، طولانی مدت
مقدار، میران ، مبلغ ■ فقط دوستان تو تلفظ این کلمه دقت کنن که "اِ
مانع، پرچین، حایل کننده بین دو قسمت ■ سد آبی: dike= dyke
غالبِ اکثریت
نقش خود را ایفا کردن، سهم خود را ادا ردن
بی فایدست، فایده ای نخواهد داشت . . . فعل بعد از آن ing دار خواهد بود. ■ با احترام به دوستان، ترجمه " خوب نیست" که یک عبارت توصیه ای هستش برای این ...
● به احتمال خیلی زیاد ● احتمال
● محکم بگیرش، سفت نگهش دار ● یه لحظه ( وقتی پشت تلفن میخوایم به کسی بگیم چند لحظه گوشی رو نگه داره ) ● چی شد؟ ها؟ ( وقتی از حرف یا صحبت کسی تعجب میک ...
● نوشیدنی انرژی زا ● نوشیدنی تلخ مزه ای که به همراه نوشیدنی های الکلی مصرف میشود ● صفا، رویداد فرح بخش ● مایع تقویت کننده مو ● نت اول از هشت نت موسیقی
سطل یا مخرنی که مردم بطری های شیشه ای خالی را به منظور بازیافت در آن می گذارند
سطل یا مخرنی که مردم بطری های شیشه ای خالی را به منظور بازیافت در آن می گذارند
منجمد بدون حرکت
حله قبوله ( معمولا بعد از شرطبندی استفاده میشه )
مرتب، پابرجا، با قاعده همیشگی و معمول معمولی، عادی
اسم: ● پیشکش، هدیه ای به منظور قدردانی ● ژتون ● کارت هدیه ای که به منظور خاصی تهیه شده، مثل کارت ( یا کپن ) هدیه بیست دلاری کتاب، نه کارتی که در آن پ ...
هزینه چیزی را نگرفتن، اشانتیون دادن
کادو کردن، پیچیدن هدیه با کاغذ کادو
یادبود
● تعداد وقوع ● high/low incidence بیشترین/ کمترین میزان ابتلا
در هر عرض و طول جغرافیایی که باشید دو بار در سال مدت زمان شب و روز برای شما یکی میشود، یکی ۳۰ شهریور و اون یکی رو اگه گفتین؟! به این زمان ها در اصطلا ...
چه در نیمکره شمالی باشیم و چه جنوبی، دو بار در سال خورشید در جنوبی ترین و شمالی ترین نقطه نسبت به خط استوا دیده خواهد شد، حال اگر در نیمکره شمالی باش ...
●تاکنون, قبل این ● همین تازه، همین الانه Would you drink tea? No, thanks, i already have one. ● همین الانشم Hurry up, we're already late. ●هنو ...
البته اینم بگم، ناگفته نمونه که . . .
راستو ریست کردن
خودبین
زودباور
لج کسی را درآوردن، رو مخ کسی بودن، عصبی کردن
تباهی، لعنت
گورتو گم کن، گم شو
سرزدن
تکه، بخش کوچک از یک چیز بزرگتر
● ماهیت، تمامیت ● تشکیلات
دیوانه، مجنون
روزنه، منفذ ( بر روی پوست بدن یا گیاه ) به دقت مطالعه کردن، موشکافانه خواندن