پیشنهاد‌های میثم علیزاده لشکانی (٢,٤٩١)

بازدید
٤,٥٥٩
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گستره، طیف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

●شروع به کار کردن ( در ابتدا ) ● عازم شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

● صدای پا, صدای قدم ها ( با ردپا اشتباه گرفته نشه که میشه footprint یا footmark ) □ follow in somebody's footstep پا جا پای کسی گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

● پیشنهاد دادن ● ارائه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کمک در انجام کتری، دستی رسوندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

راحت، بی دردسر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

■ فعل ● ملتفت شدن، متوجه شدن ● be/get noticed مورد توجه قرار گرفتن ( دادن ) ■اسم ● توجه ● هشدار

پیشنهاد
١٣

حال کردن با چیزی

پیشنهاد
٣

مهارتهای مورد نیاز کاری رو فرا گرفتن، لم چیزی رو بلد شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مدت زمان طولانی، عملکرد درازمدت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

● به خودی خود مهم نیست و در واقع فقط برای جا پر کردن است. مثل بتونه برای رنگ کاری، ماده پروتز کننده پوست، عکس و نوشته هایی که در روزنامه فقط برای پر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

شدید، فشرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

● تحت تاثیر قرار دادن. به تحسین واداشتن ● ارزش و اهمیت چیزی را تبیین کردن ● نشان گذاردن، مهر زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

■به عنوان صفت: پشتی، عقبی ( مثلا پای عقبی گاو، در کل مربوط به حیوانات میشه ) ■ به عنوان اسم: گوزن ماده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

● اهل خانه، سکنه ● خانگی، اهلی ● شناخته شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

قرارداد هم خانه شدن با افراد بومی یه کشور و اجاره نشینی در یکی از اتاق ها مثلا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

● نسبت دادن ● خصیصه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خرج، مصرف، هزینه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

● پر کالری، چاق کننده ● گرمازا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تمرین دهنده، اسباب تمرین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

ارتقا، افزایش کارایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تناسب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به همان اندازه قابل سرزنش، به همان اندازه مقصر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

با وجود اینکه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رسیدن به آن یا پیدا کردنش ( مثلا مقدار یا تعداد ) سخت است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پیدا کردن یا رسیدن ( به مقدار و تعداد واقعیش ) سختتره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

● بیضی شکل ● نوشته یا سخنرانی که فهم آن سخت است ( با منظور )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خرتو پرت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به شخصه. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلکسیون، مجموعه محصولات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی ( کار، درزش، فعالیت ) که باهاش حال میکنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی ( کار، ورزش، فعالیت ) که باهاش حال میکنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شخص مشتاق ● این کلمه اسم است نه صفت، برای همین یک "شخص" مشتاق مورد نظر است نه مشتاق به عنوان صفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بجنب، عجله کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اهمیتی نمیدم، مهم نیست برام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گمان نکنم ( که اینطور باشه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بدم نبود اگه. . . ، بدم نمیاد اگه. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خواب لحظه ای ( در واقع بیشتر از چند ثانیه طول نمیکشد و اغلب بر اثر خستگی و یا استعمال مواد مخدر رخ میدهد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

● مفید ● دم دست ● حرفه ای در کار کردن با handy with

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

● مبله کردن یا اثاث ریختن توی خونه یا اتاق تجهیز کردن، فراهم کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جا حوله ای ● در حمام یا استخرها برای آویزان کردن حوله ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

● شروع کردن کاری ● تازه وارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بهانه گیری و لج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

● نگران قضاوت دیگران ( در مورد انسان ) ● با وسواس و دقت کار شده ( در مورد اثر هنری یا نوشته )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

● هم دوره، هم سن ● به سختی و با کنجکاوی نگریستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به تنهایی و بدون کمک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

● چهار دستو پا راه رفتن ● راه رفتن حشره ها ● خیلی کند حرکت کردن وسایل نقلیه ● پاچه خواری کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

● مهمان نوازی، غریب نوازی ● تشریفات و تدارکات گردشگری، هتل داری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

● راست و ریست کردن ● سوا کردن ● حل و فصل کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

● برآورد ( معمولا s میگیره تو این معنی projections ) ● پیش آمدگی، برآمدگی ● نشان دادن فیلم و غیره با پروژکتور ● تجسم