پیشنهاد‌های میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٧١)

بازدید
٢,٤١٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خدا کنه ( که اینجور بشه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی کسی رو دوست داشتن ( معمولا وقتی کسی رو میشناسی و میدونی که ادم خوبیه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

چه بد! خیلی بد شد که! حیف! شرم آوره که. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

● عالی، توپ، محشر ● شگفت انگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

● موسیقی دونفره ( قسمتی از آهنگ که باید دونفره خوانده شود ) ● دو شخص که با هم کارهای فان و جالب انجام میدهند. ممکن است هنرمند باشن و کارهای هنری انج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

● جنون ● خروشیدن، با عصابنیت زیاد رفتار کردن ○ یک اصطلاح: be all the rage مد و محبوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

● طولی ● درازمدت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

● جنون ● خروشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بزنگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برآمدن، برخاستن، پدیدار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

قابلیت اعتماد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ادای صوت و کلام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

● خشک و تشنه ● خشک شده از گرما، بوداده ( ذرت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فایق آمدن بر انجام کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بی اهمیت، جزیی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

با علم به این

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پسرک، بچه جون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

● به انتها نزدیک شدن ● draw on something از چیزی بهره جستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

الگوی رفتاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رایزنی، مشورت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

● پردازش ● فرایند، رویه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

● مورد بحث ● شک برانگیز ( موضوع )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دچار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

● پژواک ● پیامد منفی و مزمن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خرابی، اختلال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مضر، آسیب زننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضایعه، نقصان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

اولیه، مقدماتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در مجموع، روی هم رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ارزش گذاری کردن، ارزیابی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

● تمرین، فعالیت ● تکنیک، شیوه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

● مد، رایج ● روش ، شیوه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مستعد، به طور بالقوه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

منجر به چیزی شدن، بالغ بر مقداری شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

همان طور که انتظار میرفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

از یک نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

از نسل و تبار گروهی یا شخصی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بطور ریشه ای، از بیخ و بن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وقار، متانت، توازن بین روح و جسم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

● رفت و آمد کردن به محلی ( در مورد ارواح ) ● نگران کردن، غمگین کردن ● معضل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

● اکسیر ● نوشدارو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

بدون توقف ادامه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

● چپ ● اگر قبلش the بیاید یعنی حزب چپ ● باقی There aren't any left in city هیچ جایی تو شهر باقی نمونده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

منجمد، یخ زده میخکوب گذشته freeze

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

● بورس اوراق بهادار، بازار بورس Stock market هم میگن ● خرید و فروش سهام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

شماره امداد یا اطلاعات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

● تبادل اطلاعات کردن ● آگاهانیدن، باخبر ساختن ( دیگران از احساس خود ) ● ارتباط برقرار کردن ● منتقل کردن بیماری ( در این معنا معمولا به حالت پسیو به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

● keep up: ادامه دادن به انجام کاری، ول نکردن ● keep up with: در تماس بودن ، در ارتباط بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

● نسبتا، به طور نسبی ● عادلانه، به طور عادلانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سر دراوردن ( از اینکه چه خبره ) ، در ارتباط بودن Feel in touch with something