midmorning

جمله های نمونه

1. By midmorning the park was already lively with families enjoying thrill rides and grilled bratwurst.
[ترجمه گوگل]در اواسط صبح، پارک با خانواده‌هایی که از سواری‌های هیجان‌انگیز و براتوورست کبابی لذت می‌برند، سرزنده بود
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح، پارک با خانواده هایی که از سواری لذت می بردند و bratwurst گریل شده لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The neurological symptoms then disappear by midmorning.
[ترجمه گوگل]سپس علائم عصبی تا نیمه صبح ناپدید می شوند
[ترجمه ترگمان]علائم عصبی بعد از ظهر ناپدید میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At midmorning they were moving furniture around.
[ترجمه گوگل]در نیمه های صبح آنها در حال جابجایی اثاثیه در اطراف بودند
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح اثاثیه را جابجا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By midmorning, we were done with the Eiffel Tower and had set off for Versailles.
[ترجمه گوگل]تا نیمه های صبح، کارمان با برج ایفل تمام شد و به سمت ورسای حرکت کردیم
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح، ما با برج ایفل انجام شد و به سوی ورسای حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By midmorning, nearly half of the Americans were wounded, but the militants directed their gunfire on the arriving medevac helicopters, preventing them from landing.
[ترجمه گوگل]تا نیمه صبح، نزدیک به نیمی از آمریکایی ها مجروح شدند، اما ستیزه جویان تیراندازی خود را به سمت هلیکوپترهای مدواک که در حال ورود بودند، هدایت کردند و از فرود آنها جلوگیری کردند
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح، نزدیک به نیمی از آمریکایی ها زخمی شدند، اما شبه نظامیان به تیراندازی خود بر روی هلیکوپترهای medevac رسیدند و از فرود آمدن آن ها جلوگیری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By midmorning, thirty of the boot-camp inmates, along with fifteen prisoners from the county jail, were en route to the Sny.
[ترجمه گوگل]تا نیمه صبح، سی نفر از زندانیان کمپ چکمه ای، همراه با پانزده زندانی از زندان شهرستان، در مسیر اسنی بودند
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح، سی نفر از زندانیان اردوگاه به همراه پانزده زندانی از زندان استان در مسیر to قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are at their best between midmorning and late afternoon.
[ترجمه گوگل]آنها بین نیمه صبح تا اواخر بعد از ظهر در بهترین حالت خود هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها بین اواسط صبح و اواخر بعد از ظهر در بهترین حالت خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Midmorning, she took a break to give instructions to the household help; then, still in bed, she continued to write until noon.
[ترجمه گوگل]او در اواسط صبح استراحت کرد تا به کمک خانواده دستور دهد سپس، هنوز در رختخواب، تا ظهر به نوشتن ادامه داد
[ترجمه ترگمان]پس از چند دقیقه استراحت، دستور داد تا به کمک خدمتکاران دستور دهد؛ و سپس، همچنان در بس تر، تا ظهر به نوشتن ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By midmorning, people had begun to call at the house, for in Lahore word travelled quickly.
[ترجمه گوگل]در نیمه صبح، مردم شروع به تماس با خانه کرده بودند، زیرا در لاهور کلمه به سرعت در حال سفر بود
[ترجمه ترگمان]در اواسط صبح، افراد شروع به تماس با خانه کردند، زیرا در لاهور به سرعت سفر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The midmorning dance is for schoolchildren. The formal noon processional is the main event, with the men in top hats and frock coats, the women in gowns.
[ترجمه گوگل]رقص نیمه صبح برای دانش آموزان مدرسه است مراسم تشریفات رسمی ظهر رویداد اصلی است که مردان با کلاه‌های بالا و کت و زنان با لباس مجلسی برگزار می‌شوند
[ترجمه ترگمان]رقص اواسط صبح برای بچه های مدرسه ای است ظهر رسمی دسته، رویداد اصلی است، با مردانی که کلاه لگنی بر سر و فراک می پوشند، زن ها با جامه های بلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By midmorning Thursday, Egypt's army appeared to be stopping all demonstrators from entering the square.
[ترجمه گوگل]در اواسط بامداد پنجشنبه، به نظر می رسید که ارتش مصر مانع از ورود همه تظاهرکنندگان به میدان می شود
[ترجمه ترگمان]در اواسط روز پنج شنبه، به نظر می رسید که ارتش مصر تمام تظاهر کنندگان را از ورود به میدان متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It appears to be an ideal resting place for lunch or a midmorning coffee break.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک مکان استراحت ایده آل برای ناهار یا یک استراحت قهوه در نیمه صبح باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک مکان استراحت ایده آل برای ناهار یا قهوه قبل از ظهر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Light shares were up 3 real at 328 reais in midmorning trading on the Sao Paulo stock market.
[ترجمه گوگل]در معاملات اواسط صبح در بازار سهام سائوپائولو، سهام سبک با 3 واقعی افزایش به 328 رئال رسید
[ترجمه ترگمان]سهام نور در بازار سهام اواسط صبح در بازار سهام سائو پائولو، ۳ % واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• middle of the morning, before noon

پیشنهاد کاربران

حوالی 10 صبح ( طبق تعریف بریتانیکا )
پیش از ظهر
وسطای صبح، معمولا ساعت بین ۸ تا ۱۱

بپرس