پیشنهادهای زینب سرآمد (٢٦٤)
جا دادن، جا سازی کردن، داخل چیزی قرار دادن
منظورت این بود، جدی گفتی
برآورد مجدد، تخمین دوباره
به محض اینکه ( short form =asap )
ذهن شگفت انگیز
تو نهایت زندگی من هستی. You are the end of my life
از شخصیت های سریال کودکانه آمریکایی Sesame street
برانگیخته، تهییج شده، هیجان زده
زیر آبگذر، راه آب زیر گذر A structure that channels water past an obstacle, it may be made from a pipe.
نام مذکر 1. Zachary or zechariah ( ذکریا )
پر از غلط و اشتباه Full of mistakes
روستایی نادان , آدم بی دست و پا
immediately
Capital punishment ( death penalty )
acquisition کسب، تحصیل، اکتساب، هدف یابی، فراگیری
1. A rural and small town in the Launceston region of Tasmania 2. An American swimmer
سالم تر، بهداشتی تر، تندرست تر
دست بدست دادن عروس و داماد، بخشیدن، فاش کردن
یکپارچه کردن، یکدست کردن
از آنجائیکه، وقتیکه، زمانیکه، همانند، همانطور که، مانند
در آمیختگی، گیج کننده
علاوه بر معانی ذکر شده به معنای: خفن، باحال و معرکه نیز می آید.
A bad word ( informal )
خدا نکنه، حاشا
dear
پشت و رو بودن لباس The front side of the item of clothing is on your back and backside of it on your front
When you buy something that you don't really want . خرید بدون برنامه ریزی
تجزیه و تحلیل قدرت
پوچ، بی معنی، مزخرف Your words are nonesense
suddenly feel frightened so that you can not think wisely دستپاچه شدن، هول شدن
One who is careful about orhers' feelings با ملاحظه
a person who attacks others to steal their money جیب بر
با ماشین به پنجره فروشگاهی زدن و داخل آن شدن برای دزدیدن کالا
ارجحیت، الویت
Medlar
ملکه زیبایی کره
باز کردن بسته بندی
Wind them up آزردن آنها
tissue دستمال کاغذی
a difficult, boring and unhappy life
بنگاه مشاور املاک
easily made to feel sick or disgusting کسی که خیلی زود از چیزی حالش بهم می خورد.
Public services خدمات عمومی ( آب، برق، گاز، تلفن )
مهارت داشتن در فناوری
جزیره ای در شیلی در جنوب شرقی اقیانوس آرام که بخاطر صدها مجسمه ی عجیبی که آنجا وجود دارد معروف است.
کلمه فرانسوی به معنای چراغ سقفی اتومبیل
جلوی جریانی را گرفتن
به هیچ وجه
تو ایکی ثانیه in a second
عقده برتربینی