پیشنهادهای زینب سرآمد (٢١٩)
علاوه بر معانی ذکر شده: زن قوی که بجای همسرش که به جنگ رفته کار می کند.
تعریق، عرق ریختن
نوعی تزئین برای روی انواع شیرینی و دونات که از شکر، سفیده تخم مرغ و رنگهای خوراکی تشکیل شده است. اولین بار ملکه الیزابت جهت تزئین کیک عروسی اش با شاه ...
I have got to go باید بروم، مجبورم بروم
rush up یورش بردن حمله کردن باعجله کاری را انجام دادن
قتل قضایی فردی بی گناه اعدام فردی بی گناه ( وقتی روند رسیدگی به پرونده عادلانه نباشد )
Cantor/chanter آوازه خوان مذهبی در گروه های مسیحی یا یهودی که بصورت تک خوان اجرا میکند
کنترل معکوس ( در بازی های ویدئویی )
To have a low opinion of someone قبول نداشتن کسی دست کم گرفتن کسی نظر منفی داشتن به کسی با تحقیر نگاه کردن به کسی
to drive to another location that isn't too far
عقلتون از دست دادی!
دارویی جهت درمان سرطان که در ۱۹۵۰ معرفی شد ولی موثر بودنش هیچگاه به اثبات نرسید.
نوعی غذای پر انرژی بدون گوشت، پر از سبزیجات با نشاسته کم شامل: پودر چیلی ( فلفل پر ادویه ) هویج فلفل سیر قارچ لوبیا چشم بلبلی
nil nil draw صفر صفر مساوی ( در فوتبال )
To come to existence To happen To take place To be found To be present To come about The accident occurred at dawn
محکوم قبلی زندانی قبلی بازداشتی قبلی
اینطوره
کوتاه شده goodmorning برای افراد تنبل
A late 1990s scandal in Russia رسوایی مالی در روسیه مانند رسوایی Watergate در آمریکا در زمان نیکسون
تحمل خطر برای منافع بالاتر، پذیرفتن خطر جهت سود بیشتر
To talk to someone in a friendly and open way, usually in bars and pubs
در تنگنا قرار گرفته، در تنگنا قرار داده شده، I was sandwiched between two women on the bus
من نمی توانم تحمل کنم I can't bear having pets at home
می خوام الان اینجا را ترک کنم می خوام الان بزنم بچاک الان می خوام از اینجا برم می خوام الان جیم شم میخوام الان فرار کنم می خوام در رم
تماس های تک زنگ از کشورهای دیگر جهت کلاهبرداری
بچه یا فرد جوانی که مثل بره بی گناه و دوست داشتنی است.
کار ت شانس برگه برنده His rich parents can't be a get out of jail free card if he breaks the law
رهبری خدمتگذار رهبری و هدایتی که الویت اولش خدمت به مردم است نه توسعه قدرت و ثروت
From Spanish. It means "hand to hand" fighting with no weapon
Instant Media "IM"is for news and business but social media is international and mostly for teenagers
عینک دماغی بدون دسته که فقط از یک طرف بند داشته و مربوط به اواخر قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ می شده
بین گروهی، بین طبقاتی ( گروههای اجتماعی، اقتصادی، . . . ) Interclass marriage
Serial number Say nothing Signal to noise ( radio ) Screen name Substantia nigra ( brain )
forty - love در بازی تنیس امتیاز اینطور خوانده می شود
اصطلاح هندی به معنای"پیروزی" Victory
به زبان کودکانه یعنی درس lesson
شکل کوتاه شده صفت scrumptious لذیذ خوشمزه دوست داشتنی ( فرد )
حالا از همه مهمتر
an entertainment center in London Coventry street
save my hide ( save my skin ) نجات دادن کسی از خطری to keep someone from being harmed
سپیده دم، سحرگاه ، دم صبح
باریک الله آفرین ای ول Well done Good work Nicely done
as a result of Famin often comes in/on the wake of war
شیشه بر ( کسیکه کار شیشه بری انجام می دهد )
Pocket money
انعطاف پذیری قهرمانانه انعطاف پذیری حماسی
With no hassle بدون دردسر، عین آب خوردن، به راحتی، بدون مشکل no hassle=no problem
پدر بی مسئولیت پدر بی کفایت
The evening before a special event
همانClassroom به زبان کودکان