پیشنهادهای زینب سرآمد (٢٦٤)
چرخ و فلک زدن مانند چرخ، چرخیدن روی دستها و پاها کله معلق زدن مانند چرخ گاری
away from center , not central پیرامونی، دوره آمادگی، نورس، مربوط به محیط، ثانوی
جوش و التهاب روی صورت که پروانه ای شکل هستند.
مشرف بودن، در شرف وقوع، در آستانه وقوع
athlete leasure
Intensiveinterview مصاحبه در مورد تحقیقات کیفی ( ریشه آلمانی )
Someone who performs a service or does a favor, helper ( especially with financial help )
به انحصار خود درآوردن، انحصاری کردن، انحصار طلبی، مالکیت فردی، گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
The word comes from the name of Benjamin Franklin whose face is showing on the hundred dollars
minuete نوعی رقص گروهی برای زوجها ( فرانسه قرن هفدهم )
کسی را زیر نظرگرفتن
قرص سوخت که ساخت آلمان است و انرژی زیادی تولید می کند و معمولا در کمپها برای تولید روشنایی و جوشاندن آب جهت تهیه غذا استفاده می شود. از اجزای اصلی آن ...
رهبری خدمتگذار رهبری و هدایتی که الویت اولش خدمت به مردم است نه توسعه قدرت و ثروت
لاغر مردنی very thin in a way that is unattractive and unhealthy
approximate guess حدس غیر دقیق، پیش بینی احتمالی
منبع درآمد، وسیله معاش، محل کسب درآمد Mobile phone is the bread and butter of many people nowadays
در تنگنا قرار گرفته، در تنگنا قرار داده شده، I was sandwiched between two women on the bus
یک نام خانوادگی آمریکایی که بر گرفته از نام خانوادگی Sivertsen است. Sivertsen خود یک نام خانوادگی نروژی و دانمارکی است.
a road that drivers must pay to use جاده عوارضی، باج راه
Short form of Team Hortons : A place to drink coffee and eat donut
پدر بی مسئولیت پدر بی کفایت
To behave in a way that annoys people: In criticizing my son you have gone too far در انتقاد از پسرم شورشو در آوردین.
شکل کوتاه شده صفت scrumptious لذیذ خوشمزه دوست داشتنی ( فرد )
The ability to get knowledge without an explanation درک مستقیم
اعانه، خیرات، نوبت بازی something given freely to the poor
در آمریکای شمالی کلمه ی رایجتر sport shoes است نه sneakers
شنل، بالا پوش، کلاه توری، ردا، توری چراغ ، جبه ( زمین ) ، لباده
اشاره تصادفی به چیزی یا کسی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم: The speaker alluded to his fame گوینده بطور تلویحی به شهرتش اشاره کرد.
It is an informal adjective for 'upper class'
ضعیف احوال ناخوش احوال ضعیف از لحاظ ذهنی ضعیف در روابط اجتماعی
زاییده فکر
being stay away from work especially without a good reason
quickening
یک معامله خیلی خوبی انجام دادن ( هنگام خریدبا تخفیف زیاد ) و در موارد دیگر با منفعت بیشتر
A day that you will always remember because something good happens to you then The day I started my favorite job is a red letter day for me
فرد بسیار فعال و پر مشغله
همچنین کشف و تعیین محل هدف با رادار
To quickly involved in something Enter into something happily خود را در گیر مسئله ای کردن با اشتیاق وارد بحث دیگران شدن
حالتی که با توجه به دیدگاه فرد از نقاط مختلف ممکن است دیده شود ( نیمه پر برای افراد خوش بین و نیمه خالی برای افراد بد بین ) .
عدالت نژادی
men's swimsuit
Boogeyman or boogieman is a fictional and folkloric monster designed to frighten kids
سبک معماری ، ساختار ، مهرازی ، معماری ، هنر معماری ، فن معماری
a source of inspiration منبع الهام the goddess of music الهه موسیقی
Zuciya به زبان هوسه که یک زبان در نیجریه است یعنی" دل" Zuciya = دل
1. A rural and small town in the Launceston region of Tasmania 2. An American swimmer
سیاهچالهاییکه در قلعه های دوره رنسانس وجود داشت
علاوه بر معانی ذکر شده به معنی پیچ خوردن کف پا بطرف بیرون نیز هست.
برانگیخته، تهییج شده، هیجان زده
این را هم بگویم که، این را هم اضافه کنم که They're getting divorced, mind you I'm not surprised. They were always arguing