تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

چرخ و فلک زدن مانند چرخ، چرخیدن روی دستها و پاها کله معلق زدن مانند چرخ گاری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

away from center , not central پیرامونی، دوره آمادگی، نورس، مربوط به محیط، ثانوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جوش و التهاب روی صورت که پروانه ای شکل هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشرف بودن، در شرف وقوع، در آستانه وقوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

athlete leasure

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Intensiveinterview مصاحبه در مورد تحقیقات کیفی ( ریشه آلمانی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Someone who performs a service or does a favor, helper ( especially with financial help )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به انحصار خود درآوردن، انحصاری کردن، انحصار طلبی، مالکیت فردی، گرفتن امتیاز انحصاری چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word comes from the name of Benjamin Franklin whose face is showing on the hundred dollars

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

minuete نوعی رقص گروهی برای زوجها ( فرانسه قرن هفدهم )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کسی را زیر نظرگرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

قرص سوخت که ساخت آلمان است و انرژی زیادی تولید می کند و معمولا در کمپها برای تولید روشنایی و جوشاندن آب جهت تهیه غذا استفاده می شود. از اجزای اصلی آن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

رهبری خدمتگذار رهبری و هدایتی که الویت اولش خدمت به مردم است نه توسعه قدرت و ثروت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

لاغر مردنی very thin in a way that is unattractive and unhealthy

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

approximate guess حدس غیر دقیق، پیش بینی احتمالی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

منبع درآمد، وسیله معاش، محل کسب درآمد Mobile phone is the bread and butter of many people nowadays

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در تنگنا قرار گرفته، در تنگنا قرار داده شده، I was sandwiched between two women on the bus

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک نام خانوادگی آمریکایی که بر گرفته از نام خانوادگی Sivertsen است. Sivertsen خود یک نام خانوادگی نروژی و دانمارکی است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

a road that drivers must pay to use جاده عوارضی، باج راه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Short form of Team Hortons : A place to drink coffee and eat donut

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پدر بی مسئولیت پدر بی کفایت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

To behave in a way that annoys people: In criticizing my son you have gone too far در انتقاد از پسرم شورشو در آوردین.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکل کوتاه شده صفت scrumptious لذیذ خوشمزه دوست داشتنی ( فرد )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The ability to get knowledge without an explanation درک مستقیم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اعانه، خیرات، نوبت بازی something given freely to the poor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در آمریکای شمالی کلمه ی رایجتر sport shoes است نه sneakers

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شنل، بالا پوش، کلاه توری، ردا، توری چراغ ، جبه ( زمین ) ، لباده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشاره تصادفی به چیزی یا کسی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم: The speaker alluded to his fame گوینده بطور تلویحی به شهرتش اشاره کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

It is an informal adjective for 'upper class'

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ضعیف احوال ناخوش احوال ضعیف از لحاظ ذهنی ضعیف در روابط اجتماعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زاییده فکر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

being stay away from work especially without a good reason

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

quickening

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یک معامله خیلی خوبی انجام دادن ( هنگام خریدبا تخفیف زیاد ) و در موارد دیگر با منفعت بیشتر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

A day that you will always remember because something good happens to you then The day I started my favorite job is a red letter day for me

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فرد بسیار فعال و پر مشغله

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

همچنین کشف و تعیین محل هدف با رادار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To quickly involved in something Enter into something happily خود را در گیر مسئله ای کردن با اشتیاق وارد بحث دیگران شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حالتی که با توجه به دیدگاه فرد از نقاط مختلف ممکن است دیده شود ( نیمه پر برای افراد خوش بین و نیمه خالی برای افراد بد بین ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عدالت نژادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

men's swimsuit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Boogeyman or boogieman is a fictional and folkloric monster designed to frighten kids

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سبک معماری ، ساختار ، مهرازی ، معماری ، هنر معماری ، فن معماری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

a source of inspiration منبع الهام the goddess of music الهه موسیقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Zuciya به زبان هوسه که یک زبان در نیجریه است یعنی" دل" Zuciya = دل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

1. A rural and small town in the Launceston region of Tasmania 2. An American swimmer

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سیاهچالهاییکه در قلعه های دوره رنسانس وجود داشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

علاوه بر معانی ذکر شده به معنی پیچ خوردن کف پا بطرف بیرون نیز هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برانگیخته، تهییج شده، هیجان زده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این را هم بگویم که، این را هم اضافه کنم که They're getting divorced, mind you I'm not surprised. They were always arguing