پیشنهادهای زینب سرآمد (٢٩٧)
The seeker is the finder
زشت بدبو نفرت انگیز حال بهم زن از لحاظ کیفی بسیار پایین
Any form of communication that can injure a third person's reputation
۱. نوعی شیرینی گرد حاوی عسل و شکر تقریبا شبیه نون خامه ای که بصورت بسته بندی در مغازه هم فروخته می شود. معانی محاوره ای دیگر: ۲. Sweetheart ۳. Darlin ...
To use trickery actions to hide something or get something حیله، عذر، بهانه، طفره رفتن، گریز
چیزی که برای دفع چشم زخم از آن استفاده می کنند.
گوش دادن به نظرات عموم مردم ( در جلسه مردم با مسئولین ) ملاقات عمومی ( جلسه پرسش و پاسخ )
He nuts about you او دیوانه توست
همانطوری که هست، با تمام عیبهایش
علاوه بر معانی ذکر شده: پیراهنی است که معمولا به شکل T هست.
To wait until the end of a difficult event or situation They saw out the strong storm at home آنها تا پایان توفان سخت در خانه منتظر ماندند.
Welfare رفاه، سعادت، کمک های اجتماعی، آسایش، توجه کردن، رعایت کردن
انتطار داشتن، چشم داشتن، منتظر بدنیا آمدن فرزند بودن
a big formal party with dancing
If you have a hair cut , someone cuts your hair for you بدهیم موهایمان را کوتاه کنن
To skate with your right foot
علاوه بر معانی ذکر شده دربعضی محله های آمریکا مخصوصا سیاه پوست نشین که آمار جرم بالا هست معنی پلیس می دهد.
endure, tolerate
وطنی خانگی ساخت میهن
معنی پول پرست و پول دوست را هم می دهد.
The process by which a person learns his/her own culture through different ways
1. a high ranking diplomat رایزن، مستشار 2. someone who gives counsel مشاور 3. Someone who takes people's rights وکیل مدافع
at all= in any way به هیچ وجه، اصلا، ابدا معمولا به تنهایی در جملات سوالی و منفی می آیدو برای تاکید بیشتر: Alex hasn't study at all ولی با کلمات دیگر ...
. . . hasn't studied at all.
The main platform area of a skateboard
به انحصار خود درآوردن، انحصاری کردن، انحصار طلبی، مالکیت فردی، گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
در تنگنا قرار گرفته، در تنگنا قرار داده شده، I was sandwiched between two women on the bus
یک نام خانوادگی آمریکایی که بر گرفته از نام خانوادگی Sivertsen است. Sivertsen خود یک نام خانوادگی نروژی و دانمارکی است.
a road that drivers must pay to use جاده عوارضی، باج راه
away from center , not central پیرامونی، دوره آمادگی، نورس، مربوط به محیط، ثانوی
جوش و التهاب روی صورت که پروانه ای شکل هستند.
مشرف بودن، در شرف وقوع، در آستانه وقوع
athlete leasure
Intensiveinterview مصاحبه در مورد تحقیقات کیفی ( ریشه آلمانی )
قرص سوخت که ساخت آلمان است و انرژی زیادی تولید می کند و معمولا در کمپها برای تولید روشنایی و جوشاندن آب جهت تهیه غذا استفاده می شود. از اجزای اصلی آن ...
رهبری خدمتگذار رهبری و هدایتی که الویت اولش خدمت به مردم است نه توسعه قدرت و ثروت
Someone who performs a service or does a favor, helper ( especially with financial help )
approximate guess حدس غیر دقیق، پیش بینی احتمالی
منبع درآمد، وسیله معاش، محل کسب درآمد Mobile phone is the bread and butter of many people nowadays
Short form of Team Hortons : A place to drink coffee and eat donut
پدر بی مسئولیت پدر بی کفایت
To behave in a way that annoys people: In criticizing my son you have gone too far در انتقاد از پسرم شورشو در آوردین.
شکل کوتاه شده صفت scrumptious لذیذ خوشمزه دوست داشتنی ( فرد )
اینطوره
لاغر مردنی very thin in a way that is unattractive and unhealthy
minuete نوعی رقص گروهی برای زوجها ( فرانسه قرن هفدهم )
کسی را زیر نظرگرفتن
The word comes from the name of Benjamin Franklin whose face is showing on the hundred dollars
ماهی بادکنکی ماهی که هنگام خطر، خواب و استرس خود را باد می کند
The ability to get knowledge without an explanation درک مستقیم