تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

عمالیق یا امالک نامی عبری برای قبیله ای بادیه نشین در سرزمین کنعان است که ایشان از نوادگان حام پسر نوح بودندو دشمن بنی اسراییل

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

biltzkrieg یا biltz creek اصطلاحی با ریشه آلمانی به معنی حمله سریع و خشن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

حمله نظامی برق آسا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

extremely evil or cruel

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

miga یا amiga یک اصطلاح اسپانیولی است به معنای دوست صمیمی مونث

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To be brave To have courage To have bravery شجاع بودن شجاعت داشتن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Using a taxi for transportation

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Silbador دیکته درست کلمه هست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیل بادور کلمه ای اسپانیایی است به معنای سوت زن. اهالی جزایر قناری در غرب آفریقا از سوت زدن بعنوان زبان ارتباطی استفاده می کنند. زبانی که در حال ان ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Also spy camera

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

athlete leisure

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A scale for measuring temperature. A single degree Celsius equals 1. 8 degrees Fahrenheit

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bullshit Bullpoop Nonsense

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

He nuts about you او دیوانه توست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ماهی بادکنکی ماهی که هنگام خطر، خواب و استرس خود را باد می کند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Thank you for the present Oh, shucks it مچکرم از هدیه ات اوه ولش کن ( بی خیالش )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

OF =OnlyFans

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

only fans

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دختران جوانی که در اپلیکیشن اونلی فرندز فعالند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسه دیگه ساکت شو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حد و مرز خودتو بدون

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روتو زیاد نکن پر رو نشو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر چی سرت بیاد حقته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Tennis shorts

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To have a romantic relationship with one person for a long time

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نان شیرمال شبیه مافین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A large picture that has been painted on the wall of a room or building

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

The process by which a person learns his/her own culture through different ways

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معانی ذکر شده دربعضی محله های آمریکا مخصوصا سیاه پوست نشین که آمار جرم بالا هست معنی پلیس می دهد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. شکل کوتاه شده Ecclesiates, یکی از ۲۴ نسخه انجیل عبری ۲. شهری در شمال غربی انگلیس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مترادفهای ego Self esteem Self confidence Self respect Self image

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The act of praising someone to get something

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محض احتیاط

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

The main platform area of a skateboard

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

To skate with your right foot

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

romantic partner دوست عاطفی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

In a way that is very famous

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Paraniod ( personality disorder ) اختلال شخصیت بدگمان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جست و خیز کردن خرامیدن تاختن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به ماه سپتامبر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنیکه شغل و مقام از ازدواج برایش مهمتر است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Of his behavior

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

همانطوری که هست، با تمام عیبهایش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از این باشگاه شبانه به آن باشگاه شبانه رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تابناک رو به آفتاب روشن شاد خوش بین

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نا آرام بی قرار عجول نگران عصبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار عصبانی شدن ( uk ) بسیار هیجان زده شدن ( us )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افسانه سرایی کردن ( دروغ بافتن برای توجیه کاری اشتباه )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترل خود را از دست دادن خیلی عصبانی شدن خشن شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Association of Tennis Professionals

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزارید برود بزار بره ولش کن بره دست از سرش وردار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بولدرینگ رایجترین شکل سنگ نوردی در فضاهای بسته است The sport of rock climbing

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود روی آمریکایی برای مسیرهای سخت. ریشه کلمه: ۱. General Purpose برای اهداف کلی و بزرگ ۲. Eugene Jeep شخصیت داستانی معروف

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Physical objects used by dancers

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

loos جمع کلمه loo به معنی : توالت نوعی بازی ورق

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی در هتلداری به معنای اتاقی که رو به دریاست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

دیکته صحیح این است: sesame کنجد بوته کنجد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف quantity ( مقدار، کمیت )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

وطنی خانگی ساخت میهن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Short form of Team Hortons : A place to drink coffee and eat donut

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Short form = decaf

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to notice something : He always wear a hoodie hopping nobody will spot him

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't worry about it No big deal

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Deceptive

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگزیدگان، سرآمدان، نخبه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Used to express disgust at something repellement

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

زشت بدبو نفرت انگیز حال بهم زن از لحاظ کیفی بسیار پایین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درباره آن از آن رو راجع به آن مربوط به آن If you damage the computer or any part thereof, you will be charged for the whole computer اگر به کامپیوتر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فقط خود را از مهلکه نجات دادن بدون توجه به دیگران Try to save you skin جونتون وردار و فرار کن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وزن کانتینر خالی بدون بار که بعد از بار زدن وزن بار از وزن تاره کم می شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علیه نژادپرست مخالف نژادپرست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوءاستفاده عاطفی بد رفتاری عاطفی توهین احساسی سوءاستفاده احساسی

پیشنهاد
٠

بد بین بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:It's an Irish idiom run away now stop it shut up look out

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an embarrassing mistake سوتی گاف خیطی اشتباه مضحک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودداری و اجتناب از انجام عمل یا چیزی به ظاهر خوشایند که شما فکر می کنید ممکن است بد باشد: They abstained from drinking alcohol

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ضعیف احوال ناخوش احوال ضعیف از لحاظ ذهنی ضعیف در روابط اجتماعی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بطور کامل، از بیخ و بن این اصطلاح مربوط می شود به کشاورزان که در فصل درو محصول را سریع و کامل درو می کنند ( crop ) و در مورد حیوانات مزرعه که باید س ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

leave a place because you are angry

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To stay until the end

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

a big formal party with dancing

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانClassroom به زبان کودکان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The evening before a special event

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پدر بی مسئولیت پدر بی کفایت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یک کشتی قدیمی که از آمریکا بطرف ساحل پرتغال در حال حرکت بود ولی بعد از مدتی از کنترل خارج شد ودیگر هیچ اثری از خدمه، ناخدا و خانواده اش یافت نشد. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فرد بسیار فعال و پر مشغله

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

With no hassle بدون دردسر، عین آب خوردن، به راحتی، بدون مشکل no hassle=no problem

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاصی، خطا کار، خاطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انعطاف پذیری قهرمانانه انعطاف پذیری حماسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

- داشتن موقعیتی مهم در دولت، سازمان یا شرکت - رده بالا - عالی رتبه - بالا دست

پیشنهاد
٠

Pocket money

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مایه دار متمول ثروتمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To behave in a way that annoys people: In criticizing my son you have gone too far در انتقاد از پسرم شورشو در آوردین.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باریک الله آفرین ای ول Well done Good work Nicely done

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

as a result of Famin often comes in/on the wake of war

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیشه بر ( کسیکه کار شیشه بری انجام می دهد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپیده دم، سحرگاه ، دم صبح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

save my hide ( save my skin ) نجات دادن کسی از خطری to keep someone from being harmed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پول اضافی که باید برای چیزی پرداخت شود: Some hotels add so many extras to the bill.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وابسته به رسیدگی مربوط به تحقیقات مبنی بر رسیدگی Investigatory و investigative یکی هستند و هر دو صفتند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

an entertainment center in London Coventry street

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی ذکر شده به معنای لکه ننگ و مایه شرمساری نیز هست: The situation of poor people is a black eye for the administration ( a mark of shame ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلافه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکل کوتاه شده صفت scrumptious لذیذ خوشمزه دوست داشتنی ( فرد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالا از همه مهمتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرخ و فلک زدن مانند چرخ، چرخیدن روی دستها و پاها کله معلق زدن مانند چرخ گاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به زبان کودکانه یعنی درس lesson

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح هندی به معنای"پیروزی" Victory

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی را از جایی بیرون کشیدن ( اصطلاح ) نارحتید از اینکه مانند دیگران نیستید He feels like a fish out of water because nobody sees him

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

forty - love در بازی تنیس امتیاز اینطور خوانده می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The word comes from the name of Benjamin Franklin whose face is showing on the hundred dollars

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه شده goodmorning برای افراد تنبل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گور زن غول ( روح خبیثی که اموال مرده را از قبرش می دزدد ) مرده خوار دزد قبر سارق قبر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اینطوره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محکوم قبلی زندانی قبلی بازداشتی قبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To come to existence To happen To take place To be found To be present To come about The accident occurred at dawn

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خویشاوند مذکری که رابطه خونی با شما دارد حتی اگر شما از وجود او بی اطلاع باشید. The king died in October and was succeeded by his kinsman, Fredrick

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

renal = کلیوی، مربوط به کلیه colic = قولنج، درد ناگهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متداول ترین رایج ترین شایع ترین معمول ترین متعارف ترین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To wait until the end of a difficult event or situation They saw out the strong storm at home آنها تا پایان توفان سخت در خانه منتظر ماندند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همچنین کشف و تعیین محل هدف با رادار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

nil nil draw صفر صفر مساوی ( در فوتبال )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گذشته foul به معنی خطا کردن در یک مسابقه ورزشی One of the defenders fouled Smith.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی غذای پر انرژی بدون گوشت، پر از سبزیجات با نشاسته کم شامل: پودر چیلی ( فلفل پر ادویه ) هویج فلفل سیر قارچ لوبیا چشم بلبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

find it hard to decide دو دل بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارویی جهت درمان سرطان که در ۱۹۵۰ معرفی شد ولی موثر بودنش هیچگاه به اثبات نرسید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی سم گیاهی که شکارچیان بومی هنگام شکار برای سر نیزه شان استفاده می کردند.

پیشنهاد
٠

عقلتون از دست دادی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to drive to another location that isn't too far

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To have a low opinion of someone قبول نداشتن کسی دست کم گرفتن کسی نظر منفی داشتن به کسی با تحقیر نگاه کردن به کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A day that you will always remember because something good happens to you then The day I started my favorite job is a red letter day for me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

زاییده فکر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگ ساب صیقل دهنده سطوح ( اعم از چوب، سنگ، پلاستیک، . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنترل معکوس ( در بازی های ویدئویی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی پول پرست و پول دوست را هم می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

علاوه بر معانی ذکر شده: زن قوی که بجای همسرش که به جنگ رفته کار می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیا صرفه جو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشگام، پیشقدم لقب مادام کوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cantor/chanter آوازه خوان مذهبی در گروه های مسیحی یا یهودی که بصورت تک خوان اجرا میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

minuete نوعی رقص گروهی برای زوجها ( فرانسه قرن هفدهم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را زیر نظرگرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک معامله خیلی خوبی انجام دادن ( هنگام خریدبا تخفیف زیاد ) و در موارد دیگر با منفعت بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قرص سوخت که ساخت آلمان است و انرژی زیادی تولید می کند و معمولا در کمپها برای تولید روشنایی و جوشاندن آب جهت تهیه غذا استفاده می شود. از اجزای اصلی آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Serial number Say nothing Signal to noise ( radio ) Screen name Substantia nigra ( brain )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. نوعی شیرینی گرد حاوی عسل و شکر تقریبا شبیه نون خامه ای که بصورت بسته بندی در مغازه هم فروخته می شود. معانی محاوره ای دیگر: ۲. Sweetheart ۳. Darlin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین گروهی، بین طبقاتی ( گروههای اجتماعی، اقتصادی، . . . ) Interclass marriage

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عینک دماغی بدون دسته که فقط از یک طرف بند داشته و مربوط به اواخر قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ می شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Instant Media "IM"is for news and business but social media is international and mostly for teenagers

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

have the most important position If something takes pride of place , you put it in the best position A photo of his grandparents took pride of placeo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

From Spanish. It means "hand to hand" fighting with no weapon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رهبری خدمتگذار رهبری و هدایتی که الویت اولش خدمت به مردم است نه توسعه قدرت و ثروت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The ability to get knowledge without an explanation درک مستقیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار ت شانس برگه برنده His rich parents can't be a get out of jail free card if he breaks the law

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشیت تقدیر مقررات محلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه یا فرد جوانی که مثل بره بی گناه و دوست داشتنی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعریق، عرق ریختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To use trickery actions to hide something or get something حیله، عذر، بهانه، طفره رفتن، گریز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تماس های تک زنگ از کشورهای دیگر جهت کلاهبرداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می خوام الان اینجا را ترک کنم می خوام الان بزنم بچاک الان می خوام از اینجا برم می خوام الان جیم شم میخوام الان فرار کنم می خوام در رم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من نمی توانم تحمل کنم I can't bear having pets at home

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a group of close male friends who share a common goal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قتل قضایی فردی بی گناه اعدام فردی بی گناه ( وقتی روند رسیدگی به پرونده عادلانه نباشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لاغر مردنی very thin in a way that is unattractive and unhealthy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی ذکر شده مخفف این کلمات است: Anorectal Malformation رشد غیر طبیعی آنال به دلیل نقص مادرزادی www. darmankade. com

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینه که She is really kind, that's why her friends admire her.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

rush up یورش بردن حمله کردن باعجله کاری را انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The final part of a speech to 1. remind of the main points 2. influence their emotions

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منبع درآمد، وسیله معاش، محل کسب درآمد Mobile phone is the bread and butter of many people nowadays

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گوش دادن به نظرات عموم مردم ( در جلسه مردم با مسئولین ) ملاقات عمومی ( جلسه پرسش و پاسخ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

approximate guess حدس غیر دقیق، پیش بینی احتمالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

a source of inspiration منبع الهام the goddess of music الهه موسیقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که فکر می کند مهمتر از دیگران است. She is always a bit full of herself

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شنل، بالا پوش، کلاه توری، ردا، توری چراغ ، جبه ( زمین ) ، لباده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I have got to go باید بروم، مجبورم بروم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

املای درست کلمه: Strengthen قوی کردن، نیرومند کردن، محکم کردن، تقویت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Any form of communication that can injure a third person's reputation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نوعی تزئین برای روی انواع شیرینی و دونات که از شکر، سفیده تخم مرغ و رنگهای خوراکی تشکیل شده است. اولین بار ملکه الیزابت جهت تزئین کیک عروسی اش با شاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سبک معماری ، ساختار ، مهرازی ، معماری ، هنر معماری ، فن معماری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در تنگنا قرار گرفته، در تنگنا قرار داده شده، I was sandwiched between two women on the bus

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Circumstances: رویداد، شرایط، کیفیات، تشریفات، مقتضیات، اوضاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

directed or designed to destroy submarines ضد زیر دریایی، نابود کننده زیر دریایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک نام خانوادگی آمریکایی که بر گرفته از نام خانوادگی Sivertsen است. Sivertsen خود یک نام خانوادگی نروژی و دانمارکی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a road that drivers must pay to use جاده عوارضی، باج راه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

away from center , not central پیرامونی، دوره آمادگی، نورس، مربوط به محیط، ثانوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Having just the essential things is better than having unessential things

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعانه، خیرات، نوبت بازی something given freely to the poor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلتنگ کننده، پریشان کننده، ملالت انگیز، هوای گرفته، دلگیر، اندوهگین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به انحصار خود درآوردن، انحصاری کردن، انحصار طلبی، مالکیت فردی، گرفتن امتیاز انحصاری چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Welfare رفاه، سعادت، کمک های اجتماعی، آسایش، توجه کردن، رعایت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود فرمانی، خود گردانی، خود هدایتی Making your own decisions rather than being told what to do by other people, independence but not completely

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اشاره تصادفی به چیزی یا کسی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم: The speaker alluded to his fame گوینده بطور تلویحی به شهرتش اشاره کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To quickly involved in something Enter into something happily خود را در گیر مسئله ای کردن با اشتیاق وارد بحث دیگران شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این یک عبارت اصطلاحی است به معنای چیزی را از چیز دیگر گرفتن یا دور کردن: I just got off of the bus در موقعیت های غیر رسمی استفاده می شود و گاهی of حذ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این را هم بگویم که، این را هم اضافه کنم که They're getting divorced, mind you I'm not surprised. They were always arguing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a card that has information about a list of food لیست غذا، فهرست خوراکیها، فهرست غذاها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. تخته موج سواری بادبان دار ۲. موج سوار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هواپیمای جت، کهربای سیاه، خروج سریع گاز، سنگ موسی، مهر سیاه، فوران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی ذکر شده: causing harm, shameless behavior عیاش، سرکش، گستاخ، بی قید، لاابالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To talk to someone in a friendly and open way, usually in bars and pubs

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. a high ranking diplomat رایزن، مستشار 2. someone who gives counsel مشاور 3. Someone who takes people's rights وکیل مدافع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منو همینجا پیاده کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

. . . hasn't studied at all.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

at all= in any way به هیچ وجه، اصلا، ابدا معمولا به تنهایی در جملات سوالی و منفی می آیدو برای تاکید بیشتر: Alex hasn't study at all ولی با کلمات دیگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحمل خطر برای منافع بالاتر، پذیرفتن خطر جهت سود بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If you have a hair cut , someone cuts your hair for you بدهیم موهایمان را کوتاه کنن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

being stay away from work especially without a good reason

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رحمت الهی، بخشش الهی، رحمت خدایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A late 1990s scandal in Russia رسوایی مالی در روسیه مانند رسوایی Watergate در آمریکا در زمان نیکسون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انتطار داشتن، چشم داشتن، منتظر بدنیا آمدن فرزند بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Scowl at someone ترشرویی کردن، اخم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

It is an informal adjective for 'upper class'

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

quickening

پیشنهاد
١

The seeker is the finder

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Success is earned by hard freaking work. Freaking = تمام عیار، لعنتی، کامل ( fucking )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

endure, tolerate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محلی برای فرار از مالیات، مفری برای تخفیف و کاهش مالیات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معانی ذکر شده: پیراهنی است که معمولا به شکل T هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Someone who performs a service or does a favor, helper ( especially with financial help )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در آمریکای شمالی کلمه ی رایجتر sport shoes است نه sneakers

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Boogeyman or boogieman is a fictional and folkloric monster designed to frighten kids

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی که برای دفع چشم زخم از آن استفاده می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the more The more you work, the more you gain هر چقدر بیشتر کار کنی بیشتر بدست می آوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Intensiveinterview مصاحبه در مورد تحقیقات کیفی ( ریشه آلمانی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

athlete leasure

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

علاوه بر معانی ذکر شده به معنی پیچ خوردن کف پا بطرف بیرون نیز هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عدالت نژادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حالتی که با توجه به دیدگاه فرد از نقاط مختلف ممکن است دیده شود ( نیمه پر برای افراد خوش بین و نیمه خالی برای افراد بد بین ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشرف بودن، در شرف وقوع، در آستانه وقوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سیاهچالهاییکه در قلعه های دوره رنسانس وجود داشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جوش و التهاب روی صورت که پروانه ای شکل هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

men's swimsuit

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

فرا درمانی Interuniversal mind - psychology

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Zuciya به زبان هوسه که یک زبان در نیجریه است یعنی" دل" Zuciya = دل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

جا دادن، جا سازی کردن، داخل چیزی قرار دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

منظورت این بود، جدی گفتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

برآورد مجدد، تخمین دوباره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

به محض اینکه ( short form =asap )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ذهن شگفت انگیز

پیشنهاد
١٠

تو نهایت زندگی من هستی. You are the end of my life

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

از شخصیت های سریال کودکانه آمریکایی Sesame street

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

برانگیخته، تهییج شده، هیجان زده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیر آبگذر، راه آب زیر گذر A structure that channels water past an obstacle, it may be made from a pipe.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نام مذکر 1. Zachary or zechariah ( ذکریا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

پر از غلط و اشتباه Full of mistakes

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

روستایی نادان , آدم بی دست و پا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

immediately

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Capital punishment ( death penalty )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

acquisition کسب، تحصیل، اکتساب، هدف یابی، فراگیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

1. A rural and small town in the Launceston region of Tasmania 2. An American swimmer

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سالم تر، بهداشتی تر، تندرست تر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دست بدست دادن عروس و داماد، بخشیدن، فاش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یکپارچه کردن، یکدست کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از آنجائیکه، وقتیکه، زمانیکه، همانند، همانطور که، مانند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در آمیختگی، گیج کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

علاوه بر معانی ذکر شده به معنای: خفن، باحال و معرکه نیز می آید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

A bad word ( informal )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خدا نکنه، حاشا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

dear

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پشت و رو بودن لباس The front side of the item of clothing is on your back and backside of it on your front

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

When you buy something that you don't really want . خرید بدون برنامه ریزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تجزیه و تحلیل قدرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

پوچ، بی معنی، مزخرف Your words are nonesense

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

suddenly feel frightened so that you can not think wisely دستپاچه شدن، هول شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

One who is careful about orhers' feelings با ملاحظه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

a person who attacks others to steal their money جیب بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

با ماشین به پنجره فروشگاهی زدن و داخل آن شدن برای دزدیدن کالا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ارجحیت، الویت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Medlar

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ملکه زیبایی کره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

باز کردن بسته بندی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Wind them up آزردن آنها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

tissue دستمال کاغذی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

a difficult, boring and unhappy life

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بنگاه مشاور املاک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

easily made to feel sick or disgusting کسی که خیلی زود از چیزی حالش بهم می خورد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Public services خدمات عمومی ( آب، برق، گاز، تلفن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مهارت داشتن در فناوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

جزیره ای در شیلی در جنوب شرقی اقیانوس آرام که بخاطر صدها مجسمه ی عجیبی که آنجا وجود دارد معروف است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

کلمه فرانسوی به معنای چراغ سقفی اتومبیل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

جلوی جریانی را گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥١

به هیچ وجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

تو ایکی ثانیه in a second

پیشنهاد
٢٢

عقده برتربینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

To drive a vehicle into a shop in order to steal goods

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

با ماشین به پنجره فروشگاه زدن و داخل ان شدن برای دزدیدن کالا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

برای جلب توجه مخاطب مورد استفاده قرار می گیرد I work from nine to five, hey hell

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

وقتی تحمل چیزی مشکله moving away from family is a bitter pill to swallow

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

لباس راحت که معمولا در خانه استفاده می شود ( امروزه افراد مشهور و هنرپیشه های غربی در بیرون از خانه استفاده می کنند ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

معرکه، عالی ( بعد از awsome این کلمه بین جوانان و نوجوانان آمریکایی متداول شده ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

۱. مال من This is my pen ۲. عجب! My! How pretty she is.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

درد دل، غم دل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

Too much compliment

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

باید برم دیرم شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

He went deaf.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

روی هم رفته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

باید برم دستشویی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

Be patient