پیشنهادهای زینب سرآمد (٢٦٤)
away from center , not central پیرامونی، دوره آمادگی، نورس، مربوط به محیط، ثانوی
Having just the essential things is better than having unessential things
اعانه، خیرات، نوبت بازی something given freely to the poor
دلتنگ کننده، پریشان کننده، ملالت انگیز، هوای گرفته، دلگیر، اندوهگین
به انحصار خود درآوردن، انحصاری کردن، انحصار طلبی، مالکیت فردی، گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
Welfare رفاه، سعادت، کمک های اجتماعی، آسایش، توجه کردن، رعایت کردن
خود فرمانی، خود گردانی، خود هدایتی Making your own decisions rather than being told what to do by other people, independence but not completely
اشاره تصادفی به چیزی یا کسی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم: The speaker alluded to his fame گوینده بطور تلویحی به شهرتش اشاره کرد.
To quickly involved in something Enter into something happily خود را در گیر مسئله ای کردن با اشتیاق وارد بحث دیگران شدن
این یک عبارت اصطلاحی است به معنای چیزی را از چیز دیگر گرفتن یا دور کردن: I just got off of the bus در موقعیت های غیر رسمی استفاده می شود و گاهی of حذ ...
این را هم بگویم که، این را هم اضافه کنم که They're getting divorced, mind you I'm not surprised. They were always arguing
a card that has information about a list of food لیست غذا، فهرست خوراکیها، فهرست غذاها
۱. تخته موج سواری بادبان دار ۲. موج سوار
هواپیمای جت، کهربای سیاه، خروج سریع گاز، سنگ موسی، مهر سیاه، فوران
علاوه بر معانی ذکر شده: causing harm, shameless behavior عیاش، سرکش، گستاخ، بی قید، لاابالی
To talk to someone in a friendly and open way, usually in bars and pubs
1. a high ranking diplomat رایزن، مستشار 2. someone who gives counsel مشاور 3. Someone who takes people's rights وکیل مدافع
منو همینجا پیاده کنید.
. . . hasn't studied at all.
at all= in any way به هیچ وجه، اصلا، ابدا معمولا به تنهایی در جملات سوالی و منفی می آیدو برای تاکید بیشتر: Alex hasn't study at all ولی با کلمات دیگر ...
تحمل خطر برای منافع بالاتر، پذیرفتن خطر جهت سود بیشتر
If you have a hair cut , someone cuts your hair for you بدهیم موهایمان را کوتاه کنن
being stay away from work especially without a good reason
رحمت الهی، بخشش الهی، رحمت خدایی
A late 1990s scandal in Russia رسوایی مالی در روسیه مانند رسوایی Watergate در آمریکا در زمان نیکسون
انتطار داشتن، چشم داشتن، منتظر بدنیا آمدن فرزند بودن
Scowl at someone ترشرویی کردن، اخم کردن
It is an informal adjective for 'upper class'
quickening
The seeker is the finder
Success is earned by hard freaking work. Freaking = تمام عیار، لعنتی، کامل ( fucking )
endure, tolerate
محلی برای فرار از مالیات، مفری برای تخفیف و کاهش مالیات
علاوه بر معانی ذکر شده: پیراهنی است که معمولا به شکل T هست.
Someone who performs a service or does a favor, helper ( especially with financial help )
در آمریکای شمالی کلمه ی رایجتر sport shoes است نه sneakers
Boogeyman or boogieman is a fictional and folkloric monster designed to frighten kids
چیزی که برای دفع چشم زخم از آن استفاده می کنند.
the more The more you work, the more you gain هر چقدر بیشتر کار کنی بیشتر بدست می آوری
Intensiveinterview مصاحبه در مورد تحقیقات کیفی ( ریشه آلمانی )
athlete leasure
علاوه بر معانی ذکر شده به معنی پیچ خوردن کف پا بطرف بیرون نیز هست.
عدالت نژادی
حالتی که با توجه به دیدگاه فرد از نقاط مختلف ممکن است دیده شود ( نیمه پر برای افراد خوش بین و نیمه خالی برای افراد بد بین ) .
مشرف بودن، در شرف وقوع، در آستانه وقوع
سیاهچالهاییکه در قلعه های دوره رنسانس وجود داشت
جوش و التهاب روی صورت که پروانه ای شکل هستند.
men's swimsuit
فرا درمانی Interuniversal mind - psychology
Zuciya به زبان هوسه که یک زبان در نیجریه است یعنی" دل" Zuciya = دل