fouled

پیشنهاد کاربران

گذشته foul به معنی خطا کردن در یک مسابقه ورزشی
One of the defenders fouled Smith.
[آب و فاضلاب]: میتواند به معنای گرفته، مسدود شده، کیپ شده
مثال:
fouled" membrane with reduced filtering ability"
غشای "گرفته" با توانایی فیلتر کردن کاهش یافته
it's fouled.
[مثلاً بعد از خوردن یک داروی بدمزه]
زهر ماره! / مزۀ زهرمار می ده!

بپرس