sander

/ˈsændər//ˈsændə/

معنی: چرخ سنباده، شن زن، اسباب شن زنی
معانی دیگر: سنباده کش، کسی که با شن یا سنباده صیقل کاری می کند، چر  سنباده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one that sands or sandpapers, esp. a machine for this purpose.

جمله های نمونه

1. I tried to arrange guides on the drum sander but quickly gave up.
[ترجمه گوگل]من سعی کردم راهنماها را روی دستگاه سنباده درام مرتب کنم اما به سرعت تسلیم شدم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم راهنمای راهنماهای روی چرخ سنباده را مرتب کنم اما به سرعت تسلیم شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sander has emphasized that the quiet alert state in a young infant is extremely stable.
[ترجمه گوگل]ساندر تاکید کرده است که حالت هوشیاری آرام در یک نوزاد جوان بسیار پایدار است
[ترجمه ترگمان]Sander تاکید کرده است که وضعیت هشدار آرام در یک نوزاد جوان بسیار پایدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sander was exceptionally quiet to use.
[ترجمه گوگل]سنباده برای استفاده بسیار کم صدا بود
[ترجمه ترگمان]استفاده از چرخ سنباده برای استفاده فوق العاده آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Decker power sander or Sears Craftsman heavy-duty pressure-washer, unless you want to see it end up as a doorstop.
[ترجمه گوگل]سنباده پاور دکر یا واشر فشار سنگین Sears Craftsman، مگر اینکه بخواهید آن را به عنوان یک درب ببینید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سنباده sander و یا Sears craftsman duty heavy، مگر اینکه بخواهید آن را به عنوان یک doorstop ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hire a smaller disc or belt sander for finishing off the room edges where the big sander can not reach.
[ترجمه گوگل]یک دیسک یا تسمه سنباده کوچکتر را برای تکمیل لبه های اتاق که سنباده بزرگ نمی تواند به آن برسد، استخدام کنید
[ترجمه ترگمان]یک دیسک کوچک تر یا یک چرخ سنباده را برای اتمام لبه های اتاق که سنباده بزرگ نمی تواند به آن دسترسی داشته باشد، استخدام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sander will be required to remove excess filler and shape it to match the existing timber.
[ترجمه گوگل]یک سنباده برای برداشتن پرکننده اضافی و شکل دادن به آن برای مطابقت با الوار موجود مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]یک چرخ سنباده برای حذف پرکننده اضافی و شکل دادن آن برای مطابقت با چوب موجود لازم خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Sander Parallelogram distorts the apparent dimensions of an isosceles right angled triangle.
[ترجمه گوگل]متوازی الاضلاع سندر ابعاد ظاهری یک مثلث قائم الزاویه متساوی الساقین را مخدوش می کند
[ترجمه ترگمان]The Parallelogram ابعاد ظاهری مثلث isosceles را distorts می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sander Levin, the usually interventionist-minded chairman of the House Ways and Means Committee which oversees trade matters, advocates multilateral rather than unilateral pressure.
[ترجمه گوگل]ساندر لوین، رئیس کمیته راه و روش مجلس نمایندگان که معمولاً مداخله گرانه است و بر مسائل تجاری نظارت می کند، از فشارهای چندجانبه به جای یکجانبه حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]Sander لوین، رئیس کمیته روش های مجلس و روش های مجلس که بر امور تجاری نظارت دارد، به جای فشار یک جانبه طرفدار چند جانبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. World premiere ! The first orbital sander appears on the market, revolutionizing the field of surface treatment.
[ترجمه گوگل]برتر جهان ! اولین سنباده مداری در بازار ظاهر شد و انقلابی در زمینه تصفیه سطح ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]برنامه افتتاحیه جهانی! چرخ سنباده اول بر روی بازار ظاهر می شود و میدان عملیات سطح را به پا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sander Lee ( centre sitting ) with graduates of the TV Production Training Course.
[ترجمه گوگل]ساندر لی (نشست در مرکز) با فارغ التحصیلان دوره آموزشی تولید تلویزیون
[ترجمه ترگمان]Sander لی (میانی)با فارغ التحصیلان دوره آموزش تولید تلویزیونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But Democratic co-chair Sander Levin says a slower approach will lead to better deals.
[ترجمه گوگل]اما ساندر لوین، رئیس مشترک حزب دموکرات، می گوید که رویکرد کندتر به معاملات بهتر منجر می شود
[ترجمه ترگمان]اما Sander لوین، رئیس کرسی دموکرات می گوید که یک رویکرد کندتر منجر به معاملات بهتر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This time Sander was replaced by Simons, a well-regarded menswear designer who had never worked in womenswear.
[ترجمه گوگل]این بار ساندر جای خود را به سیمونز داد، یک طراح مشهور لباس مردانه که هرگز در لباس زنانه کار نکرده بود
[ترجمه ترگمان]این بار Sander توسط سیمونز جایگزین شد، یک طراح menswear که هرگز در womenswear کار نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Get teacher's permission before repairing the tools rotary sander.
[ترجمه گوگل]قبل از تعمیر سنباده چرخشی ابزار از معلم اجازه بگیرید
[ترجمه ترگمان]قبل از تعمیر چرخ سنباده ابزار اجازه معلم را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All capabilities reach the standards of import sander roller.
[ترجمه گوگل]تمامی قابلیت ها به استانداردهای غلتک سنباده وارداتی می رسد
[ترجمه ترگمان]همه توانایی ها با استانداردهای of وارد کردن چرخ سنباده هماهنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرخ سنباده (اسم)
buffing wheel, sander, buffwheel

شن زن (اسم)
sander

اسباب شن زنی (اسم)
sander

تخصصی

[عمران و معماری] دستگاه سنگزنی

انگلیسی به انگلیسی

• one who rubs with sandpaper; one who scatters sand; person or thing that polishes with sand

پیشنهاد کاربران

1. دستگاه ساب. دستگاه سنگ زنی. سنباده زن 2. دستگاه ماسه پاش. شن پاش
مثال:
the sander is clamped on to the workbench
دستگاه ساب با بست به میز کار وصل شده است.
سنگ ساب
صیقل دهنده سطوح ( اعم از چوب، سنگ، پلاستیک، . . )
( also sanding machine )
1 -
an electrical machine to which a sheet or disc of rough paper is fastened to rub other surfaces in order to make them
smoother
یک ماشین برقی که یک ورق یا دیسک کاغذ ناهموار به آن چسبانده می شود ( سمباده ) تا سطوح دیگر را به منظور صاف کردن آنها مالش دهند.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
a special vehicle that spreads sand on the roads when they are covered with ice
وسیله نقلیه مخصوصی که وقتی جاده ها با یخ پوشیده می شوند شن و ماسه می پاشند

sandersandersander
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/sander
ماهی سوف

بپرس