تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It is believed to be derived from the word artos, meaning "bear. " As experts differ on its precision origin, the name can also mean "Thor", "the eag ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do away with something discard It's time to do away with all of these old tax records.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fine back - formation from finire or else from Latin finis "that which divides, a boundary, limit, border, end" ( see finish ( v. ) ) ; hence "acme, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

utilize ( v. ) 1794, from French utiliser, from Italian utilizzare, from utile "usable, " from Latin utilis "usable, " from uti "make use of, profit ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: "'What about you?' requests a statement about you in general, while 'How about you?' requests a response about your manner, means, or condition. "

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مورد ظن، محتمل، مفروض، مظنون، درمظان اتهام، دانسته، شمرده، قلمداد کرده، قلمداد شده، انگاشته، پنداشته، متهم، حدسی، زعمی، گمانی، احتمالی، فرضی، خیالی، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

forfeit ( n. ) late 14c. , forfet, "misdeed, offense against established authority, " also "something to which the right is lost through a misdeed, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناهیه/نانگهیثیه : دشمن ایزدبانو سِپَنت اَرمَیتی یا سپندارمذ یا اسپند ( اسفند ) است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این مقطع از زمان ( همچویی از امروز ) [چو/همچو اِ/یِ/ای از/ازبرا/ ازبرای/درتعلق امروز] as of از as of now از هم اکنون as of today از امروز، تا به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

at one's own risk used to indicate that if harm befalls a person or their possessions through their actions, it is their own responsibility. برای ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

And we don't do conjugal visits. So, who knocked her up, Lina?! و اینکه ما اجازه ملاقات های زناشویی صادر نمی کنیم. پس، کی حامله ش کرده، لینا؟! Knock ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوانه، جانی کسی که معلوم الحال بودنش تو دادگاه اثبات شده ست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گیره هایی که در لبه های قایق و کشتی برای بستن و گیر دادن و گره زدن طناب تعبیه شده هم می گن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغت هم خانواده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درواقع می شه لغات هم خانواده - word family - لغات هم خانواده ( خانواده لغت ) [لغت خانواده/ بطور فامیل] A word family is a group of words that may ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به وضوح گفتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به وضوح بر زبان آوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Era ( or Christian Era ) عصر حاضر/ رایج/متداول/ عمومیت دار/ مرسوم ( یا دوره/دوران/عهد/عصر مسیحی: عهد جدید )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

avail origin c. 1300, availen, "to help ( someone ) , assist; benefit, be profitable to; be for the advantage of; have force or efficacy, serve for a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه این واژه لاتینه ( uti ) و معنی سودمند useful می ده. و وسیله، وسائل، اسباب، آلات . . . می تونه معادلش در برگردان به فارسی باشه.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قشری، توده ای 1792, in a French context, "a community organized and self - governed for local interest, subordinate to the state, " from French commu ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسته به Context معنی همگانی/ عمومی/ اشتراکی یا قشری/گروهی/جمعیتی/استانی می ده. shared by all members of a community; for common use. a communal bat ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do something up fasten, close Do your coat up before you go outside. It's snowing!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bed and Breakfast ( B & B ) , Hotel هتل/ متل/ مسافرخونه هم معنی می ده، جای خواب و صبحانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He tackled ( 19 ) important issues and amended ( 2 ) unfair laws in the city’s charter ( 5 ) . او پرداخت ( رسیدگی/عهده کرد ) [آویخت/گلاویز شد/قرقره ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

first نخست، اول/ اولی/ اولین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریش خاکستری/ ریش سفید کرده، مرد سن دار، باتجربه، مرد کهنه کار، کهنه سرباز، کوزه ارواح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسرف/اسرافی، اسرافکار waste هدر، هرز ful پر، سرشار، ناک، آکنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

throwing beside: a juxtaposition پیش هم گذاشتن/انداختن: پهلوی هم نشینی/مجانبت اینستا: 504ewords

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

scan ( v. ) late 14c. , scannen, "to mark off حد مشخص کردن verse in metric feet, analyze verse according to its meter, " from Late Latin scandere "t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mac a form of address for a man whose name is unknown to the speaker. "haven't seen you for a while, Mac" origin early 17th century ( originally a f ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحول/تحویل، عوض شدن، متغیر در تغییر ( chang ing )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a group of hospital doctors working as a team, headed by a consultant. an organized group of football supporters known for their aggressive attitude ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A gourmet ( 9 ) dinner was necessary for such a party. شامی لذیذ [خوش طعم، باکیفیت، مزه دار/ مزه کن، خبره خوراک] ( 9 ) برای چنین مهمانی ای لازم بود. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

old - fashioned

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do somebody/ something over beat up, ransack ( BrE, informal ) He's lucky to be alive. His shop was done over by a street gang.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These two words have almost the same meaning. Can you cut it fine? In this context, "Can you cut it fine?" is a playful way of asking "Are these two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربردی مثل بلکه تو فارسی هم داره.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

of از، ازبرای، اززمره، در زمره، از گروه، از طبقه، از دسته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

competence ( n. ) 1590s, "rivalry" ( based on compete ) , also "adequate supply, " both senses now obsolete; 1630s as "sufficiency of means for livi ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Word Coach ➕ 21 attitude طرز برخورد، رویکرد، واکنش، خلق، خو، مشرب، حالت و فرم بدن در هنگام مواجهه، صراحت، سبک، هر واکنش یا نگرش بسیار مستقل و فردی، ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراوش، فروزش، انتشار، برآمد/ برآور ( ریشه سطع )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهره داخلی/ رخ اندرونی، رابط کاربری/ پوسته کاربردی، فضای کاربری، پوسته کاربری، رونمای صفحات و محیط داخلی یک اپلیکیشن، وب سایت یا برنامه The company ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعداد/ نیروی مستعد/ قوای مستعد، قابلیت، عطیه، درون نهاد، هدیه خدادادی، موهبت، نابغه، ستاره، نخبه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه مشترکی با mission داره. ریشه لاتین و هند و اروپائی شون به معنی گسل/گسلان/گسیل هست. O ابتدای Omit از [ob] که احتمال می دن برای تشدید واژه بعدی آو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قید ( قید شده ) ، منظور شده، درج گردیده، گرد آورده/ گردآمده، ( محصور، . . . ) c. 1300, "restrain ( someone ) , control ( oneself ) , behave ( in a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The phrases "better off" and "well - off" are commonly used in both American and British English. They are considered more formal than casual but are ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Origin The origins of the phrase "better off" can be traced back to the Middle English phrase "bettre of, " which means "more advantageous. " It is ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

c. 1200, o cros, "in the shape of a cross; " c. 1300, a - croiz, "in a crossed position; " early 14c. , acros, "from one side to another; " a contrac ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناطق وفور خوراک، اراضی متنعم، مناطق غنی از غذا، بسترهای آبخوان/ آبریز [خوراک دهی بسترها]