filibuster

/ˈfɪləˌbəstər//ˈfɪlɪbʌstə/

(به ویژه در سده ی نوزدهم) ماجراجویی که در خارج از کشور خودش دست به جنگ و خرابکاری میزند، کسی که در کشوری دیگر (که با کشور خودش در جنگ نیست) دست به لشکر کشی می زند، (امریکا - ایراد نطق های بسیار طولانی در مجلس شورا به منظور جلوگیری از مطرح شدن یا تصویب لایحه و غیره) ابستروکسیون، پر حرفی عمدی، کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the practice or an instance of impeding or delaying legislative action, as by making long speeches until a deadline is passed.

- The filibuster succeeded in causing the bill to fail in the Senate.
[ترجمه گوگل] فیلیباستر موفق شد این لایحه را در سنا با شکست مواجه کند
[ترجمه ترگمان] ابستروکسیون موفق شد باعث شود که این لایحه در مجلس سنا شکست بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: filibusters, filibustering, filibustered
• : تعریف: to engage in a filibuster.

- Senate Republicans threatened to filibuster if the proposed legislation was passed in the House of Representatives.
[ترجمه گوگل] جمهوری خواهان سنا تهدید کردند که در صورت تصویب قانون پیشنهادی در مجلس نمایندگان، با شکست مواجه خواهند شد
[ترجمه ترگمان] جمهوری خواهان مجلس سنا تهدید کردند که اگر قانون پیشنهادی در مجلس نمایندگان تصویب شود، ابستروکسیون را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: filibusterer (n.)
• : تعریف: to delay or impede (passage of a law) by filibustering.

جمله های نمونه

1. Senator Seymour has threatened a filibuster to block the bill.
[ترجمه گوگل]سناتور سیمور تهدید کرده است که این لایحه را مسدود خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]سناتور سیمور برای مسدود کردن این لایحه، ابستروکسیون را تهدید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A senator dragged the subject in as a filibuster.
[ترجمه گوگل]یک سناتور موضوع را به عنوان یک فیلیباستر به داخل کشاند
[ترجمه ترگمان] یه سناتور موضوع رو به عنوان \"filibuster\" کشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They simply threatened to filibuster until the Senate adjourns.
[ترجمه گوگل]آنها به سادگی تهدید کردند که تا زمان تعلیق مجلس سنا، کار خود را از دست خواهند داد
[ترجمه ترگمان]آن ها به سادگی ابستروکسیون را تهدید کردند که تا زمان adjourns سنا، ابستروکسیون را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A group of senators plans to filibuster a measure that would permit drilling in Alaska.
[ترجمه گوگل]گروهی از سناتورها قصد دارند تا اقدامی را انجام دهند که به حفاری در آلاسکا اجازه می دهد
[ترجمه ترگمان]گروهی از سناتورها برنامه دارند تا برای اقدامی که اجازه حفاری در آلاسکا را می دهد، ابستروکسیون را فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Opponents of the bill threatened to filibuster its final stages.
[ترجمه گوگل]مخالفان این لایحه تهدید کردند که مراحل نهایی آن را به پایان خواهند رساند
[ترجمه ترگمان]مخالفان لایحه به ابستروکسیون تهدید کردند که آخرین مراحل خود را به تعویق می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conceivably, supporters of the law could filibuster to prevent it from being revised.
[ترجمه گوگل]می توان تصور کرد که حامیان این قانون می توانند از بازنگری آن جلوگیری کنند
[ترجمه ترگمان]Conceivably، حامیان قانون می توانند ابستروکسیون را مهار کنند تا از تجدید نظر آن ها جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The democrats organize a filibuster in the senate.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها در مجلس سنا یک فیلیباستر ترتیب می دهند
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها یک ابستروکسیون را در سنا سازماندهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Opponents in the Senate have vowed to filibuster.
[ترجمه گوگل]مخالفان در سنا قول داده اند که فیلیباستر کنند
[ترجمه ترگمان]مخالفان مجلس سنا قول داده اند که ابستروکسیون را باز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Daschle has said Democrats may filibuster the budget for the investigation if their objections are not addressed.
[ترجمه گوگل]داشل گفته است که دموکرات ها ممکن است بودجه تحقیقات را در صورت عدم رسیدگی به ایراداتشان، تخصیص دهند
[ترجمه ترگمان]\"Daschle\" گفت اگر اعتراضات آن ها مورد خطاب قرار نگیرد، دموکرات ها ممکن است به خاطر تحقیقات، ابستروکسیون را به تعویق بیاندازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We could not prolong a filibuster indefinitely.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانستیم یک فیلیباستر را برای مدت نامحدود طولانی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم به طور نامحدود ابستروکسیون را طولانی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Republicans have the right to filibuster under centuries - old rules that this page has long defended.
[ترجمه گوگل]جمهوریخواهان بر اساس قوانین قدیمی که این صفحه مدتهاست از آنها دفاع کرده است، حق دارند که از آنها استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان حق دارند تا در زیر قواعد قدیمی که این صفحه مدت ها از آن ها دفاع کرده است، ابستروکسیون را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Organizing or carry out of a filibuster.
[ترجمه گوگل]سازماندهی یا اجرای یک فیلیباستر
[ترجمه ترگمان]سازماندهی یا اجرای ابستروکسیون (ابستروکسیون)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The filibuster was a major obstruction to the success of their plan.
[ترجمه گوگل]فیلیباستر مانع بزرگی برای موفقیت طرح آنها بود
[ترجمه ترگمان]ابستروکسیون مانع اصلی موفقیت برنامه آن ها شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Edward Kennedy, D-Mass., who opposes the bill, conceded he did not have the votes to wage a filibuster.
[ترجمه گوگل]ادوارد کندی، دموکراتیک، که با این لایحه مخالف است، پذیرفت که رای لازم برای راه اندازی یک فیلیباستر را ندارد
[ترجمه ترگمان]ادوارد کندی، D کسی که با این لایحه مخالف است، تصدیق کرد که رای دادن ابستروکسیون را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• use of delaying tactics; long speech made to delay or prevent a decision from being made (politics); military adventurer who engages in unauthorized revolutionary activities in foreign countries
give long speeches in order to delay or prevent a decision from being made; intentionally delay debate; lead a filibuster; engage in unauthorized revolutionary activities in foreign countries
a filibuster is a long slow speech or a series of long slow speeches which are used as a method of preventing laws from being passed by the legislature, because the debating time runs out before the debate is over, so a vote cannot be taken.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The senator staged a filibuster to protest the proposed legislation.
In a discussion about political tactics, someone might say, “The filibuster can be an effective way to stall or defeat a bill. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A political analyst might argue, “The use of the filibuster can lead to gridlock and hinder legislative progress. ”

اطاله بررسی
Filibuster: delaying tactic
filibuster فیلی باستر
1. an action such as a prolonged speech that obstructs progress in a legislative assembly while not technically contravening the required procedures.
اقدامی مانند سخنرانی طولانی که مانع از پیشرفت در مجلس قانونگذاری می شود در حالی که از نظر فنی با رویه های لازم مغایرت ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

سنگ اندازی، اطاله وقت
2. a person engaging in unauthorized warfare against a foreign country.
شخصی که درگیر جنگ غیرمجاز علیه یک کشور خارجی است.
آدرس اینستاگرام 504ewords

filibuster ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: سد رأی
تعریف: روشی که اقلیت مجلس، معمولاً با ایراد سخنرانی های طولانی، برای ممانعت از رأی گیری به کار می بندد
توضیحاتی در رابطه با اسم filibuster
در امریکا filibuster یا اطاله بررسی اشاره دارد به ایراد نطق های بسیار طولانی در مجلس شورا به منظور جلوگیری از مطرح شدن یا تصویب لایحه و . . .
منبع: سایت بیاموز

"فیلی باستر" اشاره به موقعیتی است که طی آن یک یا چند نمایندهٔ مجلس سعی میکنند که با سخنرانی های طولانی و پی در پی یا ترفند های تأخیر انداز دیگری از تصویب یک قانونی یا تصمیم و رأی گیری برای لایحه ای یا طرحی جلو گیری نمایند.
...
[مشاهده متن کامل]

بنده هم برای مترادف فارسی این کلمه ، پیشنهادمی کنم که در ترجمه از یکی از این ترکیبات واژه ای نو استفاده کنیم:
رأی بند ، سد رأی ، انسداد رأی، رأی بست، واپس افکن، درنگ افکن ، تأخیر انداز، رأی بُر

Make a long speech in order to delay a new law
ویکی پدیا:
اطاله بررسی ( فیلیباستر ) ( انگلیسی: Filibuster‎ ) یک روند پارلمانی است که منازعه بر سر قسمتی از روند قانون گذاری به طول می انجامد و یک یا چند عضو، رأی گیری را به تعویق انداخته یا به طور کلی از آن جلوگیری می کنند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، برای فیلیباستر برابرِ �سد رأی� را برگزیده است.
...
[مشاهده متن کامل]

اطاله ی کلام

بپرس