تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Only to do something - used to mention something that happens immediately afterwards, especially something that causes surprise, disappointment, etc. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do away with something discard It's time to do away with all of these old tax records.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fine back - formation from finire or else from Latin finis "that which divides, a boundary, limit, border, end" ( see finish ( v. ) ) ; hence "acme, ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مورد ظن، محتمل، مفروض، مظنون، درمظان اتهام، دانسته، شمرده، قلمداد کرده، قلمداد شده، انگاشته، پنداشته، متهم، حدسی، زعمی، گمانی، احتمالی، فرضی، خیالی، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

forfeit ( n. ) late 14c. , forfet, "misdeed, offense against established authority, " also "something to which the right is lost through a misdeed, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: "'What about you?' requests a statement about you in general, while 'How about you?' requests a response about your manner, means, or condition. "

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

utilize ( v. ) 1794, from French utiliser, from Italian utilizzare, from utile "usable, " from Latin utilis "usable, " from uti "make use of, profit ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

not entirely but mostly : largely.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرندگان آب کنار، پرندگانی که در حاشیه سواحل و کناره های رودها در آب راه می روند و به جستجوی غذا می پردازند یا مانند اردک برای آب تنی و تغذیه به آب می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

که از خلال آن، که به واسطه آن، که از میان آن، که از طریق آن، که از مسیر آن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a unit of liquid or dry capacity equal to one eighth of a gallon, in Britain equal to 0. 568 litre and in the US equal to 0. 473 litre ( for liquid m ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه stroll رو بررسی کنیم stroll ( v. ) c. 1600, "roam, wander without a home" ( a sense now obsolete ) ; 1670s, "walk in a careless way, saunter; ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It is believed to be derived from the word artos, meaning "bear. " As experts differ on its precision origin, the name can also mean "Thor", "the eag ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

even as used to emphasize that something happens at the same moment as something else He realized, even as he spoke, that no one would ever believe ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do something up fasten, close Do your coat up before you go outside. It's snowing!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bed and Breakfast ( B & B ) , Hotel هتل/ متل/ مسافرخونه هم معنی می ده، جای خواب و صبحانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

adjective. agreed, assured or undertaken to be given, done or take place. the promised delivery dates. the Promised Land. Collins English Dictionary. ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قشری، توده ای 1792, in a French context, "a community organized and self - governed for local interest, subordinate to the state, " from French commu ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسته به Context معنی همگانی/ عمومی/ اشتراکی یا قشری/گروهی/جمعیتی/استانی می ده. shared by all members of a community; for common use. a communal bat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He tackled ( 19 ) important issues and amended ( 2 ) unfair laws in the city’s charter ( 5 ) . او پرداخت ( رسیدگی/عهده کرد ) [آویخت/گلاویز شد/قرقره ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

first نخست، اول/ اولی/ اولین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریش خاکستری/ ریش سفید کرده، مرد سن دار، باتجربه، مرد کهنه کار، کهنه سرباز، کوزه ارواح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسرف/اسرافی، اسرافکار waste هدر، هرز ful پر، سرشار، ناک، آکنده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Era ( or Christian Era ) عصر حاضر/ رایج/متداول/ عمومیت دار/ مرسوم ( یا دوره/دوران/عهد/عصر مسیحی: عهد جدید )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

avail origin c. 1300, availen, "to help ( someone ) , assist; benefit, be profitable to; be for the advantage of; have force or efficacy, serve for a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه این واژه لاتینه ( uti ) و معنی سودمند useful می ده. و وسیله، وسائل، اسباب، آلات . . . می تونه معادلش در برگردان به فارسی باشه.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به وضوح گفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به وضوح بر زبان آوردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

there's no wiggle room فضایی برای مذاکره/مانور وجود نداره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناطق وفور خوراک، اراضی متنعم، مناطق غنی از غذا، بسترهای آبخوان/ آبریز [خوراک دهی بسترها]

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تراوش، فروزش، انتشار، برآمد/ برآور ( ریشه سطع )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعداد/ نیروی مستعد/ قوای مستعد، قابلیت، عطیه، درون نهاد، هدیه خدادادی، موهبت، نابغه، ستاره، نخبه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چهره داخلی/ رخ اندرونی، رابط کاربری/ پوسته کاربردی، فضای کاربری، پوسته کاربری، رونمای صفحات و محیط داخلی یک اپلیکیشن، وب سایت یا برنامه The company ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه مشترکی با mission داره. ریشه لاتین و هند و اروپائی شون به معنی گسل/گسلان/گسیل هست. O ابتدای Omit از [ob] که احتمال می دن برای تشدید واژه بعدی آو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قید ( قید شده ) ، منظور شده، درج گردیده، گرد آورده/ گردآمده، ( محصور، . . . ) c. 1300, "restrain ( someone ) , control ( oneself ) , behave ( in a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The phrases "better off" and "well - off" are commonly used in both American and British English. They are considered more formal than casual but are ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Origin The origins of the phrase "better off" can be traced back to the Middle English phrase "bettre of, " which means "more advantageous. " It is ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با این حال/با این وجود/ معذلک هم معنی می ده The boat’s wood looked no stronger than cardboard, and the equipment was old. Still, there were several ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در درجه نخست، از بدو امر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cuff ( n. ) "bottom of a sleeve, " mid - 14c. , cuffe "hand covering, mitten, glove, " perhaps from Medieval Latin cuffia, cuphia "head covering, " ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

c. 1200, o cros, "in the shape of a cross; " c. 1300, a - croiz, "in a crossed position; " early 14c. , acros, "from one side to another; " a contrac ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

And we don't do conjugal visits. So, who knocked her up, Lina?! و اینکه ما اجازه ملاقات های زناشویی صادر نمی کنیم. پس، کی حامله ش کرده، لینا؟!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جز معنی عینی، معنی معکوس هم داره This expression is commonly used to describe a job well done or a successful accomplishment. It can also be used sar ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گونه گون، متلون، جورواجور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

competence ( n. ) 1590s, "rivalry" ( based on compete ) , also "adequate supply, " both senses now obsolete; 1630s as "sufficiency of means for livi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These two words have almost the same meaning. Can you cut it fine? In this context, "Can you cut it fine?" is a playful way of asking "Are these two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربردی مثل بلکه تو فارسی هم داره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

of از، ازبرای، اززمره، در زمره، از گروه، از طبقه، از دسته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a group of hospital doctors working as a team, headed by a consultant. an organized group of football supporters known for their aggressive attitude ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A gourmet ( 9 ) dinner was necessary for such a party. شامی لذیذ [خوش طعم، باکیفیت، مزه دار/ مزه کن، خبره خوراک] ( 9 ) برای چنین مهمانی ای لازم بود. ...