تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

aquatic آبزی terrestrial خشکی زی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

mid - 14c. , dispensen, "to dispose of, deal or divide out, " from Old French dispenser "give out" ( 13c. ) , from Latin dispensare "disburse, admini ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اینکه که چرا هم مجازی معنی واقعی ریشه تو این داره که ما تو فارسی درک درستی از کلمه واقعی نداریم و واقعی و حقیقی رو به جای هم و در یک معنا استفاده می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی راحت، ناراحت/ ناراحت کننده، غیرراحت ( خستگی آور، خشن، زمخت، بدفرم، نامناسب، آزاردهنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نغزگفتار، شیرین سخن، شوخ طبع، کسی که توانائی بکارگرفتن ماهرانه و ظریف کلمات را برای بیانی خوش دارد، خردمند، مشعری ریشه: wit ( هوش، خرد، مشعر، درک ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

prosecution: 1. when a charge is made against someone for a crime, or when someone is judged for a crime in a court of law زمانی که اتهامی علیه شخصی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

1. in a relaxed and informal way. خیلی راحت، 2. without commitment or permanence; بدون هیچ قید وبندی، بی هیچ تعهدی، 3. occasionally or irregularl ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

به ته رساندن، به انتها رساندن، تمام کردن، ته درآوردن، سوء مصرف/استفاده کردن، بیش ازحد مصرف کردن، abuse USE UP ( مصرف اعلی ) اینستاگرام: @504ewords

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مشهود، هویدا، قابل توجه، قابل تشخیص، مشخص، دارای علامت، دارای علائم، دارای ذکر ( نشان/علامت ) اید/آند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیلی معانی داره. یکیش هم معنی برقرار نگه داشتن/نگه داشتن هست. It wasn't easy to get the drunken man into a vertical position. سرپا نگه داشتن مرد مس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Secretary of State ( in the UK ) the head of a major government department. ( در انگلستان ) رئیس یک وزارت خانه ( اداره/ارگان/سازمان بزرگ/عمده/اصلی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برپایه وقایع، براساس داده های واقعی/رخ داده داده ای/ داده محور/رخدادنگار/گزاره ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

merriam - webster 1: EXPLODE 2: to burst forth or break out suddenly or noisily 3: to go forth, out, or away : LEAVE 4: to undergo decline or deteri ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Bull گاو نر، گاوی که برای ازدیاد نسل در مزرعه نگهداری می شود. OX گاو کاری، گاو باری، گاوی که به منظور کار در مزرعه نگهداری می شود. این گاوها غالبا ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

The kids at school would play tricks on her all the time. بچه های مدرسه تمام وقت او را سرکار می گذاشتند [آ/موجود بچه ها برسر/در مدرسه خواست/میل/می ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رسیدن هم معنی می ده getting to school in time به موقع به مدرسه رسیدن آدرس اینستا 504ewords

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مستقر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

امروز، تو این چند ساعت، تازه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

لغت نامه مریام وبستر این واژه را چنین تعریف می کند: چارچوبی فلسفی و نظری از رشته یا مکتبی علمی همراه با نظریه ها، قوانین، کلیات و تجربیات به دست آمده ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از روی احساسِ/حسِ، از رویِ، از سرِ، به خاطرِ Instagram: @504ewords

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

A Youth worker is a person that works with young people to facilitate their personal, social and educational development through informal education, ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وفق، منضم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

late 15c. , "an example, a model, " from Late Latin paradigma "pattern, example, " especially in grammar, from Greek paradeigma "pattern, model; prec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حیف/ چه حیف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Are you aware that a red - suited gentleman with a jolly twinkle in his eyes is stuck in the chimney? خبرداری که یه آقای قرمزپوش با چشم هایی پر از بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

vice versa "the order being changed, " c. 1600, Latin, from vice, ablative of vicis "a change, alternation, alternate order" ( from PIE root *weik - ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

for the purpose ( برای/بمنظور آ/موجو هدف/مقصود ) برای این منظور، بمنظور لازمه کار، به منظور، به مقصود، برای مقصودی، برای یازیدن، به قصد، از روی من ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

people who come from families that have had a lot of money for a long time, which gives them a high social position افرادی که از خانواده هایی می آیند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حقوق و مزایا و . . . سالیانه آدرس اینستا گرام 504ewords

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لوا، تامین، ظل، پوشش، نظارت، حفاظت، محارست، محافظت، پوشش ریشه: بُز، پوست بُز، بدن بُز، بُز زِئوس Greek Aigis, the name of the shield of Zeus a word ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( رسمی ) سخنرانی ایراد کردن، خطابه، وعظ یا درس گفتن، سخن گزیده به سمع جمع/عموم رساندن ( تحویل دادن ) تحویل یک خطابه ( سخن گزیده ) ( formal ) If yo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

There has been a massive shift to coeducational schools. اقبال ( رجوع ) بسیار بزرگی نسبت به مدارس مختلط پدید آمده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

a contemptible, socially inept person. "they're all dressed like complete dorks" dork ریشه dick یک فرد حقیر و از نظر اجتماعی ناتوان "همه آنها مثل ام ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی �سوار شدن� هم می ده on board a ) on a ship, plane, or spacecraft b ) involved with something or working for an organization بخشی از یک قضیه شدن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

play a trick on phrase of play behave in a deceptive or teasing way towards. "she played a trick on me by not telling me what to expect"

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ریشه crumb خرده نان/ تکه نان. late 15c. , kremelen, "to break into small fragments" ( transitive ) ( قرن 15 ) خرد شدن، شکستن به صورت قطعات کوچک. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریشه: ( لاتین عامیانه ) abuti ab - ( off, away from ) uti ( use ) ( دک/در، یکسو ) ( صرف/استفاده/بکاربری ) کژ صرف، سوء صرف اینستاگرام @504ewords

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آ/ای/آن/این/موجود "موجود" معادل مناسبی برای حرف "the" هست. موقع ترجمه لغت به لغت می شه متوجه این تناسب شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

utility خدمات facility تسهیلات، امکانات

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

over ور، ورا، ورای ( آنور، آن طرف، اینور، این طرف )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درکاررفته درکار داشته به کار آورده به کار برده به کار گرفته ( سابقا، سابق بر این، عادتا، بطور رایج پیش از این، رایجا پیش از این، برحسب منوال پیش از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قطعا، بطور قطع، مسلما، بی چون و چرا، بی شبهه absolute مطلق، قطعی absolutly مطلقا، بطور مطلق، بطور قطع/قطعی آدرس اینستاگرام 504ewords

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Jerk [Verb] 1 [intransitive, transitive] to move with a quick sudden movement, or to make part of your body move in this way [لازم] جابجایی با یک حر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

proportion بصورت مفرد تناسب، درجه از مقایسه ریشه: pro ( for ) به معنای درازاء، درمقابل، مقابل، پیش partio ( division, a part ) به معنای بخش، سهم p ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تادیه، تاوان ( درون مایه ضبط و ربط مسائل مالی ) ریشه: ( 1827 م ) Sense of to manage money ( با ایجاد حس رسیدگی به مسائل پولی ) ( قرن 15 م ) to r ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1. arrive. رسیدن، از راه رسیدن، پدیدار شدن، سروکله پیدا شدن "a chance like this doesn't come along every day" 2. make progress; develop. پیشرفت کرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( 1520 م ) to recount برشمردن ( فرانسوی ) relater ( refer, report ) ( ارجاع، گزارش/انتشار ) ( لاتین ) referre ( bring back, bear back ) ( به خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

He tackled ( 19 ) important issues and amended ( 2 ) unfair laws in the city’s charter ( 5 ) . او پرداخت ( رسیدگی/عهده کرد ) [آویخت/گلاویز شد/قرقره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بالادست، مقدم بر، و به خاطر هم معنی می ده Environment over convenience محیط زیست مقدم بر رفاه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

همچنان که هم به معنی هنوزه هم به معنی ولی و اما و با این حال. هنوز هم همین کارکرد رو داره ولی ما خیلی تو فارسی ازش اینطور استفاده نمی کنیم. در آخر ج ...