پیشنهادهای نسرین رنجبر (٤٨٧)
بی واسطه مستقیم
آسیب دیدن
بازدارنده
اینجاست که
تحت تأثیر قرار گرفتن
در حال حاضر
خوب یا بد
دست به کار شدن
با اضطراب با نگرانی
نقش بر آب کردن Drail hopes امیدها را نقش بر آب کردن
حساب شده
مصیبت اندیشی بدترین حالت ممکن را فرض کردن هرگونه شرایط سختی را فاجعه و مصیبت دانستن
قضاوت نابجا
شکست
اتفاقاً شاید تعجب کنید اما
با هم هماهنگ بودن به هم آمدن برای هم مناسب بودن Do you think this shirt goes with these trousers? Her furniture really goes with the rest of the room.
بازطراحی
به چیزی آمدن برای چیزی مناسب بودن
از کار برکنار شدن
نشأت میگیرد
از خود مایه گذاشتن
به طور کلی
به آینده بیاندیشید
دوستانه
به علاوه، همچنین، علاوه بر این Also In addition Additionally Besides
خلق کردن ایجاد کردن Give birth to sth: To make sth important start to exist
مهارتها و نقاط قوت خود را سنجیدن خود را ارزیابی کردن
مستعد
زیانبار
Adams and Hancok were on the spot! آدامز و هانکوک در بد مخمصه ای گرفتار شده بودند
سخن گفتن در مجلس و یا در یک مناظره To speak in a debate or assembly
شجاعانه
الهام گرفته، با انگیزه، متأثر از
دلیل اصلی علت اصلی be at the bottom of sth: to be the real reason for or the cause of sth
سالیانه هر سال
غیر قابل تصور
کنار گذاشتن، رد شدن to evade or avoid a decision, problem, or the like
معمولاً usually, but not always
هوشمندانه
نفوذ have pull with someone to have influence with someone.
فرصت مناسبی یافتن Obtain a favorable opportunity; get special consideration or treatment.
گارد ساحلی
بیخیال شدن رها کردن
عازم سفر شدن ( معمولاً با هواپیما ) To travel rapidly to a destination, typically on an airplane. I'm going to fly out to see you. پرتاب شدنTo rapid ...
بسیار . . . . تر
عدم افشاء
پیمان عدم افشاء اطلاعات
to chew on sth تفکر کردن اندیشیدن غور کردن
صرف غذا
عصبانی ناراحت ( informal, American English ) : upset, angry