in the bargain

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in addition; besides.
مترادف: also, as well, besides, in addition, too
مشابه: over and above

- I bought a house and got a swimming pool in the bargain.
[ترجمه گوگل] من یک خانه خریدم و یک استخر شنا به صورت مقرون به صرفه گرفتم
[ترجمه ترگمان] من یه خونه خریدم و با یه استخر شنا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. It acts as the sole broker in the bargaining and competition for resources between bureaucratic organizations.
[ترجمه گوگل]به عنوان تنها واسطه در چانه زنی و رقابت برای منابع بین سازمان های بوروکراتیک عمل می کند
[ترجمه ترگمان]آن به عنوان تنها رابط در چانه زدن و رقابت برای منابع بین سازمان های بروکراتیک عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, herein lies the Army's greatest weakness in the bargaining process.
[ترجمه گوگل]با این حال، بزرگترین نقطه ضعف ارتش در فرآیند چانه زنی در همین جا نهفته است
[ترجمه ترگمان]اما در اینجا بزرگ ترین ضعف ارتش در فرآیند چانه زنی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What legal responsibilities does the school board have in the bargaining process?
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره مدرسه چه وظایف قانونی در فرآیند چانه زنی دارد؟
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره مدرسه چه مسئولیت های قانونی در روند مذاکرات دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thirty-five percent or more of the employees in the bargaining unit must petition for an election to be held.
[ترجمه گوگل]سی و پنج درصد یا بیشتر از کارکنان واحد چانه زنی باید برای برگزاری انتخابات دادخواست بدهند
[ترجمه ترگمان]سی و پنج درصد یا بیشتر از کارمندان واحد چانه باید درخواست برگزاری انتخابات را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is a teacher, and a singer in the bargain.
[ترجمه گوگل]او یک معلم و یک خواننده در معامله است
[ترجمه ترگمان]او یک معلم و یک خواننده در این معامله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the bargain, the two CEOs must have enjoyed giving Microsoft a mild case of indigestion.
[ترجمه گوگل]در این معامله، دو مدیر اجرایی باید از ارائه یک مورد خفیف سوء هاضمه به مایکروسافت لذت برده باشند
[ترجمه ترگمان]در این معامله، دو مدیر عامل باید از دادن یک مورد ملایم of به مایکروسافت لذت ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the bargain, the dark do not hunt one down; alas one is only setting oneself to be used in the dance, and this will lead to a failed ascent in the long haul.
[ترجمه گوگل]در معامله، تاریکی ها یکی را شکار نمی کنند افسوس که شخص فقط خود را برای استفاده در رقص آماده می کند و این منجر به صعود ناموفق در مسافت طولانی می شود
[ترجمه ترگمان]در این معامله، تاریکی کسی را شکار نمی کند؛ افسوس که تنها کسی است که باید در رقص مورد استفاده قرار گیرد، و این منجر به صعود ناموفق در مسافت های طولانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the bargain, they'd avoid sanctions that can include firing staff, privatizing or even closing their doors.
[ترجمه گوگل]در این معامله، آنها از تحریم هایی که می تواند شامل اخراج کارکنان، خصوصی سازی یا حتی بستن درهای آنها باشد، اجتناب می کنند
[ترجمه ترگمان]در این معامله، آن ها از تحریم ها که شامل اخراج کارکنان، خصوصی سازی یا حتی بستن درها می شود، اجتناب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the bargain, humans were provided physical technology that they had long forgotten.
[ترجمه گوگل]در این معامله، تکنولوژی فیزیکی به انسان ها ارائه شد که مدت ها فراموش کرده بودند
[ترجمه ترگمان]در این معامله، انسان ها دارای فن آوری فیزیکی بودند که مدت ها قبل فراموش کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the bargain, the military lost 25 precious years and the taxpayers' nearly Rs 000 crore by keeping the IGMDP programme under wraps to hide its inefficiency from the nation.
[ترجمه گوگل]در این معامله، ارتش 25 سال گرانبها و نزدیک به 000 کرور مالیات دهندگان را با مخفی نگه داشتن برنامه IGMDP از دست داد تا ناکارآمدی آن را از ملت پنهان کند
[ترجمه ترگمان]در این معامله، ارتش ۲۵ سال ارزشمند و مالیات دهندگان نزدیک به ۱۰۰،۰۰۰ روپیه را با نگه داشتن برنامه IGMDP تحت پوشش برای پنهان کردن ناکارآمدی این کشور از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aim at another each node various behavior in the bargain, we as to it's can carry on the evaluation of satisfaction, and the hurl tell.
[ترجمه گوگل]هر گره دیگری را هدف قرار دهید، رفتارهای مختلفی را در معامله انجام دهید، ما به عنوان آن می توانیم ارزیابی رضایت را انجام دهیم و پرتاب کنیم
[ترجمه ترگمان]هدف این است که هر گره رفتار متفاوتی در معامله داشته باشد، ما به این نتیجه می رسیم که می توانیم ارزیابی رضایت را انجام دهیم، و the می گوییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He lost his wife in the bargain.
[ترجمه گوگل]او همسرش را در این معامله از دست داد
[ترجمه ترگمان]اون زنش رو تو معامله از دست داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The real wage rate is not a variable which can be directly negotiated in the bargaining process.
[ترجمه گوگل]نرخ دستمزد واقعی متغیری نیست که بتوان مستقیماً در فرآیند چانه زنی با آن مذاکره کرد
[ترجمه ترگمان]نرخ دست مزد واقعی یک متغیر نیست که می تواند به طور مستقیم در فرآیند مذاکره مورد مذاکره قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under the principle of "diplomacy subordinating to northern expedition", he had some compromising attitude in the bargain with Japan, as, for example, in the "Jinan massacre".
[ترجمه گوگل]بر اساس اصل "دیپلماسی تابع اکسپدیشن شمال"، او در معامله با ژاپن، مانند قتل عام جینان، نگرش سازشکارانه ای داشت
[ترجمه ترگمان]به موجب اصل \"سیاست\" که مربوط به لشکرکشی شمالی بود، او در معامله با ژاپن، به عنوان مثال، در \"قتل عام Jinan\"، یک نگرش مصالحه آمیز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

به علاوه، همچنین، علاوه بر این
Also
In addition
Additionally
Besides

بپرس