inhibitive


وابسته به جلوگیری

جمله های نمونه

1. The result shows that the inhibitive efficiency of the composite inhibitor can increase by 0. 7% compared with imidazoline inhibitor, and the inhibitive efficiency for A3 iron reaches above 99%.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که راندمان بازدارنده کامپوزیت در مقایسه با مهارکننده ایمیدازولین 7/0 درصد افزایش می یابد و راندمان بازدارندگی برای آهن A3 به بالای 99 درصد می رسد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که کارایی inhibitive بازدارنده مرکب می تواند تا ۰ افزایش یابد ۷ % در مقایسه با بازدارنده imidazoline، و بازده inhibitive برای آهن A۳ به بالاتر از ۹۹ % می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The inhibitive effect of natural antioxidant on oxidation and activation of xenobiotics mediated by lipoxygenase may be one of the mechanisms of its anti-toxic and anti-tumor effect.
[ترجمه گوگل]اثر بازدارنده آنتی اکسیدان طبیعی بر اکسیداسیون و فعال سازی بیگانه بیوتیک ها با واسطه لیپوکسیژناز ممکن است یکی از مکانیسم های اثر ضد سمی و ضد توموری آن باشد
[ترجمه ترگمان]اثر inhibitive آنتی اکسیدان بر روی اکسیداسیون و فعال سازی xenobiotics توسط lipoxygenase می تواند یکی از مکانیسم های موثر ضد تومور و ضد تومور آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The inhibitive effect on Eumycota was better than on bacteria and that on Gram-positive bac. . .
[ترجمه گوگل]اثر بازدارندگی بر روی Eumycota بهتر از باکتری‌ها و بر روی باکتری‌های گرم مثبت بود
[ترجمه ترگمان]اثر inhibitive بر روی Eumycota بهتر از روی باکتری های گرم و گرم منفی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The outcome indicates that the inhibitive reproduction of Tripterygium wilfordii in the male mice is associated with the abnormal expression of spermiogenesis genes.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می‌دهد که تولید مثل بازدارنده Tripterygium wilfordii در موش‌های نر با بیان غیرطبیعی ژن‌های اسپرم‌زایی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که تولید مثل Tripterygium of در موش های نر با ظهور غیرطبیعی ژن های spermiogenesis مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The inhibitive effect of dominant microorganisms on leaf mold in tobacco was investigated by method of microbiology.
[ترجمه گوگل]اثر بازدارندگی میکروارگانیسم های غالب بر کپک برگ در تنباکو با روش میکروبیولوژی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثر inhibitive میکرو ارگانیسم های غالب بر قالب برگ در قالب تنباکو با روش میکرو بیولوژی بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The inhibitive action of isopropyl amine, n-butyl amine and n-octyl amine on aluminium corrosion in hydrochloric acid solutions was studied using mass loss technique.
[ترجمه گوگل]اثر بازدارندگی ایزوپروپیل آمین، n-بوتیل آمین و n-اکتیل آمین بر خوردگی آلومینیوم در محلول های اسید هیدروکلریک با استفاده از تکنیک کاهش جرم مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اقدام inhibitive آمین، آمین - بوتیل آمین و آمین - octyl بر روی خوردگی آلومینیوم در محلول های اسیدی با استفاده از تکنیک اتلاف جرم مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The inhibitive effect of prodigiosin on multiplication of cancer cells was related to the inhibiting of DNA replication in S stage and regulating of cell cycle.
[ترجمه گوگل]اثر بازدارنده پرودیژیوزین بر تکثیر سلول های سرطانی با مهار تکثیر DNA در مرحله S و تنظیم چرخه سلولی مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]اثر inhibitive بر تکثیر سلول های سرطانی مربوط به مهار تکثیر DNA در مرحله S و تنظیم چرخه سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. OBJECTIVE To discuss the inhibitive activity of proteinase of hypoxic cells radiosensitizer.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد فعالیت بازدارنده پروتئیناز حساس کننده پرتوی سلول های هیپوکسیک
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای بحث در مورد فعالیت inhibitive سلول های hypoxic of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The inhibitive principles of nitroxyl oxides of free radical and synthesize methods of 4-hydroxy- 6-teramethylpiperi-dinyl-1-oxy, and its application is introduced.
[ترجمه گوگل]اصول بازدارندگی اکسیدهای نیتروکسیل رادیکال آزاد و روش های سنتز 4-هیدروکسی-6-ترمتیل پیپری-دینیل-1-اکسی و کاربرد آن معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اصول inhibitive of اکسیده ای آمیخته با رادیکال آزاد و ترکیب ۴ - هیدروکسی - ۶ - dinyl - ۱ - ۱ - oxy و کاربرد آن معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: To study the inhibitive effect of Limax extract on H14 and inducement effect of apoptosis and differentiation of H14 cells in vitro.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بازدارندگی عصاره لیماکس بر H14 و اثر القای آپوپتوز و تمایز سلول‌های H14 در شرایط آزمایشگاهی انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر inhibitive عصاره Limax بر روی H۱۴ و اثر inducement آپوپتوز و تمایز سلول های H۱۴ در آزمایشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions: Ixeis Sonchifolia Hance . has a significant inhibitive effect on RIV - H 3 N RSV and ADV - 3 .
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: Ixeis Sonchifolia Hance اثر بازدارندگی قابل توجهی بر RIV - H 3 N RSV و ADV - 3 دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Ixeis Sonchifolia hance اثر قابل توجهی بر روی RSV - H - H [ ۳ ] و ADV - ۳ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To study the inhibitive effect of tetrandrine to cell reaction on intraocular lens.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر مهاری واکنش تتراندرین به سلول بر روی عدسی داخل چشمی انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر inhibitive tetrandrine به واکنش سلولی بر روی لنز intraocular
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results suggested that there were inhibitive effects of ethephon on immunity in mice.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که اثرات بازدارنده اتفون بر ایمنی در موش ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که اثرات منفی of بر ایمنی در موش ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion The erythropoiesis inhibitors exist in uremic sera which has a dose-dependent inhibitive effects on the growth CFU-E and BFU-E of normal mice bone marrow cells.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری مهارکننده‌های اریتروپوئزیس در سرم‌های اورمیک وجود دارد که دارای اثرات بازدارنده وابسته به دوز بر رشد CFU-E و BFU-E سلول‌های مغز استخوان موش‌های سالم است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بازدارنده های erythropoiesis در sera uremic وجود دارند که اثرات inhibitive وابسته به دوز بر روی ۷ CFU - E و E - E از سلول های مغز استخوان موش معمولی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suppressive, delaying, stopping, restraining, checking

پیشنهاد کاربران

بپرس