give birth

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (of a female human or animal) to deliver offspring into the world.

- His wife gave birth to twins at two o'clock in the morning.
[ترجمه زهره] در ساعت ۲ بامداد همسرش دوقلو به دنیا آورد
|
[ترجمه گوگل] همسرش ساعت دو نیمه شب دوقلو به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان] همسرش دو قلو در ساعت دو صبح به دنیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The ewe gave birth to two lambs last night.
[ترجمه گوگل] میش دیشب دو بره به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان] The دیشب دو گوسفند را به دنیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She wants to give birth without drugs for pain.
[ترجمه گوگل] او می خواهد بدون دارو برای درد زایمان کند
[ترجمه ترگمان] اون می خواد بدون دارو برای درد زایمان کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Female badgers may give birth to as many as five offspring.
[ترجمه گوگل]گورکن های ماده ممکن است پنج فرزند به دنیا بیاورند
[ترجمه ترگمان]badgers زن ممکن است پنج فرزند به دنیا بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Positive thoughts give birth to our good values and beliefs, and increase our thinking power positively. Negative thoughts impact our values and beliefs negatively, and reduce our abilities to think clearly, rationally and optimistically. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]افکار مثبت ارزش ها و باورهای خوب ما را به وجود می آورند و قدرت تفکر ما را به طور مثبت افزایش می دهند افکار منفی بر ارزش‌ها و باورهای ما تأثیر منفی می‌گذارند و توانایی‌های ما را برای تفکر واضح، منطقی و خوش‌بینانه کاهش می‌دهند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]افکار مثبت ارزش های خوب و باورهای ما را به دنیا می آورند و قدرت تفکر ما را به طور مثبت افزایش می دهند افکار منفی بر ارزش های ما تاثیر منفی می گذارد و باورهای ما را به طور منفی تحت تاثیر قرار می دهد و توانایی ما را برای فکر کردن به طور واضح، منطقی و خوش بینانه کاهش می دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thousands turn to illegal abortion services, thousands more give birth to children they neither wanted nor can afford.
[ترجمه گوگل]هزاران نفر به خدمات غیرقانونی سقط جنین روی می آورند، هزاران نفر دیگر بچه هایی به دنیا می آورند که نه می خواستند و نه توانایی خریدشان را دارند
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر به خدمات سقط جنین غیر قانونی متوسل می شوند، هزاران نفر دیگر بچه دار می شوند و نه توان مالی آن ها را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These females do not lay eggs; they give birth to young aphids, all of which are females.
[ترجمه گوگل]این ماده ها تخم نمی گذارند آنها شته های جوانی را به دنیا می آورند که همگی ماده هستند
[ترجمه ترگمان]این زنان تخم می گذارند؛ آن ها شته ها جوان را به دنیا می آورند که همه آن ها مونث هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Females give birth to as many as five offspring in late winter, after a gestation period of up to 10 months.
[ترجمه گوگل]ماده ها در اواخر زمستان، پس از یک دوره بارداری تا 10 ماه، پنج فرزند به دنیا می آورند
[ترجمه ترگمان]زنان در اواخر زمستان بعد از مدت زمان بارداری تا ۱۰ ماهگی، ۵ فرزند به دنیا می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The females build nests, give birth to their blind and hairless young after a gestation of thirty days.
[ترجمه گوگل]ماده ها لانه می سازند و پس از سی روز حاملگی، بچه های کور و بی مو خود را به دنیا می آورند
[ترجمه ترگمان]دختران لانه می سازند، نوزاد نابینا و hairless را پس از بارداری سی روز تولد می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The smaller adults give birth to tiny babies again, and so the weakness is inherited.
[ترجمه گوگل]بزرگ‌سالان کوچک‌تر دوباره بچه‌های ریز به دنیا می‌آورند و بنابراین این ضعف ارثی است
[ترجمه ترگمان]بزرگسالان کوچک تر بار دیگر نوزادان کوچک را به دنیا می آورند و به همین دلیل ضعف به ارث برده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Virgin greenfly give birth to virgin young that are already pregnant with other virgins.
[ترجمه گوگل]مگس سبز باکره بچه‌های باکره‌ای به دنیا می‌آورد که قبلاً باکره‌های دیگر را باردار هستند
[ترجمه ترگمان]باکره greenfly جوان باکره را به دنیا می آورد که در حال حاضر با دختران باکره دیگر باردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seeing an animal give birth brings understanding of the naturalness of childbirth.
[ترجمه گوگل]دیدن یک حیوان در حال زایمان درک طبیعی بودن زایمان را به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]دیدن حیوان به هنگام زایمان درک طبیعی بودن زایمان را به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many women want to give birth without using drugs and often turn to complementary and alternative medicine to help them through the labor pain.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان می‌خواهند بدون استفاده از دارو زایمان کنند و اغلب به داروهای مکمل و جایگزین روی می‌آورند تا از درد زایمان کمک کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان می خواهند بدون استفاده از مواد مخدر زایمان کنند و اغلب به داروهای مکمل و جایگزین تبدیل می شوند تا از طریق درد کار به آن ها کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The actual result of your action give birth to confidence.
[ترجمه گوگل]نتیجه واقعی عمل شما باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه واقعی اقدام شما باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A neighbor, W. H. Tonn, had several cattle die or give birth to stillborn calves after the explosion.
[ترجمه گوگل]یکی از همسایگان، W H Tonn، پس از انفجار چندین گاو تلف یا گوساله مرده به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان]یک همسایه، دبلیو ه Tonn، پس از انفجار، چندین گاو به دنیا آمده یا به دنیا آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dancers would dance, the mannequin would shiver and give birth to the green girl.
[ترجمه گوگل]رقصنده ها می رقصیدند، مانکن می لرزید و دختر سبز را به دنیا می آورد
[ترجمه ترگمان]رقاص ها می رقصیدند، مانکن به لرزه می افتاد و دختر سبز را به دنیا می اورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When God created man and woman, he was thinking, 'Who shall I give the power to, to give birth to the next human being?' And God chose woman. And this is the big evidence that women are powerful. Malala Yousafzai
[ترجمه گوگل]وقتی خداوند زن و مرد را آفرید، در این فکر بود که به چه کسی قدرت بدهم تا انسان بعدی را به دنیا بیاورم؟ و خداوند زن را برگزید و این گواه بزرگی است که زنان قدرتمند هستند ملاله یوسف زی
[ترجمه ترگمان]وقتی خدا مرد و زن خلق کرد، او فکر می کرد، چه کسی باید قدرت را به او بدهم، تا نسل بعدی را به دنیا بیاورم؟ و خدا زن را انتخاب کرد و این شواهد بزرگی است که زنان قدرتمند هستند ملاله یوسف زی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bear a child

پیشنهاد کاربران

محقق کردن
⁦✔️⁩زایمان کردن،
بچه به دنیا آوردن،
زاییدن
‘I don’t want it’ Stacey Solomon addresses concern over husband Joe ahead of 🔰giving birth🔰
جان بخشیدن
به هر وعده ای که خداوند در قبلم نهاده ، جان خواهم بخشید ( می بخشم ) و همانی خواهم شد ( می شوم ) که مرا برایش خلق کرده است.
I will give birth to every promise God put in my heart and I will become everything God created me to be
Princess Eugenie gives birth to baby boy : شاهزاده خانم یوجینی پسر بچه ای به دنیا می آورد
با to میادش
به دنیا اوردن
زایمان کردن
زایمان کردن ، به دنیا آوردن
خلق کردن
ایجاد کردن
Give birth to sth:
To make sth important start to exist
Pregnant
زنده زا
به دنیا اوردن
زاییدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس