منو
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

دست به کار شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

نشأت میگیرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

الهام گرفته، با انگیزه، متأثر از

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

از کار برکنار شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

a sudden, short intake of breath, as in shock or surprise. بند آمدن نفس ( از تعجب، حیرت، ترس )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

بی واسطه مستقیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

اصل، موضوع اصلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اگه گفتی چی شده! یه خبر خوب!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

اعتراف کردن، اقرار کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

در حال حاضر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مهمترین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اینجاست که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

move or drive backwards. عقب عقب رفتن ( ماشین ) دنده عقب رفتن Sam backed up, and leaned against the wall سام عقب عقب رفت و به دیوار تکیه کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بسیار . . . . تر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

doing something correctly or well در مسیر درست بودن درست پیش رفتن you are on the right track: درست میگی داری درست پیش میری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

انگیزه، محرک، الهام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

to actively accept challenges and seek more responsibility, especially in order to progress in your career کنار آمدن با مشکلات و چالشها و پذیرش مسئول ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

میشه اینطور گفت بذار اینطور بگم بهتره اینطوری بگم To rephrase something; to express something in a different way. say it in different words

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آزار دهنده آزارنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

متوجهم می فهمم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تجربیات مفروضات نگرش past experiences or long - held attitudes perceived as burdensome encumbrances. "the emotional baggage I'm hauling around"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

هوشمندانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به سرانجام رسیدن جور شدن درست شدن ( عامیانه: ) راست و ریس شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

نقش بر آب کردن Drail hopes امیدها را نقش بر آب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

درگیر چیزی بودن خود را درگیر چیزی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چاره ای اندیشیدن از بروز فاجعه/دردسر/مشکل پیشگیری کردن مانع از بروز فاجعه/دردسر/مشکل شدن find or provide a solution to a difficulty or disaster.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حساسیت/احتیاط/هشیاری زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

That which one particularly prefers, desires, enjoys, or cares about چیز مورد علاقه، محبوب چیزی که از اون لذت میبریم یا برامون مهمه Teaching is my j ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به ناگاه ( ناگهان ) حمله/انتقاد کردن to attack or criticize someone suddenly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آگاه روشن بین مطّلع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فایل صوتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به طور کلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

to be on autopilot به صورت خودکار عمل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

زیانبار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پنهان مستور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

محتمل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

to be strongly in favor of به شدت/کاملاً با چیزی موافق بودن/ طرفدار آن بودن i'm all for eating healthy food من کاملاً طرفدار غذاهای سالم هستم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دلیل اصلی علت اصلی be at the bottom of sth: to be the real reason for or the cause of sth

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

profound or penetrating in awareness or understanding. دانا، خردمند، بابصیرت، روشنفکر، فهمیده difficult to understand. مبهم، نامفهوم ( چیزی که درک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خلق کردن ایجاد کردن Give birth to sth: To make sth important start to exist

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مجلل فاخر fancy clothes لباسهای مجلل/فاخر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

to learn متوجه شدن فهمیدن درک کردن پی بردن • I have come to see that it is MY THOUGHTS that CREATE MY LIFE the way it is من فهمیده ام که این افکار من ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مصیبت اندیشی بدترین حالت ممکن را فرض کردن هرگونه شرایط سختی را فاجعه و مصیبت دانستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

said or written to wish a person well on ending a letter or parting used to wish someone happiness and success ( عبارتی که معمولا در پایان نامه و ی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

هویت فردی هویت شخصی شناخت فردی the perception or recognition of one's characteristics as a particular individual, especially in relation to social co ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

bearing that in mind با توجه به این با فرض این بر این اساس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

حرف آخر حکم نهایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

of a plan or method ) have the desired result or effect ) نتیجه دادن مؤثر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

“Life sucks” means that life is difficult or repugnant in some way. This catchphrase is often used ironically to express resignation or acceptance of ...