پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٦)

بازدید
٦,٥٤٦
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

متداول، شایع، فراگیر to be generic : عمومیت/کلیت داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

more clearly = پر واضح است که. . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

در جهت چیزی بودن، متوجه چیزی بودن، اشاره داشتن/کردن به

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فهم پذیر ، قابل فهم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

نشانه گرفتن، نشانه رفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

جهان وطنی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

گسترده، وسیع، جامع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

نامنظم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

در حیطه شغلی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در اصل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

برد - برد، برد متقابل ، برد دوجانبه، برد دوسویه

پیشنهاد
٤

it's a matter of life and death = مساله مرگ و زندگی است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

قالب فکری، جهت گیری ذهنی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

۱ کارساز بودن، جواب دادن، کارگر افتادن this method doesn't work : این روش کارساز نیست/جواب نمی دهد/کارگر نمی افتد ۲ گهگاه می توان آن را به صورت جمع ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

hinging on = ناشی از

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

مبنا، بنیادین

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مبحث، مطالب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

magpie approach = رویکرد پرحرفی، رویکرد آدم وراج

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کسب معاش، گذران زندگی، کسب معیشت، تولید معیشت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

هیچ ارتباطی نداشتن، صنمی نداشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

reign ( verb ) supreme= حاکم بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بی نقص، بی عیب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

در جای جای جهان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

سایه کسی را با تیر زدن، نفرت وافر نسبت به کسی داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

کل، جمع، همه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

1 تنظیم کردن 2 برنامه ریزی To lay plans for= thefreedictionary

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کمتر شناخته شده، غیرمعروف، نامشهور

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

فراگیر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

نوظهور

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حوزه فعالیت، خط کاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

همخوانی داشتن با، همخوان بودن با قرار دادن، قرار گرفتن جای دادن، جای گرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

به حل چیزی پرداختن، پرداختن به، حل وفصل کردن، رتق وفتق کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

آوردن به

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فراز و فرود، ظهور و سقوط

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

ادای احترام

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

به روش آسان، آسان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

- محور ( teacher - centered = معلم محور )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی پایان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سکونتگاه، اقامتگاه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

1 به تصویر کشیدن، تصویر کردن، مجسم/متصور کردن، ترسیم کردن، ترسیم کننده چیزی بودن 2 اسیرسازی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

رفت وآمد، آمدوشد، سفر، مسافرت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

نقادانه بی نهایت، به شدت، به طور جدی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

فریفته، مفتون، افسون، شیفته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

درهم پیچیدگی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

react against = تقابل با

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سرآغاز، نقطه شروع، نقطه آغاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

از آب در آمدن to turn out or happen پیش رفتن، ادامه دادن To get along, To travel; go source: thefreedictionary

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

حوزه مطالعه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

گران بار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

انطباق پذیر