پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٤٢٨
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

رنگین پوست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

agenda setting : برجسته سازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرشهروند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

to the detriment of = به زیان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشه های هم اندازه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

به سادگی، صرفا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

در دست کسی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خار به چشم کسی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

خار به چشم کسی بودن

پیشنهاد
١

مانند خاری در چشم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اساسی، از بیخ و بن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ملزومات، مایحتاج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

فروگذارده، فرومانده، موردغفلت، موردبی توجهی being neglected : فروگذاردگی، فرومانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

شورانگیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا آخر ایستادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

توسعه نیافتگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

صف آرایی، به صف کردن، ترتیب دهی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

نقش داشتن در

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

به دست گرفتن، عهده دار شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

لنگر گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بیانگر خود، روشنگر خود This is relatively self - evident in both cases=در هر دو مورد، خود نسبتا مشهود است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نامتغیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بیش ساده سازی، ساده سازی بیش از حد، بیش از حد ساده سازی شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

جهانی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تغییرناپذیر، اصلاح ناپذیر، تعدیل ناپذیر، ویرایش ناپذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

جلوه کردن، جلوه داشتن، جلوه گر شدن، آشکار بودن، به چشم خوردن، نمایاندن، بروز دادن، ظاهر شدن، مشخص بودن، برجسته بودن، حضور داشتن، در برداشتن، در برگرف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مد نظر قرار دادن؛ اندیشیدن به؛ تعمق کردن بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مد نظر قرار دادن؛ اندیشیدن به؛ تعمق کردن بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مد نظر قرار دادن؛ اندیشیدن به؛ تعمق کردن بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

متقابل، دوجانبه، دوسویه، دوطرفه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

آرایش گرفتن، مرتب کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترسیم کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

عادت داشتن، خو کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سودآوری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سودآوری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بهره کشی/بهره گیری کردن، بهره برداشتن، بهره وری، بهره جویی، منتفع شدن، انتفاع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اکثریت قریب به اتفاق بخش اعظم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Attending to = با توجه به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

خودکاوی، خودارزیابی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

محدوده چیزی از . . . تا . . . بودن از . . . گرفته تا. . . از. . . تا . . . بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

عطش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

معاملات نهانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خریدار، مزایده گر، مزایده کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تمایزگذاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

حل وفصل کردن، پرداختن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پرداختن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

متداول، شایع، فراگیر to be generic : عمومیت/کلیت داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

more clearly = پر واضح است که. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

در جهت چیزی بودن، متوجه چیزی بودن، اشاره داشتن/کردن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فهم پذیر ، قابل فهم