پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)
جواز، تحسین
به کارگیرنده
بی اطلاعی، بی خبری، ناآگاهی
پایه، حد
شیوه کار
شیوه
شیوه زندگی
حاصل از، منتج از، فرآمدِ، برگرفته از، برخاسته از، برآمده از، محصولِ، ثمره ی، مولودِ، ماحصلِ
انتخاب شده، گزینش شده، انتخابی، موردانتخاب
پیش افتادن غالب آمدن، مغلوب ساختن، غلبه یافتن
مغلوب، مورد غلبه، جاافتاده، جامانده، عقب افتاده، عقب مانده
نشان دهنده
در معرض نمایش، عرضه شده
مستثنا
پرواضح است که، به طور اَوضَح، به تعبیر روشن تر، به صورت آشکارتر، به روشنی بیشتر
واجدالشرایط، مجاز
تعجب برانگیز
منظور شده، در نظر گرفته شده
اختصاص دادن
به منظورِ، منظور شده برای
نافع، منتفع، متمتع، مستفید، مستفیض
متضرر، خاسر، زیان دیده، زیان رسیده، خسارت دیده، شکست خورده، زیانکار، مغبون
در رابطه با، مربوط به، در مورد
نیمه تمام
صورت دادن، کارایی داشتن، کارکرد
با نام، با اسم، به اصطلاح، اصطلاحا نام گرفتن، نام داشتن
مانند این، همانند این، مثل این
جانبی
طرف کسی یا چیزی را گرفتن، طرفداری/جانبداری کردن از
اضلاع، جوانب، اطراف، جهات، وجوه
مهم است، اهمیت دارد، دارای اهمیت است، حائز اهمیت است
مسدودسازی
نیاکان، آبا، گذشتگان، اسلاف
بازآرایی، بازچینی
کسب معاش، گذرانِ زندگی، کسب معیشت، تولید معیشت
کم ارزش سازی، بی ارزش سازی، کاهش ارزش ارزش کاه، کاهنده ارزش
تا این زمان، تا آن زمان، تا به حال
1 ظهرنویسی 2 پشتیبانی، حمایت
مخالف بودن با
میل کردن، گراییدن
میل کردن، گراییدن
پرورنده، پروراننده
تقابل
تداوم بخش خود
نقد کردن
رعایا، بندگان، بردگان، غلامان
خفت، خواری, سرافکندگی، سرشکستگی، شرمساری
تبیین کردن، تشریح کردن، بازنمودن
مجدد، مجددا
به طور اهم، مهمتر آنکه