تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چطور آدمیه؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شارژ گوشی کمه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

چی مده؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

شلوارکردی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دارن میان

پیشنهاد
٢

دستیابی بهت سخته ( درکتاب تاچ استون دریک مکالمه ی تلفنی درحالیکه شخص پس ازچندبارتماس سرانجام طرف مقابل جواب وی رامیدهد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شجرة النحل is a small tree, introduced into the UK in 1560 and often planted in parks and gardens. It flowers in May and June when it produces large ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تا خرخره پر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

�stand in a steady, anticipatory position over someone or something. انتظارکشیدن To hover or hang over someone or something دوروبر کسی یاچیزی پلکی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Packed to the Gill مترادفcompletely full The restaurant was Packed to the Gill. تا خرخره پر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Many Roadside stops included the compliment of a gas station and a fast food restaurant. توقفگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترسو خجالتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

To say unpleasant things about someone that are untrue چیزای بدی درمورد کسی بگیم که واقعیت نداره ( بدگویی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

to throw with a sudden movement thrust or move with sudden speed تند حرکت کردن یهو یه چیزی رو پرت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

( فک کنم منظورش درجه یک_عالیرتبه_والامقام باشه ) Frank who was a highly regarded microbiologist

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نقاط اشتراک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

یواشکی یکیو بیاری خونه Take someone inside secretly Bring someone inside the house

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

A drink with a lot of alcohol such as whiskey

پیشنهاد
٠

The apartment can be legally rented to someone else ( Impact values ) The lease is coming up for renewal next month=the contract is up next month

پیشنهاد
١

Give a child away to be raised by another family ( Impact values )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

باهات موافق نیستم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Stop liking something ( Impact values )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Get that bad Become such a big problem I don't think it will come to that=i don't think that will actually happen ( Impact values ) فکرنمیکردم کارب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Very happy Delighted ( Impact values )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

I might as well have a second piece=it will be okay if i have a second piece ( Impact values ) ایرادی نداره اگه. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Feel attracted to someone Have romantic feeling for someone ( Impact values ) U don't like him that way=you're not attracted to him عاشق کسی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

قرار ملاقات عاشقانه باکسی گذاشتن Ask someone on a date

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Giving someone the latest news about ( Impact values ) I was updating him on a project=i was letting him know how the project was going درجریان قر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Talk to someone higher up in the company ( Impact values ) بایه مقام بالارتبه ی شرکت صحبت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Do something wrong or unfair without getting caught ( Impact values )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Make it impossible for someone to succeed ( Impact values ) My boss is setting me up to fail ( My boss is mqking it impossible for me to do well ) ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Contact everyone ( Impact values ) Speak with someone personally I have to reach frank by monday ( Call )

پیشنهاد
١

Have a secret relationship with someone else ( Impact values ) رابطه ی مخفیانه باکسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Let someone end the relationship ( Impact values ) Let someone leave

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Worrying too much Thinking the situation is more serious than it really is ( Impact values ) زیادی جدی گرفتن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Be the kind of person someone is usually attracted to ( Impact values ) He is my type اون کسیه که من خوشم میاد ازش ( معیارایی که من میخوام رو داره )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Someone who takes care of a dog while it's owners are away. ( Impact values ) مراقب سگ Sheila was having trouble finding a dog_sitter for rex.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

It took the entire day ( Impact values ) It lasted the entire day روزم کلا به فنارفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصونیت قضایی

پیشنهاد
٠

این راز رو باخودت به گور ببر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Top fortune 500 company جزء ۵۰۰شرکت برتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناظر امنیت و کیفیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

to keep talking about� someone� or� something, especially when other people think it is boring درمورد چیزی یاکسی هی صحبت کردن مخصوصا موقعیکه بقیه خس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سیاستگذاری

پیشنهاد
١

سرکشی شیره مالیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

The milk has gone sour. شیر ترش شده ( فاسد شده )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

To be good enough to do something تو کاری خوب بودن مهارت درانجام عملی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مشتاق یادگیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Running the kids around the school بچه رو به مدرسه بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

برادرانی که نسبت خونی بایکدیگر ندارند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Someone who always pick up food & some foods from his plate مثلا کسی که سیر توغذا دوست نداره و موقعیکه بشقاب جلوش میاد شروع میکنه به جداکردن سیراش😁

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیزی به ذهن رسیدن یه فکری جرقه زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Doesn't it strike you as a little odd? به نظرت یکم عجیب به نظر نمیرسه مترادفseem to you

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Handsome in a way, masculine, powerful یجورایی خوش هیکل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cultural norms هنجارهای فرهنگی a belief or idea of what a particular type of person or thing is like. Stereotypes are often ( tahlilgaran ) unfair or ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

I'm going to get my eyelids fixed. done=improved=changed to look better with surgery میخوام پلک چشمام رو عمل کنم. ( Impact values )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

When the world trade center stood in NYC before terrorists hijacked airliners & crashed the jets into two towers on September 11. 2001 معنیstoodاینجا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قصاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

is a bill that �healthcare� providers submit to a patient's insurance provider. This bill contains unique� medical� codes detailing the care adminis ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی زیاد A mass murder committed by the civil group in the country.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بمباران اتمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قطع عضو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

انهدام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشته کوه آند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرگین گردان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Flip=turn over

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مترادف=gulf

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

صخره های روبروی دریا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قسمت بخش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ترشرویی لجوج فک کنم سگ اخلاق هم بشه🥴

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قاپیدن Grab=grasp

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

To bend your body forward & down

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

To make someone feel annoyed or shocked

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

لغزش جوانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فقیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کتری مسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

A disease existing in a very small area بیماری بوم گیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

To frighten somebody in a bad way To shock somebody so badly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

=arround

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تلپ شدن خونه ی کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

Sleep over خواب موندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کودن بی اعتنا به اصول قرنطینه شخص احتکارکننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به زمین افکندن، انداختن Every man should hew down a leafy bough so that they can make a home in the forest

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به زمین افکندن، انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

درخواست کمک The commander beg King's help in placing someone else on the throne فرمانده ازپادشاه درخواست کمک کرد تاکسی دیگر رابرتخت پادشاهی بنشاند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

The man was on his way for a matter of business. برای یه کار تجاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرزدن به کسی =visit= see

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تابه نظر برسه که. . . She placed the daggers in the hands of the guardians to make it appear as if they were who killed the king.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

:Firmer will The king left the matter to her firmer will to puzzle out. اراده ی راسخ، قاطع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Our war with this country has yet to begine. جنگ مابااین کشور هنوز شروع نشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Leave the matter to her and she will solve it بهش بسپر موضوع رو . خودش حلش میکنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزارش کاملی ارائه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

The king welcomed them پادشاه ازشون استقبال کرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

The idea of becoming a king was taking shape in his mind ایده ی پادشاهی در ذهنش درحال شکل گرفتن بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

His title and estate were conferred on her لقب واملاک وی به اواعطامیشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نجیب زاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Ocean �dumping �is the deliberate disposal of hazardous wastes at� sea �from vessels, aircraft, platforms or other human—made structures. It includes ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم بصیرت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Beat the crap out of someone ( slang, vulgar ) To� beat� really badly ) خیلی بد کسیو زدن That bastard murder!we will beat the crap out of him

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

He's not a monster that would have a 9milion on his head. اون هیولایی نیست که بخواد ۹میلیون سرش جایزه باشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

میدونه که به کی میتونه بگه

پیشنهاد
٠

کمترین علاقه ای نشون نمی داد. ( بهش محل نمیداد ) She was cold and indifferent &did not in the least return his affection

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرسوم ( از قدیم باب شده )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

He would willingly add his consent to hers اومشتاقانه به وی رضایت خواهد داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

درخواست اجازه The Prince begged permission from her father to pay his suit to her. پرنس از پدرش درخواست اجازه کرد تا از وی خواستگاری کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خویشاوندان ( مذکر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

The Prince declared that if a quarrel happens again their lives should pay the forfeit of the peace . پرنس اعلام کرد که اگر یک نزاع دیگر رخ دهد باید ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

باعث چی شده بود He blamed them for their enmity & what it had caused او آنها را به خاطر دشمنی شان و باعث چه شده بود سرزنش کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بلند مدت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسیرشده - گرفتارشده He captivated in a house of which has infectious disease & had isolated by the order of the ruler. اودریک خانه ی بیماری های واگی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقشه کشیدن He send a message to the soldier to tell him about the plan he made

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

همون شب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

داروی خواب آور The phial was very strong sleeping draught which would make her lie exactly like dead. بطری یه داروی خواب آور خیلی قوی بود که باعث می ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

The Prince sentenced him for exile محکوم به تبعید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرکوب کردنSeveral countries have accused the military's violently of cracking down on protesters

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Turn away=deport

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Unaccompanied children=ABANDONED بچه های رهاشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقب و جلو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حبس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواستگاری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کنترل و حمایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مامور گشت مرزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

درحوزه ی سیاست به معنای حکومت نظامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حکومت نظامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

حکومت نظامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

My nephew has a fiery nobleman creature in his deepdown. کسی که زود جوش میاره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

She was cold & indifferent & did not in the return his affection او حتی ذره ای علاقه به او نشان نمی داد. ( بهش محل نمیداد ) 😁

پیشنهاد
٠

He would willingly add his consent to hers. او مشتاقانه این اجازه را به او میدهد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آسوده خاطر خوش قلب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خصوصیات رفتاری منحصر به فرد Each person with autism may have a unique set of traits.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معنی پرحرف برای verbalکه خانم مائده نوشتن درسته. این هم مثالی ازکتابinside reading1 ( Unit8_the autism puzzle ) Some individuals cannot speak; oth ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بیشمار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مترادف well choosen

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرخوری !You hog

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

This might be any number of substances. مقدارقابل توجه A sufficiently number of A very large number of

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تارمو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

The scientific analysis of physical evidence to solve crimes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

No matter how much I prevent him, he's a danger loving person! خطر دوست، کسی که از به خطرانداختن زندگی اش لذت میبرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دست کم گرفتن موضوعی سبک شمردن to not treat seriously� Don't take him lightly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

!May the enemy catches wind of us

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Show off clothes لباس های نمایشی لباسهایی که طرف برای جلب توجه میپوشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Having an argument

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Knock knock jokes:a formulaic joke that begins with the words "Knock knock" in imitation of someone knocking on a door یه شعر کودکانه ای که ماهم داری ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a formulaic joke that begins with the words "Knock knock" in imitation of someone knocking on a door ( merriam Webster website ) یه شعر کودکانه ای ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

گذرزمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذر زمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

I will be on diet from the year dot ( به اصطلاح برای رژیم گرفتن همیشه میگن انشاالله ازشنبه ی این هفته )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

منقضی ازتاریخ گذشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شب نما درخشان منشوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

A person was briefed on this situation

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نکته سنج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

True there would be problems درسته که ممکنه مشکلاتی باشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

یه چیزی بیشتر عشق میطلبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

عشق اینترنتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نمیتونم کاریش کنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی کار داشت. it took a lot of work to make it as we wanted خیلی کاربرد تا شد اونیکه مامیخواستیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

He divorced me طلاقم داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاروزی که بیاد ( چشم امید داشتن به یه روزی که. . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بهت ازاون نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

He should stress interaction مورد تاکید قرار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Sickening=gross=disgusting

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چندش آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Hesitant=shy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Is there an upside to any of this

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

لابه و عجز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

A road winds up to the town راهی که به شهرمنتهی میشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

White clouds are spreading up over a hill ابرهای سفیدتپه را می پوشانند To move across and cover someone or something

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرار نیست درست بشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

I have to get this right or my professor will complain باید درستش کنم اگه نه استادم شاکی میشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

Did u leave out a line یه خط رو جاگذاشتی؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Pour me some too برای منم یکم بریز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کسی تبدیل شده که همش بقیه رو می پائه. زاغ سیاه بقیه رو چوب زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

صریح بورن. رک بودن He's finally being direct

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

وابسته به زبان Language

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پیشوند به معنی"نیست" Irresponsible بی مسئولیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

وابسته به خورشید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

وابسته به قلب Cardigraphy

پیشنهاد
٥

بیزارشدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Pay your last respect ادای احترام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریسک کردن. اقداماتی خطرناک انجام دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Capturing u and handing u over to the authorities will amount to a fairly good price. تحویل دادن تو به مقامات به منزله ی یه جایزه ی خوبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بله قربان گو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Set in pairs فکرکنم گروهبندی کردن باشه. گروه های متشکل از دونفرایجاد کردن ( یکی ازپادهای انگلیسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پروژه ای را کلید زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

از خنده روده بر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که دیوونه ی یه سلبریتیه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Couples should come to understand each other more fully. والدین بیشتر همیدیگرو میشناسن. More completely In more details

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Boomerang generation/children جوانانی که پس ازاتمام دانشگاه به خانه بازمیگردند تا با والدین خود زندگی کنند.