تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

He's not a monster that would have a 9milion on his head. اون هیولایی نیست که بخواد ۹میلیون سرش جایزه باشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

میدونه که به کی میتونه بگه

پیشنهاد
٠

کمترین علاقه ای نشون نمی داد. ( بهش محل نمیداد ) She was cold and indifferent &did not in the least return his affection

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرسوم ( از قدیم باب شده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

He would willingly add his consent to hers اومشتاقانه به وی رضایت خواهد داد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

درخواست اجازه The Prince begged permission from her father to pay his suit to her. پرنس از پدرش درخواست اجازه کرد تا از وی خواستگاری کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خویشاوندان ( مذکر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

The Prince declared that if a quarrel happens again their lives should pay the forfeit of the peace . پرنس اعلام کرد که اگر یک نزاع دیگر رخ دهد باید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

باعث چی شده بود He blamed them for their enmity & what it had caused او آنها را به خاطر دشمنی شان و باعث چه شده بود سرزنش کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بلند مدت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسیرشده - گرفتارشده He captivated in a house of which has infectious disease & had isolated by the order of the ruler. اودریک خانه ی بیماری های واگی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقشه کشیدن He send a message to the soldier to tell him about the plan he made

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

همون شب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

داروی خواب آور The phial was very strong sleeping draught which would make her lie exactly like dead. بطری یه داروی خواب آور خیلی قوی بود که باعث می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

The Prince sentenced him for exile محکوم به تبعید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

سرکوب کردنSeveral countries have accused the military's violently of cracking down on protesters

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Turn away=deport

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Unaccompanied children=ABANDONED بچه های رهاشده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقب و جلو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

حبس کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواستگاری کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کنترل و حمایت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مامور گشت مرزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درحوزه ی سیاست به معنای حکومت نظامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

حکومت نظامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

حکومت نظامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

My nephew has a fiery nobleman creature in his deepdown. کسی که زود جوش میاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

She was cold & indifferent & did not in the return his affection او حتی ذره ای علاقه به او نشان نمی داد. ( بهش محل نمیداد ) 😁

پیشنهاد
٠

He would willingly add his consent to hers. او مشتاقانه این اجازه را به او میدهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آسوده خاطر خوش قلب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خصوصیات رفتاری منحصر به فرد Each person with autism may have a unique set of traits.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معنی پرحرف برای verbalکه خانم مائده نوشتن درسته. این هم مثالی ازکتابinside reading1 ( Unit8_the autism puzzle ) Some individuals cannot speak; oth ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بیشمار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مترادف well choosen

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرخوری !You hog

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

This might be any number of substances. مقدارقابل توجه A sufficiently number of A very large number of

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تارمو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

The scientific analysis of physical evidence to solve crimes

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

No matter how much I prevent him, he's a danger loving person! خطر دوست، کسی که از به خطرانداختن زندگی اش لذت میبرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دست کم گرفتن موضوعی سبک شمردن to not treat seriously� Don't take him lightly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

!May the enemy catches wind of us

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Show off clothes لباس های نمایشی لباسهایی که طرف برای جلب توجه میپوشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Having an argument

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Knock knock jokes:a formulaic joke that begins with the words "Knock knock" in imitation of someone knocking on a door یه شعر کودکانه ای که ماهم داری ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

a formulaic joke that begins with the words "Knock knock" in imitation of someone knocking on a door ( merriam Webster website ) یه شعر کودکانه ای ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گذرزمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذر زمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

I will be on diet from the year dot ( به اصطلاح برای رژیم گرفتن همیشه میگن انشاالله ازشنبه ی این هفته )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

منقضی ازتاریخ گذشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شب نما درخشان منشوری