outnumber

/aʊtˈnəmbər//ˌaʊtˈnʌmbə/

معنی: افزون بودن بر، از حیی شماره بیشتر بودن، با تعداد زیادتر تفوق یافتن بر
معانی دیگر: (از نظر تعداد) بیشتر بودن، از حیک شماره بیشتر بودن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outnumbers, outnumbering, outnumbered
• : تعریف: to be larger in number than.

جمله های نمونه

1. in our office men outnumber women
در اداره ی ما تعداد مردها از زن ها بیشتر است.

2. in south africa blacks outnumber whites
در افریقای جنوبی شمار سیاهان از سفیدان بیشتر است.

3. Their failures vastly outnumber their successes.
[ترجمه گوگل]تعداد شکست های آنها بسیار بیشتر از موفقیت های آنهاست
[ترجمه ترگمان]شکست های آن ها بسیار بیشتر از موفقیت آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Flats outnumber houses in this area.
[ترجمه گوگل]تعداد آپارتمان ها از خانه های این منطقه بیشتر است
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از خانه های این منطقه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new pet census showed that cats now outnumber dogs by a whisker .
[ترجمه گوگل]یک سرشماری جدید حیوانات خانگی نشان داد که تعداد گربه ها در حال حاضر یک سبیل از سگ ها بیشتر است
[ترجمه ترگمان]در سرشماری سال ۲۰۰۰، جمعیت این گربه ها تعداد سگ ها از سگ ها فزونی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Men in prison vastly outnumber women.
[ترجمه گوگل]تعداد مردان در زندان بسیار بیشتر از زنان است
[ترجمه ترگمان]مردان در زندان خیلی از زن ها حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In nursing, women still outnumber men by four to one.
[ترجمه گوگل]در پرستاری، تعداد زنان هنوز چهار بر یک از مردان بیشتر است
[ترجمه ترگمان]در پرستاری، زنان هنوز چهار تا مرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In our office, the women outnumber the men 3 to
[ترجمه گوگل]در دفتر ما، تعداد زنان از مردان 3 تا بیشتر است
[ترجمه ترگمان]در دفتر ما، تعداد زنان از مردان ۳ برابر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Payments by cheque easily outnumber cash transactions.
[ترجمه گوگل]تعداد پرداخت های با چک به راحتی از تراکنش های نقدی بیشتر است
[ترجمه ترگمان]پرداخت با چک کردن به راحتی از تراکنش های نقدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this profession, women outnumber men by two to one .
[ترجمه گوگل]در این حرفه تعداد زنان دو به یک از مردان بیشتر است
[ترجمه ترگمان]در این حرفه، زن ها دو نفر را بیشتر دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The indifferent continue to greatly outnumber the inspired when it comes to decentralized management in that important segment of the management population.
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از مدیریت غیرمتمرکز در آن بخش مهم از جمعیت مدیریتی به میان می‌آید، افراد بی‌تفاوت همچنان بسیار بیشتر از افراد الهام گرفته شده هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در این بخش مهم از جمعیت مدیریت به مدیریت غیر متمرکز می رسیم، بی تفاوتی نسبت به مدیریت غیر متمرکز بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Women who undergo cosmetic surgery still far outnumber their male counterparts.
[ترجمه گوگل]تعداد زنانی که تحت عمل جراحی زیبایی قرار می‌گیرند بسیار بیشتر از همتایان مرد خود هستند
[ترجمه ترگمان]زنانی که تحت عمل جراحی زیبایی قرار گرفته اند از همتایان مرد خود پیشی گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet in the long run, diet failures vastly outnumber the successes.
[ترجمه گوگل]با این حال، در دراز مدت، تعداد شکست‌های رژیم غذایی بسیار بیشتر از موفقیت‌ها است
[ترجمه ترگمان]با این حال در دراز مدت، شکست های رژیم بسیار بیشتر از موفقیت ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So does Sedimentary Petrology, whose pages outnumber those of its older competitor by three to one.
[ترجمه گوگل]پترولوژی رسوبی نیز همینطور است که تعداد صفحات آن از رقیب قدیمی خود سه به یک بیشتر است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Sedimentary petrology، که صفحات آن بیش از رقبای قدیمی اش سه تا به یک است، انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Women teachers outnumber their male colleagues by two to one.
[ترجمه گوگل]تعداد معلمان زن دو به یک از همکاران مرد خود بیشتر است
[ترجمه ترگمان]تعداد معلمان زن از همکاران مرد آن ها به دو نفر بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افزون بودن بر (فعل)
outnumber

از حیی شماره بیشتر بودن (فعل)
outnumber

با تعداد زیادتر تفوق یافتن بر (فعل)
outnumber

انگلیسی به انگلیسی

• exceed in number
if one group of people or things outnumbers another, it has more people or things in it than the other group.

پیشنهاد کاربران

برای نشان دادن برتریِ عددیِ چیزی نسبت به چیز دیگر - علاوه بر استفاده از more و than در ساختارِ معمولِ تفضیلی - می توانیم از فعل outnumber هم استفاده کنیم.
استفاده از این فعل، در حالت معلوم، به این معناست که آنچه قبلش می آید از تعداد بیشتری برخوردار است نسبت به آنچه بعد از آن می آید.
...
[مشاهده متن کامل]

◽️Apartments outnumber houses in this area.
در این منطقه، تعداد آپارتمان ها بیشتر از تعداد خانه های ویلایی است.
◽️Male prisoners vastly outnumber female ones.
یا
◽️Men in prison vastly outnumber women.
تعداد زندانیان مرد بسیار بیشتر از تعداد زندانیانِ زن است.
☚ برای نشان دادنِ شدتِ زیادِ این برتری می توانیم از قیدهای vastly, greatly, heavily و far استفاده کنیم.
برای نشان دادن جزیی بودن و کمیِ این برتری هم می توانیم دو قید almost و slightly را قبل از فعل به کار ببریم.
◽️a city where bicycles greatly outnumber cars
شهری که در آن تعداد دوچرخه ها بسیار بیشتر از اتومبیل ها است
◽️Those in need of organs or tissue far outbumber doners.
تعداد کسانی که نیاز به ( پیوندِ ) عضو یا بافت دارند بسیار بیشتر از تعداد اهداکنندگان است.
◽️Their failures heavily outnumber their successes.
تعداد دفعاتِ شکستشان بسیار بیشتر از تعداد دفعات موفقیت هایشان است.
◾️ممکن است بدون اشاره ی مستقیم به طرفِ دیگر برتری، فقط بگوییم یک طرف تعدادش کمتر است.
در این حالت جملات قبلی و یا فضای گفت وگو مشخص می کند منظورمان از طرف دیگر چیست.
تعداد آنها از ما بیشتر است. / تعداد ما کمتر از آنهاست.
They outnumber us. ( معلوم )
We are outnumbered. ( مجهول )
☚ هر دو ساختار معمولاً به فارسیِ معلوم برگردانده می شوند.
◾برخی مواقع نیاز داریم بگوییم برتریِ عددیِ اولی نسبت به دومی چند به چند است.
در این حالت، بعد از ذکر دومی، از ساختار کوتاه زیر استفاده می کنیم و جمله را می بندیم.
. . . ( by ) تعداد to تعداد.
در دنیای پرستاری، تعداد زنان همچنان بیشتر از تعداد مردان است، چهار زن به ازایِ یک مرد.
یا
◽️In nursing, women still outnumber men by four to one.
در دنیای پرستاری، زنان همچنان با نسبت چهار به یک بیشتر از مردان هستند. / تعداد پرستاران زن چهار برابرِ پرستاران مرد است.
◽️Women teachers outnumber their male colleagues by two to one.
تعداد معلمان زن به نسبت دو به یک از تعداد همکاران مردشان بیشتر است. / تعداد معلمان زن دوبرابرِ معلمان مرد است.
◽️In our office, the men outnumber the women by three to one.
در اداره ی ما، به ازای هر سه مرد یک زن هست. / در اداره ی ما، مردان سه برابرِ زنان هستند.
▪️در انگلیسی گفتاری معمولاً حرف اضافه ی by حذف می شود.
🔳 این فعل را در ساختار مجهول هم می توانیم بکار ببریم؛ با این توضیح که آنچه تعدادش کمتر است این بار در آغاز جمله می آید و آنچه از تعداد بیشتری برخوردار است بعد از فعل.
◽️The demonstrators were heavily outnumbered by the police.
تعداد تظاهرات کنندگان بسیار کمتر از نیروهای پلیس بود.

برتری عددی داشتن.
To be outnumbered طرف مقابل بر شما برتری عددی داره
A outnumbers B اینجا الف بر ب برتری عددی داره و میتونی نسبت رو هم بیان کنیم با by the ratio of
Girls outnumber boys by ( the ratio of ) 3 to 1
دخترا به نسبت ۳ به ۱ از پسرها بیشترن
فزاینده ( نسبت به )
you're outnumbered یعنی تعداد شما کمتره.
you outnumber us یعنی تعداد شما از ما بیشتره.
پیشی گرفتن، بیشتر بودن
نسبت به چیزی
مثال :
girls outnumber boy by 2 to 1
نسبت دخترها به پسر ها دو به یک هست. ینی دو برابر پسر ها هستن
بیشمار
برتری عددی داشتن
فراتر از
We outnumber themیعنی ما از نظر تعدادی یاشمارشی از اونا بیشتریم