پیشنهادهای امیر حسین (٤٧٣)
صابون ریشه هندو اروپایی دارد
"ولی" مخفف "ولیک" است که خود کوتاه شده ی "ولیکن" است "اما" هم ریشه عربی دارد واژه ی مهجور "پَن" معادل فارسی آنهاست
اما عربی است ولی مخفف ولیک است که خود کوتاه شده ی ولیکن است واژه ی مهجور "پَن" معادل فارسی آنهاست
دهخدا: کُر. ( اسم ) ۱. فرزند آدمی. ( آنندراج ) . و این کلمه در تداول کردان و لران بمعنی پسر است. ۲. مخفف کُرّه است، چه از انسان و چه از حیوان چنانک ...
زبان های کردی و فارسی هر دو ریشه در زبان نیاایرانی ( protoiranian ) دارند و واژگان مشابه یا مشترک آنها وام واژه نیستند. کدیور یکایک سپاهی شدند دلیرا ...
زبان های کردی و فارسی هر دو ریشه در زبان نیاایرانی ( protoiranian ) دارند و واژگان مشابه یا مشترک آنها وام واژه نیستند. کدیور یکایک سپاهی شدند دلیرا ...
هیچ زبانی پاک از وام واژه نیست. برای نمونه واژگان زبان انگلیسی، 29 درصد از ریشه فرانسوی، 29 درصد از ریشه لاتین، 6 درصد از ریشه یونانی، 10 درصد از ری ...
هیچ زبانی پاک از وام واژه نیست. برای نمونه واژگان زبان انگلیسی، 29 درصد از ریشه فرانسوی، 29 درصد از ریشه لاتین، 6 درصد از ریشه یونانی، 10 درصد از ری ...
هیچ زبانی پاک از وام واژه نیست. برای نمونه واژگان زبان انگلیسی، 29 درصد از ریشه فرانسوی، 29 درصد از ریشه لاتین، 6 درصد از ریشه یونانی، 10 درصد از ری ...
هیچ زبانی پاک از وام واژه نیست. برای نمونه واژگان زبان انگلیسی، 29 درصد از ریشه فرانسوی، 29 درصد از ریشه لاتین، 6 درصد از ریشه یونانی، 10 درصد از ری ...
در پارسی: گـــَده، گدک: شکمبه، معده در کردی، لری، پشتو: گدَه: معده بامدادان چو ثریدِ گدک و پاچه زنند می خورند از پیِ آن کله و گیپا در کار
در پارسی: گـــَده، گدک: شکمبه، معده در کردی، لری، پشتو: گدَه: معده بامدادان چو ثریدِ گدک و پاچه زنند می خورند از پیِ آن کله و گیپا در کار
در پارسی: گـــَده، گدک: شکمبه، معده در کردی، لری، پشتو: گدَه: معده بامدادان چو ثریدِ گدک و پاچه زنند می خورند از پیِ آن کله و گیپا در کار
در پارسی: گـــَده، گدک: شکمبه، معده در کردی، لری، پشتو: گدَه: معده بامدادان چو ثریدِ گدک و پاچه زنند می خورند از پیِ آن کله و گیپا در کار
تئیست: خداباور آتئیست: بی خدا ریشه این واژگان ثئوس در زبان یونانی باستان به معنی خدا است و ارتباطی با دین ندارد. بنا بر تعاریف معتبر امروزی، کسی که خ ...
شیم در زبان تپوری ( طبری، مازندرانی ) به چم و معنای "ماهی" است.
پهلوی ساسانی: vāyendak پهلوی اشکانی: wāyendag اوستایی: vāy ( پرواز کردن )
پهلوی ساسانی: vāyendak پهلوی اشکانی: wāyendag اوستایی: vāy ( پرواز کردن )
سیما ریشه هندواروپایی دارد و با واژه های فارسی دیم ( چهره ) و دیدن هم ریشه است. هندواروپایی: dheye ( دیدن ) > یونانی: sema ( چیزهای دیده شده، نشان ...
لودان لودگاه ( لوده گاه )
واژگون: چپه پارگون: نیمه چپه
سنودن: احترام گذاشتن ( سنودن: سنای مانند نمودن: نمای، آزمودن: آزمای، گشودن: گشای، پیمودن: پیمای، و . . . ) سنایش: کنش سنودن سنا: احترام
Elder: مِهتر Junior: کِهتر
کامیدن: طلبیدن کامنده: طالب کامیده: مطلوب کامند: طلبه داوکام: داوطلب پارشکام: تجزیه طلب
کامیدن: طلبیدن کامنده: طالب کامیده: مطلوب کامند: طلبه داوکام: داوطلب پارشکام: تجزیه طلب
کامیدن: طلبیدن کامنده: طالب کامیده: مطلوب کامند: طلبه داوکام: داوطلب پارشکام: تجزیه طلب
کامیدن: طلبیدن کامنده: طالب کامیده: مطلوب کامند: طلبه داوکام: داوطلب پارشکام: تجزیه طلب
سامان ریشه در واژه پهاوی ساسانی ( فارسی میانه ) sahmān دارد. پیرس ها: فرهنگ فارسی به پهلوی دکتر بهرام فره وشی دیمه 296: sāmān, sahmān فرهنگ کوچک زبا ...
زبان های کردی و فارسی هر دو ریشه در زبان نیاایرانی ( protoiranian ) دارند و واژگان مشابه یا مشترک آنها وام واژه نیستند.
کالیبر و واژگان عربی قالب، قلب، انقلاب، و . . . ریشه در واژه فارسی کالب دارند. پیرس: فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
همانطور که بارها اشاره کردم تمام منابعی که شما اوردید درست هستند ولی همگی در نهایت به زبان نیاترکی در دشت های مغولستان میرسند و نه فراتر از آن. منابع ...
همانطور که بارها اشاره کردم تمام منابعی که شما اوردید درست هستند ولی همگی در نهایت به زبان نیاترکی در دشت های مغولستان میرسند و نه فراتر از آن. منابع ...
بوشیدن
من میگم قز در نیاترکی وام واژه هست درست مثل کوچک و خاتون شما منبع میارید که در نیا ترکی وجود داشته؟ کیژ و کچ کردی مشابهش در خیلی از زبان های هم خانوا ...
من میگم قز در نیاترکی وام واژه هست درست مثل کوچک و خاتون شما منبع میارید که در نیا ترکی وجود داشته؟ کیژ و کچ کردی مشابهش در خیلی از زبان های هم خانوا ...
منبع اینکه کچ، کیژ ( کردی ) کچی ( لری ) کج ( بلوچی ) کیجا ( مازندرانی، گیلکی ) و . . . ریشه ایرانی دارند و واژه آذری کهن "کینا" به معنی دختر و واژه ت ...
منبع اینکه کچ، کیژ ( کردی ) کچی ( لری ) کج ( بلوچی ) کیجا ( مازندرانی، گیلکی ) و . . . ریشه ایرانی دارند و واژه آذری کهن "کینا" به معنی دختر و واژه ت ...
برپایه نسک ریشه واژگان فارسی، الفیده دکتر علی نورائی، چاقو واژه ای ایرانی و همریشه با چکش و چاکوچ است.
زبان شناسان و تاریخدانان متذکر می شوند که تقریباً تمامی عنوان های فرمان روایان در زبان ترکی اولیه از ریشه ایرانی هستند. منبع: در همین سایت گوک ترک ...
زبان شناسان و تاریخدانان متذکر می شوند که تقریباً تمامی عنوان های فرمان روایان در زبان ترکی اولیه از ریشه ایرانی هستند. منبع: در همین سایت گوک ترک ...
زبان شناسان و تاریخدانان متذکر می شوند که تقریباً تمامی عنوان های فرمان روایان در زبان ترکی اولیه از ریشه ایرانی هستند. منبع: در همین سایت گوک ترک ...
مانی: meaning ( مانک یا ماناک در فارسی میانه: معنی ) یانی: means ( یان و یانی در اوستایی: یعنی )
مانی: meaning ( مانک یا ماناک در فارسی میانه: معنی ) یانی: means ( یان و یانی در اوستایی: یعنی )
واژه ترک ( تورک ) ریشه چینی دارد و معنی آغازین آن مردم قدرتمند است. گوک ترک ها ( در منابع چینی: 突厥 ) نخستین قبایل ترک و ساکن مغولستان بودند ( مراجعه ...
واژه قز/قیز در ترکی آذربایجانی بازمانده ای از زبان کهن پهلوی آذری است. فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) : Kech کردی سورانی: کچ / کیژ کردی کورمانجی: ke ...
واژه قز/قیز در ترکی آذربایجانی بازمانده ای از زبان کهن پهلوی آذری است. فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) : Kech کردی سورانی: کچ کردی کورمانجی: ke� مازن ...
فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) : Kech کردی کورمانجی: Keč کردی سورانی: کچ / کیژ مازندرانی: کیجا آذری: قز / قیز واژه قز/قیز در ترکی آذربایجانی بازمانده ...
به صورت . . . : به دیمار، به دیمه ی
بن اکنون راب ( فعل ) شولیدن ( درهم شدن، آشفتن، شوریدن ) اوگ ( پسوندی در پهلوی ساسانی که امروزه او، اوک، اوغ و اوخ گشته است )
گُن در کردی کوتاسته ی گُند فارسی به چم بیضه است. ( گند ) دهخدا: خایه باشد که به عربی خصیه خوانند. ( برهان ) . خایه. ( آنندراج ) . بیضه. تخم. عُنبُ ...