گده

گَده: پادو. پیشخدمت. نوکر.
نمونه:دیگر او گده نبود وگدا هم نمی توانست که باشد. ( کلیدر ج۶ص۱۸۱۳ )
محمدجعفر نقوی

در پارسی:
گـــَده، گدک: شکمبه، معده
در کردی، لری، پشتو:
گدَه: معده
بامدادان چو ثریدِ گدک و پاچه زنند
می خورند از پیِ آن کله و گیپا در کار

گدَه/ gădă/نوکر/آدم درِ خانه
زبانزد:
دیگر او گده نبود. . .
کلیدر
محمود دولت آبادی

گده در ترکی خیلی دقیق نمیتونم بگم فکر کنم به معنی گدا

گدَه Gădă : نوکر، آدم درِ خانه
مانند: خودت خیال می کنی گناه کرده ای که گده ی در خانه بابقلی بندار شده ای.
کلیدر
محمود دولت آبادی

�گده� در گویش دزفولی به معنی شکم می باشد.

گده در ترکی را نمی توان بطور خیلی دقیق به فارسی ترجمه کرد . در کل معنی توهین آمیزی دارد. شاید بتوان گفت خیلی تحت اللفی معنی بچه پروو می دهد.

گده در زبان ترکی قشقایی به معنی رفته میباشد

گده در زبان ترکی معانی خاصی داره که دقیق نمیشه گفت کدوم درسته ، اما چیزی که صراحتا درسته و همه قبول دارن اینه که واژه ی گده یک واژه ی توهین آمیز و غیر اخلاقی هستش در کل شامل کسی میشه که از هر نظر اقتضای شخصیتی داره

در ترکی به معنای پسری هستش که خودش رو به عنوان وسیله جنسی به مردان دیگه میفروشه و یا همون gay یا همجنس باز